روی صحنه آبی
دوره آثار اکبر رادی
جلد سوم : دهه 60
پلکان، آهسته با گل سرخ، شب روی سنگفرش خیس

روی صحنه آبی
دوره آثار اکبر رادی
جلد چهارم : دهه 70
آمیز قلمدون، باغ شب نمای ما، ملودی شهر بارانی، خانمچه و مهتابی، شب به خیر جناب کنت، پایین - گذر سقاخانه، آهنگ‌ های شکلاتی

قابلیت‌های نمایشی شاهنامه
از(محمد حنیف).pdf

به سوی داستان‌نویسی بومی
نوشته : عبدالعلی دست غیب

فن داستان و نمایشنامه‌نویسی
لاجوس اگری

دعا و گریه ی تو تا کجاست، مادر جان
که هر چه دارم از آنِ شماست، مادر جان

زبانزدی به محبت، در آشیانه ی عشق
و مهربانی تو بی انتهاست، مادر جان

ز دست بازِ تو در کودکی م دانستم
عطوفت دل تو تا خداست، مادر جان

مباد خاطرم ای عشق، ماه و خورشیدم!
که بی تو خاطره، باد هواست، مادر جان

چو سخت گیردم آلامِ دل، یقین دارم
دلم ز مهر نگاهت، جداست، مادر جان

به زخم گریه ی شب ها و جسم بیمارم
بخند، خنده ات ای جان، دواست مادر جان

بزرگ باشم اگر هم، به چشم زیبایت
هنوز کودک بی دست و پاست، مادر جان

جهانی از تَفِ آهت بسوزد؛ ار نروی،
ز زخم ها، که ز روی خطاست مادر جان!

تو رفتی از غم تو بی قرار و دربندم
خوشا به حال تو، جانت رهاست، مادر جان

ببخش ریز و درشتِ بدم، ز نادانی
حساب ما ز حسابت، سَواست مادر جان!

#حمیده_عسکری

در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست
در آن وجود که دل مرده، مرده است روان

به هیچ مبحث و دیباچه‌ای، قضا ننوشت
برای مرد کمال و برای زن نقصان

زن از نخست بود رکن خانه ی هستی
که ساخت خانه ی بی پای بَست و بی بنیان

زن ار به راه متاعت نمی گداخت چو شمع
نمی شناخت کس این راه تیره را پایان

چو مهر، گر که نمی تافت زن به کوه وجود
نداشت گوهری عشق، گوهر اندر کان

فرشته بود زن، آن ساعتی که چهره نمود
فرشته بین، که برو طعنه میزند شیطان

اگر فَلاطن و سقراط، بوده‌اند بزرگ
بزرگ بوده ،پرستارِ خُردیِ ایشان

به گاهواره ی مادر، به کودکی بس خفت
سپس به مکتب حکمت، حکیم شد لقمان

چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه
شدند یکسره، شاگرد این دبیرستان

حدیث مهر، کجا خواند طفل بی مادر
نظام و امن، کجا یافت ملک بی سلطان

وظیفه ی زن و مرد، ای حکیم، دانی چیست
یکیست کشتی و آن دیگریست کشتیبان

چو ناخداست خردمند و کشتیش محکم
دگر چه باک ز امواج و ورطه و طوفان

بروز حادثه، اندر یَمِ حوادث دهر
امید سعی و عملهاست، هم ازین، هم ازان

همیشه دختر امروز، مادر فرداست
ز مادرست میسر، بزرگی پسران

اگر رفوی زنان نکو نبود، نداشت
به جز گسیختگی، جامه ی نکو مردان

توان و توش ره مرد چیست، یاریِ زن
حطام و ثروت زن چیست، مهر فرزندان

زن نکوی، نه بانوی خانه تنها بود
طبیب بود و پرستار و شحنه و دربان

به روزگار سلامت، رفیق و یار شفیق
به روز سانحه، تیمارخوار و پشتیبان

ز بیش و کم، زن دانا نکرد روی ترش
بحرف زشت، نیالود نیکمرد دهان

سمند عمر، چو آغاز بدعنانی کرد
گهیش مرد و زمانیش زن، گرفت عنان

چه زن، چه مرد، کسی شد بزرگ و کامروا
که داشت میوه‌ای از باغ علم، در دامان

به رسته ی هنر و کارخانه ی دانش
متاع هاست، بیا تا شویم بازرگان

زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید
فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان

کیست زنده که از فضل، جامه‌ای پوشد
نه آنکه هیچ نیرزد، اگر شود عریان

هزار دفتر معنی، به ما سپرد فلک
تمام را بدریدیم، بهر یک عنوان

خِرَد گشود چو مکتب، شدیم ما کودن
هنر چو کرد تجلی، شدیم ما پنهان

بساط اهرمن خودپرستی و سستی
گر از میان نرود، رفته‌ایم ما ز میان

همیشه فرصت ما، صرف شد درین معنی
که نرخ جامه ی بَهمان چه بود و کفش فلان

برای جسم، خریدیم زیور پندار
برای روح، بریدیم جامه ی خِذلان

قُماش دکه ی جان را، به عُجب پوساندیم
به هر کنار گشودیم بهر تن، دکان

نه رفعتست، فساد است این رویه، فساد
نه عزتست، هَوانَست این عقیده، هوان

نه سبزه‌ایم، که روئیم خیره در جر و جوی
نه مرغکیم، که باشیم خوش به مُشتی دان

چو بگرویم به کرباس خود، چه غم داریم
که حله ی حَلَب ارزان شدست یا که گران

از آن حریر که بیگانه بود نساجش
هزار بار برازنده‌تر بود خلقان

چه حُله‌ایست گرانتر ز حیلت دانش
چه دیبه‌ایست نکوتر ز دیبه ی عرفان

هر آن گروهه که پیچیده شد به دوکِ خِرَد
به کارخانه ی همت، حریر گشت و کتان

نه بانوست که خود را بزرگ میشمرد
به گوشواره و طوق و بیاره ی مرجان

چو آب و رنگ فضیلت به چهره نیست چه سود
ز رنگ جامه ی زربفت و زیور رخشان

برای گردن و دست زن نکو، پروین
سزاست گوهر دانش، نه گوهر الوان

#پروین_اعتصامی

با درود بر شما بزرگواران
با توجه به ورود ربات‌های غیراخلاقی در ماه‌های اخیر، مجبور به استفاده ربات محافظ برای حفاظت مجموعه هستیم.
در نتیجه ربات محافظ برای اینکه مانع ورود ربات‌های غیراخلاقی بشود کدهای احراز هویت در زمان ورود هر فرد ارسال میکند که لازم است آن کد را ثبت کنید تا بتوانید در گروه‌ها پیام ارسال کنید.
در صورتیکه کد ورود ربات محافظ را تایید نکنید ربات محافظ مانع ارسال پیام شما خواهد شد و فقط محتواهای ارسالی دیگران را مشاهده خواهید کرد.
پس لطفاً در هنگام ورود به گروهها، حتماً کدهای ربات محافظ را تایید کنید.

👈در صورتیکه نمیتوانید در گروهها پیام ارسال کنید به بنده پیام دهید تا درست کنم.
آیدی من:
@aminmadhoush52

با سپاس فراوان مدهوش

دوستان بدلیل تحریم جدید گوگل، امکان نصب نرم افزار جدید از گوگل پلی برای خیلی از کاربران ایرانی مقدور نیست😔
لطفا این فایل نصبی رو به دوستانی که نیاز دارن برسونید🙏
پروکسی برای تلگرام
اندروید

🔻گوگل پلی در ایرانسل و رایتل رفع فیلتر شد، همراه اول هنوز نه!

▫️از دقایقی پیش گوگل‌پلی در اپراتورهای ایرانسل و رایتل رفع فیلتر شده است. اما هنوز همراه اول فیلتر است.

بدون فیلترشکن

خط ایرانسل

بدون فیلترشکن خط رایتل

همراه اول هم گوگل پلی رو رفع فیلترکرد

سلام. من دارم با «لرنیت» انگلیسی یاد میگیرم. تو هم اگه می‌خوای یادگیری انگلیسی رو شروع کنی لرنیت رو نصب کن!
ممنون میشم بعد از ثبت‌نام، کد 8BGK9J رو وارد کنی.
https://learnitapp.app.link/js3qeli5Vwb

https://ifilo.net/v/GdidVt9
پیامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد(ص) و فرزندانشون
پیشنهاد میشه حتما نگاه کنید👆👆

عشق نیرومندترین انگیزه و محرک زندگی است و در مقایسه با آنچه بیشتر مردم فکر میکنند، عمق و معنای بیشتری دارد، در سایه‌ی عشق، همه چیز آرامش بخش و دوست‌ داشتنی میشود ...!

📘 شهامت عشق ورزیدن
👤 #اوشو

@ScanPhotoTextBot
این ربات تلگرامی هر نوع دست نوشته ای را بصورت متن تایپ شده تبدیل می‌کند.
@ScanPhotoTextBot

@ScanPhotoTextBot