TG Telegram Group Link
Channel: دکتر نعمت الله فاضلی
Back to Bottom
📝سواد و دموکراسی

🔻نعمت الله فاضلی، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سواد دموکراسی می آورد. باورتان می شود؟ این گزاره ساده و عجیب حاصل ده سال پژوهش ژوزف هنریچ انسان شناس بلندآوازه دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور است.

🔻قصه روشن است. بی سوادی سیستمی ناکارآمدی و نادانی سیستمی میزاید و این سیستم ها هم برای حفظ قدرت چاره ای جز خودکامگی و استبداد و زورگویی ندارند. همچنین این سیستم ها به دلیل ناکارِآمدی و نادانی، نظام آموزشی را هم ناکارآمد می کنند و موجب گسترش بی سوادی همگانی می شوند. برآیند این وضعیت تقویت و بازتولید خودکامگی و استبداد است.

مشکل اصلی کجاست؟ این هم روشن است. ساختار شناختی و مغزی انسان بی سواد فاقد ذهن تحلیلی و انتقادی است و نمی تواند پیچیدگی ها را تجزیه و تحلیل نماید. اجازه دهید به نتایج پژوهش هنریچ نگاهی کنیم.

🔻هنریچ و همکارش ابتدا در ۲۰۱۰ نتایج تحقیق شان درباره راز توسعه دموکراسی در جوامع غربی را در مجله نیچر منتشر کردند. آنها گفتند مردمان غربی با دیگران تفاوت دارند و گونه ای انسان متمایز از دیگر مردمان خردمند هستند که توانسته اند سامان دموکراتیک در کشورهای شان تاسیس کنند. نام این گونه را انسان کژدیس نهادند.

🔻انتشار این مقاله سر و صدا کرد و هنریچ پژوهش هایش را ادامه داد و در ۲۰۲۰ کتاب" انسان کژگونه؛ دمکراسی، برآیند پانزده قرن کژدیسی جوامع غربی" (۱۴۰۱) را منتشر کرد.

🔻پرسش هنریچ معمای جهان امروز است: جوامع غربی دموکراتیک چگونه از دولت های پیشامدرن به دولت های مدرن دموکراتیک رسیدند اما سایر کشورها نرسیدند؟

🔻این معمای بزرگ را بسیاری از محققان و متفکران بزرگ کاویده اند، اما پاسخ هنریچ کاملا متفاوت از بقیه است.

🔻هنریچ نشان می دهد جوامع دموکراتیک از سال ۵۰۰ میلادی تحولات شان را آغاز کردند و نه از رنسانس در پانصد سال پیش. همچنین هنریچ نشان می دهد دولت ها و سامان سیاسی دموکراتیک حاصل دو تحول ساختاری است: ۱) ظهور سواد همگانی؛ ۲) تحول نهاد خویشاوندی.

🔻بحث تحول نهاد خویشاوندی را که از هزار و پانصد سال پیش آغاز شد فعلا کنار می گذارم و جدا بیان می کنم. اما بحث سواد و دموکراسی مختصر می گویم. البته کتاب او ۸۷۸ صفحه است و فقط نتیجه اش را می گویم.

اروپا از قرن شانزدهم سوادآموزی همگانی را آغاز کرد و تا ۱۹۵۰ تمام جمعیت باسواد شدند. به قول هنریچ "در قرن شانزدهم مهارت خواندن و نوشتن همچون آتش به پنبه زار اروپا افتاد"(۴۴).

🔻هنریچ در دیباچه اش می نویسد سوادآموزی همگانی مغز انسان کژگون را تغییر داد و باعث شد " مداربندی های عصبی آن از نو سیم پیچی شد" و " لب پیشانی به ویژه در ناحیه بروکا که نقش مهمی در تکلم دارد تغییر کرد" و در نتیجه این تغییر " پردازش گفتار و تفکر درباره اذهان دیگران" هم متحول شد. (۳۷).

🔻”خواندن" حتی بیش از نوشتن نقش مهمی در این تحول داشت. خوانایی و نویسایی قلمرو واژگانی ما را گسترش می دهد، تفکر مفهومی و انتزاعی را ایجاد می کند، باعث ذخیره و انباشت تجربه ها و دانش ها می شود، شیوه تفکر تحلیلی و انتقادی را جایگزین شیوه تفکر کلی می سازد، درک همدلانه را تقویت می کند، موجب تقویت تفکر مستقل می گردد، و شکل تازه ای از تعاملات اجتماعی را می آفریند.

🔻هنریچ اینها را نشان می دهد و بیان می کند که اینها لازمه دموکراسی اند. میزان پیشرفت دموکراسی تابعی از میزان خوانایی و نویسایی مردم هر جامعه است.

در کتابم "الفبای زندگی"(۱۴۰۳) همین قصه را درباره بحران دموکراسی در ایران شرح داده ام. می دانم باسواد کردن ۲۱ میلیون نفر جمعیت بی سواد کنونی کار ساده ای نیست. سخت تر از آن میلیون ها نفری هستند که دیپلم و حتی مدرک دانشگاهی دارند اما خوانا و نویسا نیستند.

🔻در "الفبای زندگی" نشان داده ام محتاج مدرسه ایم اما مدرسه ای با کیفیت که بتواند انسان توانمند خوانا و نویسا تربیت کند. این راه تحقق دموکراسی در ایران است. اگرچه این راهی نیست و نباشد که یک شبه طی شود.
📝 استیضاح یا استیفا؟

🔻نعمت الله فاضلی، 15 اردیبهشت 1403

هفته یا روز معلم آیین رسمی گرامیداشت معلمان است، اما مناقشه انگیز شده و برخی از آن نه تنها استقبال نمی کنند بل آن را نکوهش و سرزنش معلمان می دانند و می بینند.

🔻این مناقشه درباره سایر آیین های رسمی بزرگداشت ها مثل روز کارگر، روز زن، روز پرستار و ... هم وجود دارد. 

🔻چرا؟ چرا معلمان و کارگران و زنان و دیگران از گرامیداشت خودشان استقبال نمی کنند؟

بحث ها و مناقشه ها فراوان و شرح آنها تکرار مکرارت است. همه می دانیم قضیه کجایش می لنگد. شما نمی دانید؟ مطمینم می دانید. می دانید که این آیین ها چیزی بر منزلت مادی و معنوی معلمان و دیگران نمی افزاید و مساله های معلمان با این آیین ها تغییری نمی کند.

🔻همین یک دلیل کافی است که معلمان عطای این آیین را به لقایش ببخشند. اما قضیه کمی پیچیده تر از این است. حرف مخالفت با این آیین ها فقط برای این نیست که خیری از هفته ی معلم و آیین های مشابه اش نمی بینند؛ حرف مهم تر آنها این است که جناب حکومت ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.

🔻خب،  این نکته ای است که کم تر به نحو واضح بیان شده یا می شود ولی دلالت های ضمنی مهم مناقشه انگیزی در آیین است. معلمان در صورتی از آیین این گرامیداشت شان به گرمی استقبال می کنند که این آیین در جهت استیفای حقوق آنها باشد. این حقوق هم شامل حقوق مادی آنهاست هم حقوق منزلتی و حرفه ای و معنوی شان.

🔻اما در عمل این آیین چه می کند؟ پاسخ آن را از زبان لویی آلتوسر می گویم. آلتوسر در مقاله مشهورش " ایدیولوژی و دستگاه های ایدیولوژیک دولت" ( که مشهورترین و به قول مجید مددی مهم ترین نوشته آلتوسر است) استدلال می کند که "استیضاح کردن" از سازکارهای اصلی حکومت ها برای تثبیت و توسعه و تداوم  ایدیولوژی شان است.

فراخواندن یا استیضاح چیست؟ آلتوسر مثال ساده ای می زند. وقتی پلیس در خیابان شهروندی را خطاب قرار می دهد و می گوید " آهای با تو هستم!" مصداق فرخوان است. ایدیولوژی حاکم همین کار را در زندگی روزمره از طریق آیین های رسمی انجام می دهد تا شهروندان را به انقیاد خود در آورد.

🔻استیضاح چگونه انجام می شود؟ بسیار راه و روش روشنی دارد. از سویی معلمان را منزلت معلمی می دهد و آنها را سوژه معلم می سازد. از سوی دیگر، طی آیین هایی مثل هفته معلم، معلمان را فرامی خواند و خطاب قرار می دهد و "بایدهای ایدیولوژیکش" را از طریق رسانه ها و مطبوعات و مدارس به منزله بایدهای مسلم پنداشته شده، اجتناب ناپذیر، اخلاقی و حتی علمی به گوش آنها و جامعه می خواند.

🔻معلم خوب کسی است که به این فراخون گوش جان می سپارد و می کوشد به آنها عمل کند؛ و معلم بد نقطه مقابل آن است.

🔻در هفته ی معلم رسانه های رسمی انبوهی از گفتارها تولید می کنند که الگوی آرمانی معلم را نشان دهند و مقام و منزلتی مقدس و ملکوتی برای معلم برمی سازند. این گونه پیامبرانه جلوه گر کردن معلم، همان فراخوان یا استیضاح ایدیولوژیک است که می کوشد معلمان را فرمانبر و تابع ایدیولوژی حاکم سازد. انتخاب ۱۲ اردیبهشت روز شهادت آیت الله مطهری ایدیولوگ انقلاب هم نماد گفتمان استیضاح است.

🔻در مقابل، معلمان کنشگر نمادشان را شهید دکتر ابولحسن خانعلی می دانند که در چنین روزی در پیش از انقلاب برای استیفای حقوق معلمان شهید شد.

در هفته ی معلم دو گفتمان رقیب، گفتمان استیفا و گفتمان استیضاح، در حوزه عمومی گفتارهای خود را تولید می کنند. مدافعان استیضاح، آرمان پردازی های ایدیولوژیک حاکم را با رتوریک خاص دینی و تبلیغی جار می زنند و معلمان کنشگر برای استیفای حقوق خود به افشای سازوکارهای سلطه و انقیاد می پردازند.

🔻کدام گفتمان پیروزند؟
پاسخ: گفتمان استیفا در سال های اخیر صدای رساتری در حوزه عمومی پیدا کرده است، اما این صدا گوش شنوایی در نظام سیاسی و آموزشی ندارد.

🔻گفتمان استیضاح با شدت و قدرت بیشتری راه گذشته اش را می پیماید، اما دستش برای بسیاری از معلمان رو شده و حنایش دیگر رنگی ندارد.
👥سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی در نشست

🔶 توسعه فرهنگی شهر سقز

زمان: پنجشنبه، 20 اردیبهشت 1403، ساعت 17

مکان: سالن اجتماعات دانشگاه آزاد
دکتر نعمت الله فاضلی
📚 معرفی کتاب: 🔶66) الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به مثابه زیستن 🔻نوشته دکتر نعمت الله فاضلی 🔹انتشارات همرخ، اردیبهشت 1403 سواد و سوادآموزی همگانی و گسترش فرهنگ نوشتن و خواندن، زمینه انقلاب مشروطیت و تحولات و رنسانس ایران مدرن را فراهم کرد. اما می‌بینیم…
📚 انتشار کتاب الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به‌مثابه زیستن

🔸️نوشته دکتر نعمت الله فاضلی
🔸️تعداد صفحه: ۲۹۶ ص
🔸️قطع: رقعی
🔸️جلد: شومیز
🔸️قیمت: ۲۹۵ هزار تومان

🔸️عناوین فصول کتاب:
۱. خواندن و نوشتن به‌مثابه زندگی
۲. نوشتن، کنش فردی یا اجتماعی؟
۳. کودک نویسا و تخیل جامعه‌شناختی
۴. مسئله تربیت ادبی در ایران امروز
۵. اخلاق و سواد در ایران معاصر
۶. چگونه بنویسیم؟
۷. چگونه بخوانیم؟
۸. زیستن در دنیای کتاب
۹. کتاب و ساختن فرهنگ
۱۰. خطر نفرت از کتاب
۱۱. کتاب‌ها و کبوترها

🛒 https://hamrokh.com/kala/alefbaye-zendegi/
👥سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی در نشست

🔶 شب مستند اجتماعی

زمان: چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1403، ساعت 17

مکان: بوستان هنرمندان، خانه هنرمندان ایران، سالن استاد جلیل شهناز
📝 سقز؛ دیار دیرین و شهر نازنین

🔻نعمت الله فاضلی، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

روزهای پنجشنبه و جمعه (۲۰ و ۲۱ اردیبهشت۱۴۰۳) در شهر سقز کردستان؛ به قول سقزی ها "کهن شهر سقز"بودم. کهن شهری سراسر زیبایی و ظرافت و انباشته از زمان و زبان و زندگی و سیاست. اولین دیدارم بود و سراپا شوق بودم.

🔻پیشتر سنندج، کرمانشاه، هورامان و برخی شهرهای کرد را رفته بودم و می دانستم کردها حال و هوای دیگری دارند.

🔻قبل از سفرم دوستی که بزرگ شده سقز است و تا بیست سالگی آنجا زیسته بود گفت:

🔻سقز شهری است با مردمانی سخت خون گرم و بسیار مهمان نواز که روحیه نوروزی، موسیقیایی و شاد دارند و شهرهای شان را ساخته و می سازند، اهل سیاست اند و گفت و شنود؛ و تا دل تان بخواهد حرف تازه برای گفتن در ضمیر و زبان شان جاری است. و مهم تر، مردمانی سخت سازگار، مداراجو و اهل تساهل اند. در زندگی و کردار و کلام شان نشان و نشانه ای از تعصب نخواهی دید.

شهر را که دیدم و کمی با رسم و آیین شان دم خور شدم، صحت و درستی سخنان دوستم را دانستم. شگفتناک شوق دانستن دارند و برای هنرمند و اندیشمند ارج و ارزشی وصف ناپذیر قایل اند. از گفت و شنود سیر نمی شوند. تا دل تان بخواهد برایت قصه می گویند. خاطرشان انباشته از خاطره هاست.

🔻اما گمانم این است که کوه ها و تپه ها و زرینه رود و سیمینه رود و گل ها، نفس و نمای سقز را سرشار و سربلند کرده و در این شهر اینها پا به پای مردمش بازیگری و سازندگی می کنند. به ویژه کوه ها.

🔻کوهستان هم پاره ای از روح کردستان است. کردها زاییده کوه هایند.  به قول یکی از همین سقزی های همراه مان "کوه ها به کردها پناه آورده اند".

🔻زمانم اندک بود اما فرصتی عالی برای هم صحبتی با آگاهان شهر داشتم. دوستان هنرمند، روزنامه نگار، مدیران شهری، دانش آموختگان، معلمان و دیگران را در این سفر دیدار کردم و پای صحبت شان نشستم و آموختم.

🔻خلاصه برداشتم این بود که هنوز با همه تنگی ها، تنگ نظری ها و تنگناها، شهر شان را دوست دارند، ایرانی و ایراندوست اند، به تاریخ و طبیعت شان وقوف دارند و بدان ها می بالند، نبض زندگی در کلام ها و کالاها و کوه ها و کوله پشتی های  شان گرم و جوشان می تپد.

چیزی که در روح و روان شهر و سخنان شان چشمه وار می جوشید و می جوشد ریشه داشتن و اصالت سقز است. دوستان در هر مجال و موقعیتی پای قصه های دور و دراز تاریخ شان را پیش می کشیدند و از نسبت شان با اسطوره ها می گفتند.

🔻در مدخل ویکی پدیا شهر هم همین را می خوانیم. سقز یادگار هزاران ساله ایران و کردستان و تمدن مادها و سکاهاست. سقز از آدامس نیامده، بل نام دیگر شهر "ساکز" پایتخت سکاهاست. هنوز بعد از هزاران سال، گویش و گرمی ساکز و سکاها در سنت و سرشت شان زنده و به زبان و بیان شان جاری است.

🔻سقزی ها به زبان "کردی سقزی" سخن می گویند و تماما اهل سنت اند. اینها را در نشانه های شهر هم می شود دید؛ گرچه همراهانم گفتند چهره شهر همچنان سانسور شده است و جای برخی نشانه های بزرگ تاریخ، ادب، هنر، سیاست و فرهنگ سقز در شهر خالی است.

🔻ولی چیزهایی هست که خواهی نخواهی سانسور نشدنی اند. بارزترین شان طبیعت و کوهستان سقز است.

پایت که به شهر می افتد پستی و بلندی های شهر و ارتفاعات اطراف که شهر را گرم در آغوش گرفته اند حس و حال آشنایی با زمین و سرزمینی دیگر را برایت خلق می کنند.

🔻همین طور که خیره به کوه ها، چشمانت مبهوت بزرگی و شکوه طبیعت کوهستانی و سرد و سرسخت سقز می شود، رودخانه "چم سقز"، زرینه رود و سیمینه رود را می بینی که ترا به یاد زاینده رود اصفهان و کارون و کرخه آبادان می اندازد.

🔻پارچه ها، به ویژه لباس های زنانه کردی، هم مثل کوه ها و رودها و طبیعت رنگارنگ سقز، جزیی جداناپذیر از سیمای مسرور و شوق انگیز شهر است.

🔻کردها در هر جا با زبان شان، با لباس شان، با موسیقی شان و با رقص شان با ما سخن می گویند. این را در سقز هم دیدم.

در هواپیما همنشینم سقزی بود. گفت: یادم باشد فقط مسحور گل ها، زرینه رود و تپه های سقز نشوم و حتما از تیاتر و موسیقی این شهر هم توشه ای برگیرم. گفت پارچه های کردی را هم فراموش نکنم.

🔻اینها نکاتی بود که دکتر ارسطو گویلی شهردار سقز هم آنها را توضیح داده بود. سقز پایتخت هنر تیاتر کردستان است. این را سقزی ها افتخار خود می دانند. مجسمه ها و طبیعت و طراحی های شهری و عطر و بوی سقز هم حکایت از ذایقه هنری شان می کرد و میل شان برای خودبیانگری. سقز را شهری برونگرا یافتم.

🔻فرصتی شد و چند ساعتی شهر را قدم زنان با گویلی پیاده وری کردیم. تا ده شب شهروندان در خیابان ها بودند و مغازه ها باز و فعالیت می کردند. سقز ۱۸۵ هزار نفر جمعیت دارد و شهر بزرگی نیست، اما خیابان های شهر شلوغ و پر جمعیت است. حضور پر رنگ زنان در شهر هم دیدنی بود. امروزه سقز برای مردم ایران با زنان هم پیوندی محکم خورده است.
بعد از پاییز ۱۴۰۱ نام سقز در حوزه عمومی ایران سکه رایج شد، چه، سقز زادگاه مهسا امینی است.

🔻سقز شهر بدون گشت ارشاد است. بسیاری از دختران و زنان به ویژه جوان ترها پوشش اختیاری و بدون روسری دارند.

🔻حضور شهروندان در خیابان ها در شهری که از حیث تاریخی منطقه کشاورزی و دامپروری بوده است نشانه ی تحول ساختاری در شیوه زندگی آنهاست. سقز دیگر آن شهر تاریخی کشاورزی و دامپروری نیست. در ۱۳۱۴ اولین نهاد شهرداری مدرن در سقز تاسیس شد. در نود سال سقز نهصد سال تحول تاریخی پیدا کرده است.

گویلی برایم از روحیه ی مشارکت جویی و مشارکت پذیری سقزی ها سخن گفت و این که در ساختن و آبادی شهرشان شورمندانه می کوشند و اگر موانع در راه شان نباشد و سنگ اندازی نشود مردم از جان و مال شان برای آب و آبادانی شهرشان مایه و سرمایه می گذارند.

🔻گویلی را هم شهرداری مردمی و مردم پسند دیدم. در مسیرمان شهروندان او را محترم می داشتند و جا به جا با او درباره مشکلات شان گفت و شنود می کردند. 

🔻سالار عقیلی هم در شهر کنسرت داشت و در هواپیما با هم وارد سقز شدیم. پوسترهای کنسرتش همه جا بود. مجال رفتن به کنسرت را نداشتم اما شنیدم استقبال گرمی از آن شده است. جای شگفتی نیست. کردستان سرزمین موسیقی است.

🔻جمعه را به منطقه سرشیب و کوه ها مازوجدار رفتیم. اردیبهشت را در بهشت مازوجدار با عیار تمام و عیان ترین شکلش دیدیم و چشیدیم و بوییدیم.

🔻زیبایی ها و شگفتی های طبیعی سقز را پیشتر گفتم و پیشنهاد می کنم اگر سقز رفتید حتما کوهستان هایش را فراموش نکنید.

🔻دو سخنرانی هم در دانشگاه آزاد اسلامی برای معلمان و استادان و مدیران شهری و شهروندان کردم. یکی درباره مدرسه و دیگری درباره شهر و مدیریت شهری. آنها را در کانالم می گذارم و بشنوید.

نکته پایانی ام درباره روحیه کتابدوستی سقزی ها را هم بگویم. علاوه بر این که منزل شهردار پر از کتاب بود و او را کتابخوانی حرفه ای یافتم، چیز بدیعی هم در شهر دیدم.

🔻به تازگی در سقز سینمای بزرگ و زیبایی ساخته اند. سالن ورودی این سینما کتابفروشی است. مسوول سینما گفت استقبال گرمی از کتاب ها می شود و از فروش کتاب راضی بود.

🔻کاش همه ی سینماها چنین کنند و سالن ورودی شان را به کتاب فروشی اختصاص دهند. هم فال است هم تماشا!

سخنم را با این جمله یکی از همراهانم در سقز پایان می برم. گویلی گفت آمار جرم و جنایت و سرقت در سقز بسیار پایین است. دوستی گفت: مردم فقیر این دیار کار کشنده ی کولبری را می کنند، اما تن به سرقت و خشونت نمی دهند.
👥سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی در نشست

🔶 کتاب، نشاط، و امید اجتماعی

زمان: چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1403، ساعت 10 صبح

غرفه مرکز پژوهش های توسعه و‌ همچنین به شکل مجازی:

http://connect.mporg.ir/cdrf
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽📚 معرفی کتاب الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به‌مثابه زیستن

سفارش:
📞 09103303882

🛒https://hamrokh.com/kala/alefbaye-zendegi/
👥 مراسم رونمایی کتاب:

" الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به‌مثابه زیستن"

🔻با حضور:
دکتر نعمت‌الله فاضلی (نویسنده کتاب)
و
دکتر مقصود فراستخواه (سخنران ویژه)

زمان: پنجشنبه سوم خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۵ تا ۷ عصر

مکان: خیابان وصال شیرازی، بین خیابان ایتالیا و بلوار کشاورز، کوچه دکتر شیرین بیانی، موزه تصاویر معاصر (کافه تاریخ)

👥حضور برای علاقمندان آزاد است.

https://hottg.com/hamrokhpub
HTML Embed Code:
2024/05/21 19:17:25
Back to Top