Channel: فلسفه دیزاین
جربه کاربری نوتیفیکیشنها | چگونه وقفه ایجاد کردن را به کمال برسانیم؟
▫️طراحی نوتیفیکیشنهای مؤثر برای بهبود تجربه کاربری (UX) ضروری است. نوتیفیکیشنها باید با دقت در مسیر کاربر قرار گیرند و در لحظات مناسب اطلاعات مفید و ارزشمند ارائه دهند. بهجای اینکه مزاحمتی ایجاد کنند، میتوانند کاربران را در فرایند شروع کار هدایت کنند، تعامل آنها را تشویق کنند و بهروزرسانیهای مرتبط را ارائه دهند. این کار به افزایش نگهداشت و رضایت کاربران کمک میکند.
▫️برای طراحی نوتیفیکیشنهای مؤثر، ابتدا مسیر کاربر را ترسیم کرده و نقاط درد را شناسایی کنید. نوتیفیکیشنها را برای رفع این مشکلات و همراستا با اهداف کاربر تنظیم کنید و از پیامهای واضح و شخصیسازی شده استفاده کنید. همچنین، فراهم کردن گزینههای لغو اشتراک بسیار مهم است تا از احساس فشار و خستگی کاربران جلوگیری شود.
▫️نوتیفیکیشنها نباید بهعنوان یک فکر جانبی در نظر گرفته شوند. برندها باید از تکرار نوتیفیکیشنهای اجباری در داخل اپلیکیشن خودداری کنند و به جای آن از آنها بهطور استراتژیک برای تقویت تجربه کاربری اصلی استفاده کنند. زمانبندی نادرست یا نوتیفیکیشنهای نامربوط میتوانند کاربران را ناامید کرده و باعث ترک محصول شوند.
▫️یک نمونه موفق شامل استفاده از نوتیفیکیشنهای شخصیسازی شده در چندین کانال است. برندهایی مانند نیویورک تایمز، اینستاگرام و مدیوم کاربران خود را خارج از برنامهها نیز درگیر میکنند، که این کار باعث افزایش نرخ حفظ کاربران میشود. پیامهای شخصیسازی شده، احتمال تعامل کاربران با محصول را بالا میبرد و اعلانها را به ابزاری کلیدی برای جلب توجه و مشارکت کاربران تبدیل میکند.
▫️برای بهبود استراتژی نوتیفیکیشنها، نیازهای کاربر، زمان مناسب و وضعیت احساسی او را ارزیابی کنید. استفاده از نقشهی سفر کاربر میتواند این عوامل را به تصویر بکشد و اطمینان دهد که هر اعلان هدف مشخصی دارد. با رعایت این اصول، نوتیفیکیشنها میتوانند به ابزارهای مؤثر در تجربه کاربری تبدیل شوند، رضایت کاربران را افزایش دهند و به موفقیت محصول کمک کنند.
▫️برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیری راد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️طراحی نوتیفیکیشنهای مؤثر برای بهبود تجربه کاربری (UX) ضروری است. نوتیفیکیشنها باید با دقت در مسیر کاربر قرار گیرند و در لحظات مناسب اطلاعات مفید و ارزشمند ارائه دهند. بهجای اینکه مزاحمتی ایجاد کنند، میتوانند کاربران را در فرایند شروع کار هدایت کنند، تعامل آنها را تشویق کنند و بهروزرسانیهای مرتبط را ارائه دهند. این کار به افزایش نگهداشت و رضایت کاربران کمک میکند.
▫️برای طراحی نوتیفیکیشنهای مؤثر، ابتدا مسیر کاربر را ترسیم کرده و نقاط درد را شناسایی کنید. نوتیفیکیشنها را برای رفع این مشکلات و همراستا با اهداف کاربر تنظیم کنید و از پیامهای واضح و شخصیسازی شده استفاده کنید. همچنین، فراهم کردن گزینههای لغو اشتراک بسیار مهم است تا از احساس فشار و خستگی کاربران جلوگیری شود.
▫️نوتیفیکیشنها نباید بهعنوان یک فکر جانبی در نظر گرفته شوند. برندها باید از تکرار نوتیفیکیشنهای اجباری در داخل اپلیکیشن خودداری کنند و به جای آن از آنها بهطور استراتژیک برای تقویت تجربه کاربری اصلی استفاده کنند. زمانبندی نادرست یا نوتیفیکیشنهای نامربوط میتوانند کاربران را ناامید کرده و باعث ترک محصول شوند.
▫️یک نمونه موفق شامل استفاده از نوتیفیکیشنهای شخصیسازی شده در چندین کانال است. برندهایی مانند نیویورک تایمز، اینستاگرام و مدیوم کاربران خود را خارج از برنامهها نیز درگیر میکنند، که این کار باعث افزایش نرخ حفظ کاربران میشود. پیامهای شخصیسازی شده، احتمال تعامل کاربران با محصول را بالا میبرد و اعلانها را به ابزاری کلیدی برای جلب توجه و مشارکت کاربران تبدیل میکند.
▫️برای بهبود استراتژی نوتیفیکیشنها، نیازهای کاربر، زمان مناسب و وضعیت احساسی او را ارزیابی کنید. استفاده از نقشهی سفر کاربر میتواند این عوامل را به تصویر بکشد و اطمینان دهد که هر اعلان هدف مشخصی دارد. با رعایت این اصول، نوتیفیکیشنها میتوانند به ابزارهای مؤثر در تجربه کاربری تبدیل شوند، رضایت کاربران را افزایش دهند و به موفقیت محصول کمک کنند.
▫️برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیری راد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
The UX of Notifications | How to Master the Art of Interrupting
Why some notifications are more annoying than useful? And much more importantly, how to design them the other way around? This article will…
بازنگری در ساخت مطالعات موردی طراحی: خطر رویکرد کارخانهای
کیس استادیها بخش اصلی پورتفولیوهای UX و راهی برای نمایش تواناییهای حل مسئله و طراحی هستند. با این حال، افزایش استفاده از الگوهای استاندارد و غیرواقعی در آنها، اصالت و ارزش شان را کاهش داده است. این رویکرد به جای ارائه روایت واقعی از فرآیند دیزاین ، بیشتر به ظاهر و نتیجه نهایی توجه میکند و خطر کاهش خلاقیت را به همراه دارد.
داستانگویی و اصالت در کیس استادی ها بسیار مهم است. یک کیس استادی معتبر علاوه بر نشان دادن مشکل و راهحل، باید فرآیندها، چالشها و دینامیک تیمی را هم به تصویر بکشد. اما رویکرد کارخانهای معمولاً این بخشها را حذف میکند و تصویری ایدهآل و غیرواقعی ارائه میدهد که با واقعیت دیزاین تضاد دارد.
یکی از مشکلات بزرگ این رویکرد، تاکید بر روایت خطی است. دیزاین واقعی به ندرت مسیر مستقیمی دارد، اما کیس استادیهای کارخانهای اغلب داستانهای سادهشدهای ارائه میکنند که موجب اشتباه درک شدن فرآیند UX میشود و اهمیت آزمون و خطا را نادیده میگیرد.
استفاده بیش از حد از قالبهای آماده نیز مسئله دیگری است. اگرچه این قالبها فرآیند نگارش را سادهتر میکنند، اما به یکدستی و عدم تنوع منجر میشوند. تمرکز بر محتوا به جای ظاهر میتواند کمک کند تا طراحان از این قالبها فاصله بگیرند و سبک منحصر به فرد خود را نمایش دهند.
ایجاد تعادل در تهیه کیس استادیها بسیار مهم است. یک کیس استادی باید ساختاری روشن داشته باشد، ولی روایت صادقانه و انسانی را نیز حفظ کند. باید زمینه دیزاین، صدای کاربران و تاثیر راهحل ارائه شده را نشان دهد. پذیرش نواقص و تاکید بر واقعیت دیزاین میتواند عمق بیشتری به کیس استادی ها ببخشد.
مدیران استخدام به دنبال کیس استادیهایی هستند که فراتر از ظاهر زیبا، بینشی از فرآیند تفکر و همکاری طراح ارائه دهند. کیس استادیهایی که چهره انسانی دیزاین را نمایش دهند، تاثیر بیشتری خواهند داشت.
جامعه UX باید با رویکرد کارخانهای مقابله کرده و روایتهای متنوع و غنیتری را در کیس استادیها ترویج کند. با نمایش واقعیتهای پیچیده دیزاین و تمرکز بر نتایج معنادار، میتوان اطمینان داشت که پورتفولیوها به دلایل درست برجسته میشوند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#مسیر_شغلی #پورتفولیو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
کیس استادیها بخش اصلی پورتفولیوهای UX و راهی برای نمایش تواناییهای حل مسئله و طراحی هستند. با این حال، افزایش استفاده از الگوهای استاندارد و غیرواقعی در آنها، اصالت و ارزش شان را کاهش داده است. این رویکرد به جای ارائه روایت واقعی از فرآیند دیزاین ، بیشتر به ظاهر و نتیجه نهایی توجه میکند و خطر کاهش خلاقیت را به همراه دارد.
داستانگویی و اصالت در کیس استادی ها بسیار مهم است. یک کیس استادی معتبر علاوه بر نشان دادن مشکل و راهحل، باید فرآیندها، چالشها و دینامیک تیمی را هم به تصویر بکشد. اما رویکرد کارخانهای معمولاً این بخشها را حذف میکند و تصویری ایدهآل و غیرواقعی ارائه میدهد که با واقعیت دیزاین تضاد دارد.
یکی از مشکلات بزرگ این رویکرد، تاکید بر روایت خطی است. دیزاین واقعی به ندرت مسیر مستقیمی دارد، اما کیس استادیهای کارخانهای اغلب داستانهای سادهشدهای ارائه میکنند که موجب اشتباه درک شدن فرآیند UX میشود و اهمیت آزمون و خطا را نادیده میگیرد.
استفاده بیش از حد از قالبهای آماده نیز مسئله دیگری است. اگرچه این قالبها فرآیند نگارش را سادهتر میکنند، اما به یکدستی و عدم تنوع منجر میشوند. تمرکز بر محتوا به جای ظاهر میتواند کمک کند تا طراحان از این قالبها فاصله بگیرند و سبک منحصر به فرد خود را نمایش دهند.
ایجاد تعادل در تهیه کیس استادیها بسیار مهم است. یک کیس استادی باید ساختاری روشن داشته باشد، ولی روایت صادقانه و انسانی را نیز حفظ کند. باید زمینه دیزاین، صدای کاربران و تاثیر راهحل ارائه شده را نشان دهد. پذیرش نواقص و تاکید بر واقعیت دیزاین میتواند عمق بیشتری به کیس استادی ها ببخشد.
مدیران استخدام به دنبال کیس استادیهایی هستند که فراتر از ظاهر زیبا، بینشی از فرآیند تفکر و همکاری طراح ارائه دهند. کیس استادیهایی که چهره انسانی دیزاین را نمایش دهند، تاثیر بیشتری خواهند داشت.
جامعه UX باید با رویکرد کارخانهای مقابله کرده و روایتهای متنوع و غنیتری را در کیس استادیها ترویج کند. با نمایش واقعیتهای پیچیده دیزاین و تمرکز بر نتایج معنادار، میتوان اطمینان داشت که پورتفولیوها به دلایل درست برجسته میشوند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#مسیر_شغلی #پورتفولیو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
The case study factory
Is the formulaic approach to case studies endangering young designers’ capacity for critical thinking?
۱۰ روش عالی برای طراحی منوی کشویی
منوی کشویی یک کنترل رابط کاربری استاندارد است که راهی تمیز و شهودی برای ارائه لیستی از گزینهها به کاربران ارائه میدهد. با این حال، اگر به درستی طراحی نشده باشند، میتوانند برای کاربران گیج کننده باشند.
۱. از منوهای طولانی استفاده نکنید
استفاده از منوهای کشویی با گزینههای زیاد اغلب منجر به تجربه کاربری ضعیف میشود. بار شناختی کاربران را برای پردازش و مقایسه لیست طولانی گزینهها افزایش میدهد.
۲. از منوی کشویی برای ۲ گزینه استفاده نکنید
استفاده از منوی کشویی فقط برای دو گزینه به طور کلی توصیه نمیشود زیرا پیچیدگی غیرضروری برای کاربران ایجاد میکند.
در چنین مواقعی بهتر است از کنترل دیگری استفاده کنید، مانند دکمه های رادیویی.
۳. گزینههایی که در حال حاضر مورد استفاده نیستند را غیرفعال کنید
این رویکرد کاربران را راهنمایی میکند تا فقط روی انتخابهای موجود و فعال تمرکز کنند، بنابراین کارایی را بهبود میبخشد.
۴. در جاهایی که گزینه ها خیلی واضح هستند از منوی کشویی استفاده نکنید
هر بار که کاربران نیاز به انتخاب از بین گزینه های موجود دارند، ارائه منوی کشویی ضروری نیست. گاهی اوقات گزینهها ساده و آشنا هستند و ارائه آنها در یک لیست کشویی میتواند کارایی را کاهش دهد.
۵. از منوی کشویی برای بیش از ۲ ردیف استفاده نکنید
منوهای کشویی با سطوح چندگانه میتوانند برای کاربران خسته کننده و گیج کننده شوند. با هر سطح بعدی، کاربران باید به خاطر داشته باشند که در سلسله مراتب منو کجا هستند و انتخابهای قبلی را پیگیری کنند.
۶. یک طرح بصری واضح ایجاد کنید
از فلشها به همراه عنوان منو استفاده کنید. این به کاربران کمک می کند تا از وجود منوی کشویی مطلع شوند.
۷. به طراحی نسخه تلفن همراه دقت کنید
در دستگاههای تلفن همراه، طراحی منوهای کشویی به دلیل اندازه صفحه نمایش کوچک و تعاملات لمسی میتواند چالش برانگیزتر باشد.
۸. گزینهها را به ترتیب منطقی سازماندهی کنید
اگر میتوان گزینهها را به طور منطقی و بر اساس دسته یا نوع گروه بندی کرد، سازماندهی آنها را در گروهها در نظر بگیرید. اگر گزینهها از اهمیت یکسانی برخوردار هستند یا الگوی واضحی وجود ندارد، آنها را بر اساس حروف الفبا مرتب کنید.
۹. قابلیت جستجو در نظر بگیرید
یک منوی کشویی با ویژگی جستجو، قابلیت استفاده را افزایش میدهد، به خصوص زمانی که با گزینههای زیادی سروکار دارید.
۱۰. از گزینههای پیش فرض استفاده کنید
اگر گزینه رایج یا توصیه شده وجود دارد، آن را به عنوان انتخاب پیش فرض تنظیم کنید. این میتواند تعامل کاربر را ساده کند، به خصوص اگر قرار باشد پیش فرض را بپذیرد. اگر هیچ پیشفرض واضحی وجود ندارد، یا اگر میخواهید کاربران را مجبور به انتخاب آگاهانه کنید، با یک گزینه خنثی مانند «انتخاب» شروع کنید.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#رابط_کاربر #منو
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
منوی کشویی یک کنترل رابط کاربری استاندارد است که راهی تمیز و شهودی برای ارائه لیستی از گزینهها به کاربران ارائه میدهد. با این حال، اگر به درستی طراحی نشده باشند، میتوانند برای کاربران گیج کننده باشند.
۱. از منوهای طولانی استفاده نکنید
استفاده از منوهای کشویی با گزینههای زیاد اغلب منجر به تجربه کاربری ضعیف میشود. بار شناختی کاربران را برای پردازش و مقایسه لیست طولانی گزینهها افزایش میدهد.
۲. از منوی کشویی برای ۲ گزینه استفاده نکنید
استفاده از منوی کشویی فقط برای دو گزینه به طور کلی توصیه نمیشود زیرا پیچیدگی غیرضروری برای کاربران ایجاد میکند.
در چنین مواقعی بهتر است از کنترل دیگری استفاده کنید، مانند دکمه های رادیویی.
۳. گزینههایی که در حال حاضر مورد استفاده نیستند را غیرفعال کنید
این رویکرد کاربران را راهنمایی میکند تا فقط روی انتخابهای موجود و فعال تمرکز کنند، بنابراین کارایی را بهبود میبخشد.
۴. در جاهایی که گزینه ها خیلی واضح هستند از منوی کشویی استفاده نکنید
هر بار که کاربران نیاز به انتخاب از بین گزینه های موجود دارند، ارائه منوی کشویی ضروری نیست. گاهی اوقات گزینهها ساده و آشنا هستند و ارائه آنها در یک لیست کشویی میتواند کارایی را کاهش دهد.
۵. از منوی کشویی برای بیش از ۲ ردیف استفاده نکنید
منوهای کشویی با سطوح چندگانه میتوانند برای کاربران خسته کننده و گیج کننده شوند. با هر سطح بعدی، کاربران باید به خاطر داشته باشند که در سلسله مراتب منو کجا هستند و انتخابهای قبلی را پیگیری کنند.
۶. یک طرح بصری واضح ایجاد کنید
از فلشها به همراه عنوان منو استفاده کنید. این به کاربران کمک می کند تا از وجود منوی کشویی مطلع شوند.
۷. به طراحی نسخه تلفن همراه دقت کنید
در دستگاههای تلفن همراه، طراحی منوهای کشویی به دلیل اندازه صفحه نمایش کوچک و تعاملات لمسی میتواند چالش برانگیزتر باشد.
۸. گزینهها را به ترتیب منطقی سازماندهی کنید
اگر میتوان گزینهها را به طور منطقی و بر اساس دسته یا نوع گروه بندی کرد، سازماندهی آنها را در گروهها در نظر بگیرید. اگر گزینهها از اهمیت یکسانی برخوردار هستند یا الگوی واضحی وجود ندارد، آنها را بر اساس حروف الفبا مرتب کنید.
۹. قابلیت جستجو در نظر بگیرید
یک منوی کشویی با ویژگی جستجو، قابلیت استفاده را افزایش میدهد، به خصوص زمانی که با گزینههای زیادی سروکار دارید.
۱۰. از گزینههای پیش فرض استفاده کنید
اگر گزینه رایج یا توصیه شده وجود دارد، آن را به عنوان انتخاب پیش فرض تنظیم کنید. این میتواند تعامل کاربر را ساده کند، به خصوص اگر قرار باشد پیش فرض را بپذیرد. اگر هیچ پیشفرض واضحی وجود ندارد، یا اگر میخواهید کاربران را مجبور به انتخاب آگاهانه کنید، با یک گزینه خنثی مانند «انتخاب» شروع کنید.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#رابط_کاربر #منو
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
10 Best Practices for Designing Drop-Down Menu
A drop-down menu is a standard UI control that provides a clean and intuitive way to present a list of options to users.
سلام
ما برای یک همکاری در حوزه اپراتور موبایل و خدماتی که ارائه میده، نیاز به دستهبندی اطلاعات داخل سایت داریم.
به همین منظور، تستی رو آماده کردیم تا با قرار دادن بخشهای مختلف داخل دستههای مشخصشده، به هدفمون برسیم.
کافیه شما لینک زیر رو باز کنین و بعد از اینکه راهنمای تست رو مطالعه کردین، آیتمها رو داخل دستههای مد نظرتون قرار بدین و در پایان روی دکمه "ثبت نهایی نتایج" کلیک کنین.
توجه داشته باشید که پاسخ درست وجود نداره، پس با خیال راحت گزینههای مورد نظر رو در هر دستهای به نظر شما بهتر است قرار بدید.
https://dexignstudio.optimalworkshop.com/optimalsort/telecom-b2c-ia
پیشاپیش از مشارکت و همراهی شما سپاسگزاریم 🌹
ما برای یک همکاری در حوزه اپراتور موبایل و خدماتی که ارائه میده، نیاز به دستهبندی اطلاعات داخل سایت داریم.
به همین منظور، تستی رو آماده کردیم تا با قرار دادن بخشهای مختلف داخل دستههای مشخصشده، به هدفمون برسیم.
کافیه شما لینک زیر رو باز کنین و بعد از اینکه راهنمای تست رو مطالعه کردین، آیتمها رو داخل دستههای مد نظرتون قرار بدین و در پایان روی دکمه "ثبت نهایی نتایج" کلیک کنین.
توجه داشته باشید که پاسخ درست وجود نداره، پس با خیال راحت گزینههای مورد نظر رو در هر دستهای به نظر شما بهتر است قرار بدید.
https://dexignstudio.optimalworkshop.com/optimalsort/telecom-b2c-ia
پیشاپیش از مشارکت و همراهی شما سپاسگزاریم 🌹
فلسفه دیزاین pinned «سلام ما برای یک همکاری در حوزه اپراتور موبایل و خدماتی که ارائه میده، نیاز به دستهبندی اطلاعات داخل سایت داریم. به همین منظور، تستی رو آماده کردیم تا با قرار دادن بخشهای مختلف داخل دستههای مشخصشده، به هدفمون برسیم. کافیه شما لینک زیر رو باز کنین و بعد…»
اصول طراحی اپل | برای تجربه کاربری بهتر
▫️فلسفه طراحی اپل بر خلق محصولاتی متمرکز است که نه تنها از نظر ظاهری زیبا هستند، بلکه از نظر عملکردی نیز بسیار کارآمد و کاربرپسند میباشند. اصول طراحی این شرکت بهطور عمیق بر درک نیازها و رفتارهای انسانی استوار است. اپل با اطمینان از اینکه هر محصول بهطور شهودی و ساده قابل استفاده است، فناوری را برای همه افراد، بدون توجه به سطح تخصصشان، در دسترس قرار میدهد. تمرکز بر ارتباط واضح، سادگی و قابلیت استفاده، به کاربران این امکان را میدهد که بدون هیچگونه سردرگمی یا ناامیدی، بهراحتی از محصولات اپل استفاده کنند و حتی پیچیدهترین ویژگیها را با کمترین تلاش یاد بگیرند.
▫️یکی از اصول اصلی طراحی که اپل به آن وفادار است، قابلیت استفاده است؛ به این معنا که محصولات این شرکت باید هم ساده و هم مؤثر باشند. اپل بر ایجاد رابطهای کاربری تأکید دارد که به کاربران این امکان را میدهد تا وظایف خود را به سرعت و با کارآمدی انجام دهند. با در نظر گرفتن نیازهای کاربران و دریافت بازخورد، اپل بهطور مداوم طراحیهای خود را اصلاح کرده و عملکرد محصولات را بهبود میبخشد تا محصولاتی خلق کند که بهسادگی «کار کنند». این تمرکز بر عملکرد در کنار تعهد اپل به زیباییشناسی است، بهطوریکه طراحی زیبا نه تنها تجربه کاربری را بهبود میبخشد، بلکه آن را تقویت میکند.
▫️اپل همچنین بر ایجاد ارتباط احساسی با کاربران در طراحیهای خود تأکید دارد. از طریق طراحی بصری، لمس و صدا، محصولات اپل ارتباطی عمیق با احساسات کاربران برقرار میکنند که موجب وفاداری بیشتر و تجربههای مثبت و دلنشین میشود. این ارتباط احساسی نه تنها کاربران را به لذت بردن از محصولات ترغیب میکند، بلکه آنها را به معرفی و توصیه محصولات به دیگران نیز وادار میسازد. توانایی اپل در ایجاد این پیوند عاطفی با کاربران، باعث شده وفاداری به برند آن در دنیای فناوری به یک استاندارد بیرقیب تبدیل شود.
▫️توجه به جزئیات و انسجام، از ارکان اصلی رویکرد طراحی اپل هستند. هر جزء از محصولات این شرکت، از فونتها گرفته تا ترکیب رنگها، با دقت انتخاب میشود تا هم وضوح و هم کارایی به بهترین شکل حفظ شود. انسجام در طراحی تمامی محصولات اپل به کاربران این احساس را میدهد که با دستگاههای خود، صرفنظر از مدل یا نسخه، راحت و آشنا هستند. این انسجام، همراه با طراحی مینیمالیستی، به اپل این امکان را میدهد که طراحیهای زیبا و قدرتمندی خلق کند که بر عملکردهای اصلی تمرکز دارند و از شلوغیهای غیرضروری اجتناب میکنند، بهطوریکه تجربه کاربری را سادهتر و لذتبخشتر میسازند.
▫️در نهایت، اصول طراحی اپل استانداردی بالا در صنعت فناوری به وجود آوردهاند که زیبایی، کارایی و ارتباط احساسی را بهطور همزمان در بر میگیرد. توانایی اپل در خلق محصولاتی که هم زیبا و هم کاربردی هستند، آنها را به رهبران این حوزه تبدیل کرده و نه تنها آینده طراحی را شکل داده، بلکه الهامبخش طراحان بیشماری در سراسر جهان شده است. این اصول، از سادگی تا همدلی، اهمیت درک نیازهای کاربران و خلق طراحیهایی که بهطور عمیق با آنها ارتباط برقرار میکند و تاثیر میگذارد را بهخوبی نشان میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیری راد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️فلسفه طراحی اپل بر خلق محصولاتی متمرکز است که نه تنها از نظر ظاهری زیبا هستند، بلکه از نظر عملکردی نیز بسیار کارآمد و کاربرپسند میباشند. اصول طراحی این شرکت بهطور عمیق بر درک نیازها و رفتارهای انسانی استوار است. اپل با اطمینان از اینکه هر محصول بهطور شهودی و ساده قابل استفاده است، فناوری را برای همه افراد، بدون توجه به سطح تخصصشان، در دسترس قرار میدهد. تمرکز بر ارتباط واضح، سادگی و قابلیت استفاده، به کاربران این امکان را میدهد که بدون هیچگونه سردرگمی یا ناامیدی، بهراحتی از محصولات اپل استفاده کنند و حتی پیچیدهترین ویژگیها را با کمترین تلاش یاد بگیرند.
▫️یکی از اصول اصلی طراحی که اپل به آن وفادار است، قابلیت استفاده است؛ به این معنا که محصولات این شرکت باید هم ساده و هم مؤثر باشند. اپل بر ایجاد رابطهای کاربری تأکید دارد که به کاربران این امکان را میدهد تا وظایف خود را به سرعت و با کارآمدی انجام دهند. با در نظر گرفتن نیازهای کاربران و دریافت بازخورد، اپل بهطور مداوم طراحیهای خود را اصلاح کرده و عملکرد محصولات را بهبود میبخشد تا محصولاتی خلق کند که بهسادگی «کار کنند». این تمرکز بر عملکرد در کنار تعهد اپل به زیباییشناسی است، بهطوریکه طراحی زیبا نه تنها تجربه کاربری را بهبود میبخشد، بلکه آن را تقویت میکند.
▫️اپل همچنین بر ایجاد ارتباط احساسی با کاربران در طراحیهای خود تأکید دارد. از طریق طراحی بصری، لمس و صدا، محصولات اپل ارتباطی عمیق با احساسات کاربران برقرار میکنند که موجب وفاداری بیشتر و تجربههای مثبت و دلنشین میشود. این ارتباط احساسی نه تنها کاربران را به لذت بردن از محصولات ترغیب میکند، بلکه آنها را به معرفی و توصیه محصولات به دیگران نیز وادار میسازد. توانایی اپل در ایجاد این پیوند عاطفی با کاربران، باعث شده وفاداری به برند آن در دنیای فناوری به یک استاندارد بیرقیب تبدیل شود.
▫️توجه به جزئیات و انسجام، از ارکان اصلی رویکرد طراحی اپل هستند. هر جزء از محصولات این شرکت، از فونتها گرفته تا ترکیب رنگها، با دقت انتخاب میشود تا هم وضوح و هم کارایی به بهترین شکل حفظ شود. انسجام در طراحی تمامی محصولات اپل به کاربران این احساس را میدهد که با دستگاههای خود، صرفنظر از مدل یا نسخه، راحت و آشنا هستند. این انسجام، همراه با طراحی مینیمالیستی، به اپل این امکان را میدهد که طراحیهای زیبا و قدرتمندی خلق کند که بر عملکردهای اصلی تمرکز دارند و از شلوغیهای غیرضروری اجتناب میکنند، بهطوریکه تجربه کاربری را سادهتر و لذتبخشتر میسازند.
▫️در نهایت، اصول طراحی اپل استانداردی بالا در صنعت فناوری به وجود آوردهاند که زیبایی، کارایی و ارتباط احساسی را بهطور همزمان در بر میگیرد. توانایی اپل در خلق محصولاتی که هم زیبا و هم کاربردی هستند، آنها را به رهبران این حوزه تبدیل کرده و نه تنها آینده طراحی را شکل داده، بلکه الهامبخش طراحان بیشماری در سراسر جهان شده است. این اصول، از سادگی تا همدلی، اهمیت درک نیازهای کاربران و خلق طراحیهایی که بهطور عمیق با آنها ارتباط برقرار میکند و تاثیر میگذارد را بهخوبی نشان میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیری راد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Design Principles Used by Apple: For Better User Experience
As a child visiting her aunt for the very first time in her big fancy 5 story apartment with great paint color choices, no one told me that I would be struggling to find my way out of the building…
روندهای طراحی UI که در سال ۲۰۲۵ باید در نظر گرفت
سال ۲۰۲۵ روندهای طراحی UI هیجانانگیزی را به ارمغان میآورد که بر کارایی، زیباییشناسی و نوآوری کاربرمحور تمرکز دارند. این سبکها به نیازهای متنوع دیجیتال پاسخ میدهند و در عین حال وضوح و تأثیرگذاری را حفظ میکنند.
مینیمالیسم
مینیمالیسم همچنان یک رویکرد جاودانه است که با فضای سفید فراوان و رنگهای محدود، رابطهای ساده ارائه میدهد. این سبک با کاهش عوامل حواسپرتی، تمرکز کاربر را افزایش داده و برای پلتفرمهای SaaS و پورتفولیوهایی که بر شفافیت تأکید دارند، مناسب است.
طراحی متریال
طراحی متریال با لایهها، سایهها و انیمیشنها برای تجربهای ملموس تکامل یافته است. این سبک برای داشبوردها و اپلیکیشنهای تعاملی مناسب بوده و ساختار و عمق را ارائه میدهد.
تایپوگرافی بزرگ
متنهای بزرگ و پررنگ بهعنوان نقطه کانونی طراحی، بیانی قوی ایجاد میکنند. این سبک برای صفحات فرود، برندینگ و طراحیهای سرمقالهای که نیاز به پیامرسانی تأثیرگذار دارند، ایدهآل است.
مورفیسم
با سبکهایی مانند گلسمورفیسم و اسکئومورفیسم، مورفیسم عمق را از طریق شفافیت، عناصر واقعی و زیباییشناسی بازیگوش ارائه میدهد. این سبک برای صنایع خلاق و فینتک با ظاهری آیندهنگر مناسب است.
طراحی بروتالیستی
الهامگرفته از معماری خام، بروتالیسم تضادهای برجسته، شبکههای جسورانه و زیباییشناسی ناتمام را در بر میگیرد. این سبک برای برندهای جسور و پروژههای تجربی جذاب است.
سبک بنتو
مانند جعبههای غذای ژاپنی، این طراحی محتوا را به بخشهای ماژولار تقسیم کرده و وضوح را تأکید میکند. این سبک برای داشبوردها، صفحات محصول و تجارت الکترونیک که به سازماندهی اطلاعات نیاز دارند، کارآمد است.
نتیجهگیری
این روندها تجربیات دیجیتال را با هماهنگی زیباییشناسی و اهداف برند شکل میدهند. با اتخاذ استراتژیک آنها، طراحان میتوانند رابطهایی تأثیرگذار و متناسب با سال ۲۰۲۵ و فراتر از آن خلق کنند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
سال ۲۰۲۵ روندهای طراحی UI هیجانانگیزی را به ارمغان میآورد که بر کارایی، زیباییشناسی و نوآوری کاربرمحور تمرکز دارند. این سبکها به نیازهای متنوع دیجیتال پاسخ میدهند و در عین حال وضوح و تأثیرگذاری را حفظ میکنند.
مینیمالیسم
مینیمالیسم همچنان یک رویکرد جاودانه است که با فضای سفید فراوان و رنگهای محدود، رابطهای ساده ارائه میدهد. این سبک با کاهش عوامل حواسپرتی، تمرکز کاربر را افزایش داده و برای پلتفرمهای SaaS و پورتفولیوهایی که بر شفافیت تأکید دارند، مناسب است.
طراحی متریال
طراحی متریال با لایهها، سایهها و انیمیشنها برای تجربهای ملموس تکامل یافته است. این سبک برای داشبوردها و اپلیکیشنهای تعاملی مناسب بوده و ساختار و عمق را ارائه میدهد.
تایپوگرافی بزرگ
متنهای بزرگ و پررنگ بهعنوان نقطه کانونی طراحی، بیانی قوی ایجاد میکنند. این سبک برای صفحات فرود، برندینگ و طراحیهای سرمقالهای که نیاز به پیامرسانی تأثیرگذار دارند، ایدهآل است.
مورفیسم
با سبکهایی مانند گلسمورفیسم و اسکئومورفیسم، مورفیسم عمق را از طریق شفافیت، عناصر واقعی و زیباییشناسی بازیگوش ارائه میدهد. این سبک برای صنایع خلاق و فینتک با ظاهری آیندهنگر مناسب است.
طراحی بروتالیستی
الهامگرفته از معماری خام، بروتالیسم تضادهای برجسته، شبکههای جسورانه و زیباییشناسی ناتمام را در بر میگیرد. این سبک برای برندهای جسور و پروژههای تجربی جذاب است.
سبک بنتو
مانند جعبههای غذای ژاپنی، این طراحی محتوا را به بخشهای ماژولار تقسیم کرده و وضوح را تأکید میکند. این سبک برای داشبوردها، صفحات محصول و تجارت الکترونیک که به سازماندهی اطلاعات نیاز دارند، کارآمد است.
نتیجهگیری
این روندها تجربیات دیجیتال را با هماهنگی زیباییشناسی و اهداف برند شکل میدهند. با اتخاذ استراتژیک آنها، طراحان میتوانند رابطهایی تأثیرگذار و متناسب با سال ۲۰۲۵ و فراتر از آن خلق کنند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Actual UI Design Trends to Consider in 2025
Finding good information on the web can feel like a challenge sometimes. I recently came across an article titled “Top 15 Design Trends to…
گیمیفیکشن و UX در دولینگو
دولینگو (Duolingo) یکی از محبوبترین اپلیکیشنهای یادگیری زبان در جهان است که بیش از ۵۰ میلیون کاربر فعال دارد. این اپ توانسته است با ویژگیهای خاصی کاربران زیادی را جذب و نگه دارد. در اینجا چند ویژگی برجسته اپلیکیشن که باعث جذب کاربران شده بررسی میشود:
▫️نوشتار جذاب: تیم Duolingo از نوشتار مثبت و انگیزشی برای نگه داشتن کاربران استفاده میکند. پیامهای سادهای مانند «بیایید این کار رو شروع کنیم!» در حین بارگذاری، به کاربران حس مثبت و انگیزه میدهد.
▫️پیشرفت تدریجی: درسها به تدریج سختتر میشوند و کاربران میتوانند پیشرفت خود را در هر مرحله ببینند. این رویکرد باعث میشود کاربران احساس کنند که در حال رسیدن به تسلط بر زبان هستند.
▫️قدرت استریکها: Duolingo از ترس از دست دادن برای انگیزش استفاده میکند. کاربران تشویق میشوند که هر روز درس جدیدی انجام دهند تا استریک خود را حفظ کنند. این ویژگی باعث میشود کاربران انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشند.
▫️مسابقات دوستانه: ویژگی جدید «دوستانه» به کاربران امکان میدهد که با دوستان خود رقابت کنند و این باعث میشود که تجربه یادگیری لذتبخشتر و اجتماعیتر شود.
در نهایت، Duolingo با استفاده از گیمیفیکیشن (بازیوار کردن فرآیند یادگیری)، تجربهای سرگرمکننده و جذاب برای کاربران ایجاد کرده است. این اپ به طور مؤثری از اصول روانشناسی برای حفظ انگیزه و پیشرفت استفاده میکند و به طرز چشمگیری به موفقیت دست یافته است.
نتیجهگیری: Duolingo یک نمونه عالی از ترکیب آموزش و سرگرمی است که توانسته است میلیونها کاربر را جذب و نگه دارد. طراحی خلاقانه آن درسهایی آموزنده و جذاب به کاربران ارائه میدهد و یک الگوی خوب برای طراحی اپلیکیشنهای آموزشی محسوب میشود.
🔗 این مقاله به صورت خلاصه قرار گرفته است، برای مطالعه کامل مقاله به «لینک» مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#گیمیفیکیشن
#UX #gamification
@Dexign فلسفه دیزاین
______
دولینگو (Duolingo) یکی از محبوبترین اپلیکیشنهای یادگیری زبان در جهان است که بیش از ۵۰ میلیون کاربر فعال دارد. این اپ توانسته است با ویژگیهای خاصی کاربران زیادی را جذب و نگه دارد. در اینجا چند ویژگی برجسته اپلیکیشن که باعث جذب کاربران شده بررسی میشود:
▫️نوشتار جذاب: تیم Duolingo از نوشتار مثبت و انگیزشی برای نگه داشتن کاربران استفاده میکند. پیامهای سادهای مانند «بیایید این کار رو شروع کنیم!» در حین بارگذاری، به کاربران حس مثبت و انگیزه میدهد.
▫️پیشرفت تدریجی: درسها به تدریج سختتر میشوند و کاربران میتوانند پیشرفت خود را در هر مرحله ببینند. این رویکرد باعث میشود کاربران احساس کنند که در حال رسیدن به تسلط بر زبان هستند.
▫️قدرت استریکها: Duolingo از ترس از دست دادن برای انگیزش استفاده میکند. کاربران تشویق میشوند که هر روز درس جدیدی انجام دهند تا استریک خود را حفظ کنند. این ویژگی باعث میشود کاربران انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشند.
▫️مسابقات دوستانه: ویژگی جدید «دوستانه» به کاربران امکان میدهد که با دوستان خود رقابت کنند و این باعث میشود که تجربه یادگیری لذتبخشتر و اجتماعیتر شود.
در نهایت، Duolingo با استفاده از گیمیفیکیشن (بازیوار کردن فرآیند یادگیری)، تجربهای سرگرمکننده و جذاب برای کاربران ایجاد کرده است. این اپ به طور مؤثری از اصول روانشناسی برای حفظ انگیزه و پیشرفت استفاده میکند و به طرز چشمگیری به موفقیت دست یافته است.
نتیجهگیری: Duolingo یک نمونه عالی از ترکیب آموزش و سرگرمی است که توانسته است میلیونها کاربر را جذب و نگه دارد. طراحی خلاقانه آن درسهایی آموزنده و جذاب به کاربران ارائه میدهد و یک الگوی خوب برای طراحی اپلیکیشنهای آموزشی محسوب میشود.
🔗 این مقاله به صورت خلاصه قرار گرفته است، برای مطالعه کامل مقاله به «لینک» مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#گیمیفیکیشن
#UX #gamification
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
UX and Gamification in Duolingo
I tried Duolingo for a month and this is my UX analysis of the app
طراحی باید جدی باشد، نه بیروح و سختگیر
▫️در سخنرانی Paula Scher، یکی از برجستهترین طراحان گرافیک جهان، به این موضوع مهم پرداخته میشود که طراحی باید همیشه جدی و معتبر باشد، اما هیچوقت نباید به بیروحی و سختگیری تبدیل شود. پاولا شر در این TED Talk جالب به این نکته اشاره میکند که طراحیهای موفق باید همزمان هم خلاقانه و هم جذاب باشند و پیامهایی را منتقل کنند که نه تنها مفهومی قدرتمند دارند، بلکه برای مخاطب هم جذاب و قابل لمساند. او بر این باور است که طراحی میتواند شوخطبع و انسانی باشد و به همین دلیل، هیچگاه نباید از احساسات و طنز در طراحیهای خود اجتناب کنیم.
▫️یکی از ویژگیهای برجسته کارهای پاولا شر، استفاده خلاقانه از کلمات و تایپوگرافی است. او در سخنرانیاش به ما میآموزد که چگونه میتوان از حروف و کلمات بهعنوان ابزاری بصری استفاده کرد تا هم جذابیت بصری ایجاد شود و هم پیام به شکلی واضح و هنرمندانه منتقل گردد. برای پاولا، هر طراحی باید به نوعی از احساسات انسانی برخوردار باشد، چرا که در نهایت طراحی به منظور ارتباط با مردم صورت میگیرد و نباید از جنبههای انسانی غافل شود.
▫️در این سخنرانی، پاولا به تجربههای خود در پروژههای بزرگ و معروف مانند برندینگ و هویت گرافیکی برای سازمانهای مختلف اشاره میکند. او به این نکته تاکید میکند که طراحیهای موفق تنها در صورتی میتوانند تاثیرگذار باشند که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا متناسب با نیازهای اجتماعی و فرهنگی مردم باشند. پاولا همچنین به این مسأله میپردازد که چطور میتوان از شوخی و تنوع احساسات در طراحیها استفاده کرد تا کارهای ما بیشتر از قبل قابل توجه و قابل ارتباط با افراد باشد.
اگر شما هم به دنبال آن هستید که طراحیهای خود را از یک سطح معمولی به یک سطح برجسته و منحصر به فرد برسانید، یا میخواهید بدانید چطور میتوان با استفاده از زبان بصری و خلاقیت به مخاطب ارتباط برقرار کرد، این سخنرانی قطعاً برای شما الهامبخش خواهد بود. Paula Scher به ما نشان میدهد که طراحی نه فقط یک فعالیت فنی، بلکه یک هنر انسانی است که میتواند به شکلی جدی، ولی در عین حال سرگرمکننده و جذاب باشد.
🔗 برای دیدن این تدتاک به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان ویدئو: ۲۱ دقیقه)
گرد آورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری #کاربردپذیری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️در سخنرانی Paula Scher، یکی از برجستهترین طراحان گرافیک جهان، به این موضوع مهم پرداخته میشود که طراحی باید همیشه جدی و معتبر باشد، اما هیچوقت نباید به بیروحی و سختگیری تبدیل شود. پاولا شر در این TED Talk جالب به این نکته اشاره میکند که طراحیهای موفق باید همزمان هم خلاقانه و هم جذاب باشند و پیامهایی را منتقل کنند که نه تنها مفهومی قدرتمند دارند، بلکه برای مخاطب هم جذاب و قابل لمساند. او بر این باور است که طراحی میتواند شوخطبع و انسانی باشد و به همین دلیل، هیچگاه نباید از احساسات و طنز در طراحیهای خود اجتناب کنیم.
▫️یکی از ویژگیهای برجسته کارهای پاولا شر، استفاده خلاقانه از کلمات و تایپوگرافی است. او در سخنرانیاش به ما میآموزد که چگونه میتوان از حروف و کلمات بهعنوان ابزاری بصری استفاده کرد تا هم جذابیت بصری ایجاد شود و هم پیام به شکلی واضح و هنرمندانه منتقل گردد. برای پاولا، هر طراحی باید به نوعی از احساسات انسانی برخوردار باشد، چرا که در نهایت طراحی به منظور ارتباط با مردم صورت میگیرد و نباید از جنبههای انسانی غافل شود.
▫️در این سخنرانی، پاولا به تجربههای خود در پروژههای بزرگ و معروف مانند برندینگ و هویت گرافیکی برای سازمانهای مختلف اشاره میکند. او به این نکته تاکید میکند که طراحیهای موفق تنها در صورتی میتوانند تاثیرگذار باشند که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا متناسب با نیازهای اجتماعی و فرهنگی مردم باشند. پاولا همچنین به این مسأله میپردازد که چطور میتوان از شوخی و تنوع احساسات در طراحیها استفاده کرد تا کارهای ما بیشتر از قبل قابل توجه و قابل ارتباط با افراد باشد.
اگر شما هم به دنبال آن هستید که طراحیهای خود را از یک سطح معمولی به یک سطح برجسته و منحصر به فرد برسانید، یا میخواهید بدانید چطور میتوان با استفاده از زبان بصری و خلاقیت به مخاطب ارتباط برقرار کرد، این سخنرانی قطعاً برای شما الهامبخش خواهد بود. Paula Scher به ما نشان میدهد که طراحی نه فقط یک فعالیت فنی، بلکه یک هنر انسانی است که میتواند به شکلی جدی، ولی در عین حال سرگرمکننده و جذاب باشد.
🔗 برای دیدن این تدتاک به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان ویدئو: ۲۱ دقیقه)
گرد آورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری #کاربردپذیری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Ted
Great design is serious, not solemn
Paula Scher looks back at a life in design (she's done album covers, books, the Citibank logo ...) and pinpoints the moment when she started really having fun. Look for gorgeous designs and images from her legendary career.
چگونه دولینگو کاربران را از استفاده رایگان (فریمیوم) به اشتراک پریمیوم هدایت میکند؟
◽️دولینگو، پرطرفدارترین اپلیکیشن آموزشی جهان، با استفاده از استراتژیهای هوشمندانه کسب درآمد، رشد چشمگیری داشته است. این اپلیکیشن با بهرهگیری از گیمیفیکیشن و اصول روانشناسی، کاربران را ترغیب میکند تا از مدل فریمیوم به اشتراک پریمیوم ارتقا یابند. دیوارهای پرداخت در نقاط مختلف اپ ظاهر میشوند تا کاربران بهطور مداوم از مزایای ارتقا آگاه شوند، بدون اینکه احساس فشار یا آزار کنند.
◽️یکی از استراتژیهای کلیدی، دیوارهای پرداخت متناسب با زمینه است که بسته به نقطه ورودی کاربر، تغییر میکند و تجربهای مرتبطتر را ارائه میدهد. دولینگو همچنین از "آزمایش معکوس" استفاده میکند، به این صورت که به کاربران فعال یک تجربه محدود از ویژگیهای پریمیوم میدهد تا آنها ارزش ارتقا به نسخه پریمیوم را بهتر درک کنند.
◽️دولینگو با استفاده از تکنیکهای گیمیفیکیشن و روانشناسی کاربران، مانند فهرستهای دستاورد که ترشح دوپامین را تحریک میکنند، کاربران را به ادامه یادگیری تشویق میکند. این اپلیکیشن همچنین ویژگی "افسانهای" را برای کاربران رقابتی ارائه میدهد که به آنها این امکان را میدهد تا با پرداخت هزینه برای دسترسی پریمیوم، پیشرفت خود را تسریع کنند.
◽️در نهایت، دولینگو از مدل فریمیوم و تبلیغات برای کسب درآمد اضافی استفاده میکند. گرچه تبلیغات میتوانند مزاحم باشند، اما بخش مهمی از استراتژی این اپ برای تأمین هزینههای سرویس رایگان محسوب میشوند. این تبلیغات اغلب به کاربران پیشنهاد میدهند که برای تجربه بدون تبلیغات، به نسخه پریمیوم ارتقا دهند. با اینکه برخی کاربران ممکن است این تبلیغات را آزاردهنده بدانند، اما این روند نقش اساسی در حمایت از هدف دولینگو برای ارائه آموزش رایگان و در دسترس به سراسر جهان ایفا میکند. در مجموع، ترکیب هوشمندانه استراتژیهای درآمدزایی، گیمیفیکیشن و روانشناسی کاربران باعث موفقیت دولینگو در دنیای رقابتی اپلیکیشنهای آموزشی شده است.
برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#روانشناسی #گیمیفیکیشن
#UX #gamification
@Dexign فلسفه دیزاین
______
◽️دولینگو، پرطرفدارترین اپلیکیشن آموزشی جهان، با استفاده از استراتژیهای هوشمندانه کسب درآمد، رشد چشمگیری داشته است. این اپلیکیشن با بهرهگیری از گیمیفیکیشن و اصول روانشناسی، کاربران را ترغیب میکند تا از مدل فریمیوم به اشتراک پریمیوم ارتقا یابند. دیوارهای پرداخت در نقاط مختلف اپ ظاهر میشوند تا کاربران بهطور مداوم از مزایای ارتقا آگاه شوند، بدون اینکه احساس فشار یا آزار کنند.
◽️یکی از استراتژیهای کلیدی، دیوارهای پرداخت متناسب با زمینه است که بسته به نقطه ورودی کاربر، تغییر میکند و تجربهای مرتبطتر را ارائه میدهد. دولینگو همچنین از "آزمایش معکوس" استفاده میکند، به این صورت که به کاربران فعال یک تجربه محدود از ویژگیهای پریمیوم میدهد تا آنها ارزش ارتقا به نسخه پریمیوم را بهتر درک کنند.
◽️دولینگو با استفاده از تکنیکهای گیمیفیکیشن و روانشناسی کاربران، مانند فهرستهای دستاورد که ترشح دوپامین را تحریک میکنند، کاربران را به ادامه یادگیری تشویق میکند. این اپلیکیشن همچنین ویژگی "افسانهای" را برای کاربران رقابتی ارائه میدهد که به آنها این امکان را میدهد تا با پرداخت هزینه برای دسترسی پریمیوم، پیشرفت خود را تسریع کنند.
◽️در نهایت، دولینگو از مدل فریمیوم و تبلیغات برای کسب درآمد اضافی استفاده میکند. گرچه تبلیغات میتوانند مزاحم باشند، اما بخش مهمی از استراتژی این اپ برای تأمین هزینههای سرویس رایگان محسوب میشوند. این تبلیغات اغلب به کاربران پیشنهاد میدهند که برای تجربه بدون تبلیغات، به نسخه پریمیوم ارتقا دهند. با اینکه برخی کاربران ممکن است این تبلیغات را آزاردهنده بدانند، اما این روند نقش اساسی در حمایت از هدف دولینگو برای ارائه آموزش رایگان و در دسترس به سراسر جهان ایفا میکند. در مجموع، ترکیب هوشمندانه استراتژیهای درآمدزایی، گیمیفیکیشن و روانشناسی کاربران باعث موفقیت دولینگو در دنیای رقابتی اپلیکیشنهای آموزشی شده است.
برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#روانشناسی #گیمیفیکیشن
#UX #gamification
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How Duolingo pushes users from freemium to premium
5 monetisation lessons from the world’s most downloaded education app
اگر قرمز شما سبز فرد دیگری باشد چه؟ قدرت شگفتانگیز رنگ در برندینگ!
این مقاله به ماهیت ذهنی ادراک رنگ و تأثیرات عمیق آن در برندینگ و طراحی میپردازد. مفهوم "طیف وارونه" بیان میکند که افراد ممکن است رنگها را به صورت متفاوتی ببینند، اما به دلیل تجربیات مشترک فرهنگی و زبانی، همچنان همان نامها را برای آنها به کار برند. مطالعاتی مانند تحقیقات درباره قبیله هیمبا در نامیبیا نشان میدهد که زبان میتواند ادراک رنگ را شکل دهد و تأییدی بر تأثیر عمیق زمینه فرهنگی بر آنچه میبینیم و احساس میکنیم باشد.
برندها وزن احساسی رنگها را درک کرده و از آن برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. رنگها بهعنوان محرکهای روانشناختی عمل میکنند و برداشتها و تصمیمگیریهای مصرفکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهند. به عنوان مثال، کوکاکولا در کمپینهای دیوالی در هند و کریسمس در غرب از رنگ قرمز به روشهای متفاوتی استفاده میکند و آن را با رنگهایی مانند طلا یا سبز ترکیب میکند تا احساسات فرهنگی مرتبط را برانگیزد. این کمپینهای فصلی تطبیقپذیری پالتهای رنگی با سنتهای محلی، فصول و شرایط آب و هوایی را نشان میدهند.
طراحی مینیمالیستی که اغلب تحت تسلط انتخابهای واضح و جسورانه رنگی است، در دنیای دیجیتال پرسرعت امروزی برجسته میشود. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام بر اهمیت محتوای بصری جذاب تأکید دارند، جایی که ترکیب رنگ، تایپوگرافی و چیدمان کاربران را درگیر نگه میدارد. طراحیهای ساده و تمیز همراه با استفاده دقیق از رنگ، در فضای برندینگ دیجیتال به یک ضرورت تبدیل شده است.
در فصول جشن تمرکز بیشتری بر روی رنگها دیده میشود. در طول دیوالی، برندها از رنگهای قرمز و طلایی برای نمادسازی رفاه و شروعهای جدید استفاده میکنند، در حالی که کمپینهای کریسمس در غرب قرمز را با سبز، نقرهای و طلایی ترکیب میکنند تا احساس گرما و سنت را برانگیزند. جشنهای بهاری مانند هولی پالتهای پرجنبوجوش صورتی، آبی و زرد را الهام میبخشند، در حالی که آبیهای ملایم در طول فصل بارانهای موسمی غالب میشوند. این تغییرات فصلی در رنگها با زمینههای فرهنگی هماهنگ شده و تأثیر احساسی را تعمیق میبخشند.
تحقیقات علمی نقش حیاتی رنگ را در موفقیت برند تأیید میکنند. مطالعات نشان میدهند که افراد در عرض چند ثانیه قضاوتهای ناخودآگاه درباره محصولات انجام میدهند و رنگ نقش اصلی را در این ادراک ایفا میکند. علاوه بر این، طرحهای رنگی سازگار در تمامی نقاط تماس برند، شناخت و وفاداری را افزایش میدهند که برای ایجاد روابط بلندمدت با مصرفکنندگان ضروری است.
اهمیت فرهنگی و روانشناختی رنگها به تطبیقپذیری فصلی آنها نیز گسترش مییابد. از پرجنبوجوشی جشنهای دیوالی تا رنگهای گرم فصل زمستان، برندها بهطور استراتژیک از رنگ برای ایجاد تأثیر احساسی استفاده میکنند. چه در حال بزرگداشت سنتها و چه در پذیرش روندهای طراحی مدرن، استفاده مؤثر از رنگ به برندها کمک میکند تا پیامشان نه تنها دیده شود، بلکه عمیقاً احساس شود.
در پایان، رنگ فراتر از زیباییشناسی صرف در برندینگ است و بهعنوان پلی بین هویت فرهنگی و ارتباط احساسی عمل میکند. با درک ماهیت ذهنی ادراک رنگ و بهرهگیری از قدرت روانشناختی آن، برندها میتوانند تجربیات معنادار و تأثیرگذاری ایجاد کنند که به طور جهانی طنینانداز شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#رابط_کاربری #رنگ
@Dexign فلسفه دیزاین
______
این مقاله به ماهیت ذهنی ادراک رنگ و تأثیرات عمیق آن در برندینگ و طراحی میپردازد. مفهوم "طیف وارونه" بیان میکند که افراد ممکن است رنگها را به صورت متفاوتی ببینند، اما به دلیل تجربیات مشترک فرهنگی و زبانی، همچنان همان نامها را برای آنها به کار برند. مطالعاتی مانند تحقیقات درباره قبیله هیمبا در نامیبیا نشان میدهد که زبان میتواند ادراک رنگ را شکل دهد و تأییدی بر تأثیر عمیق زمینه فرهنگی بر آنچه میبینیم و احساس میکنیم باشد.
برندها وزن احساسی رنگها را درک کرده و از آن برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. رنگها بهعنوان محرکهای روانشناختی عمل میکنند و برداشتها و تصمیمگیریهای مصرفکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهند. به عنوان مثال، کوکاکولا در کمپینهای دیوالی در هند و کریسمس در غرب از رنگ قرمز به روشهای متفاوتی استفاده میکند و آن را با رنگهایی مانند طلا یا سبز ترکیب میکند تا احساسات فرهنگی مرتبط را برانگیزد. این کمپینهای فصلی تطبیقپذیری پالتهای رنگی با سنتهای محلی، فصول و شرایط آب و هوایی را نشان میدهند.
طراحی مینیمالیستی که اغلب تحت تسلط انتخابهای واضح و جسورانه رنگی است، در دنیای دیجیتال پرسرعت امروزی برجسته میشود. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام بر اهمیت محتوای بصری جذاب تأکید دارند، جایی که ترکیب رنگ، تایپوگرافی و چیدمان کاربران را درگیر نگه میدارد. طراحیهای ساده و تمیز همراه با استفاده دقیق از رنگ، در فضای برندینگ دیجیتال به یک ضرورت تبدیل شده است.
در فصول جشن تمرکز بیشتری بر روی رنگها دیده میشود. در طول دیوالی، برندها از رنگهای قرمز و طلایی برای نمادسازی رفاه و شروعهای جدید استفاده میکنند، در حالی که کمپینهای کریسمس در غرب قرمز را با سبز، نقرهای و طلایی ترکیب میکنند تا احساس گرما و سنت را برانگیزند. جشنهای بهاری مانند هولی پالتهای پرجنبوجوش صورتی، آبی و زرد را الهام میبخشند، در حالی که آبیهای ملایم در طول فصل بارانهای موسمی غالب میشوند. این تغییرات فصلی در رنگها با زمینههای فرهنگی هماهنگ شده و تأثیر احساسی را تعمیق میبخشند.
تحقیقات علمی نقش حیاتی رنگ را در موفقیت برند تأیید میکنند. مطالعات نشان میدهند که افراد در عرض چند ثانیه قضاوتهای ناخودآگاه درباره محصولات انجام میدهند و رنگ نقش اصلی را در این ادراک ایفا میکند. علاوه بر این، طرحهای رنگی سازگار در تمامی نقاط تماس برند، شناخت و وفاداری را افزایش میدهند که برای ایجاد روابط بلندمدت با مصرفکنندگان ضروری است.
اهمیت فرهنگی و روانشناختی رنگها به تطبیقپذیری فصلی آنها نیز گسترش مییابد. از پرجنبوجوشی جشنهای دیوالی تا رنگهای گرم فصل زمستان، برندها بهطور استراتژیک از رنگ برای ایجاد تأثیر احساسی استفاده میکنند. چه در حال بزرگداشت سنتها و چه در پذیرش روندهای طراحی مدرن، استفاده مؤثر از رنگ به برندها کمک میکند تا پیامشان نه تنها دیده شود، بلکه عمیقاً احساس شود.
در پایان، رنگ فراتر از زیباییشناسی صرف در برندینگ است و بهعنوان پلی بین هویت فرهنگی و ارتباط احساسی عمل میکند. با درک ماهیت ذهنی ادراک رنگ و بهرهگیری از قدرت روانشناختی آن، برندها میتوانند تجربیات معنادار و تأثیرگذاری ایجاد کنند که به طور جهانی طنینانداز شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#رابط_کاربری #رنگ
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
What if your ‘red’ is someone else’s ‘green’? Discover how this puzzling theory changes the branding game
As a high schooler, I once wondered, what if everyone sees colors differently than I do? What if the green I see is actually red for…
چرا استیو جابز تحقیقات کاربر را رد میکرد؟ و دلایلی که با او موافق هستم.
این مقاله به نقد تحقیقات کیفی کاربران توسط مدیران محصول (PMs) میپردازد و دلایلی ارائه میدهد که چرا این نوع تحقیقات بیاثر یا حتی گمراهکننده هستند. نویسنده باور دارد که تمرکز بیشازحد روی "صحبت با کاربران" وقت تیمهای فنی را تلف میکند و PMها باید زمان خود را صرف مستندسازی نیازها و نوشتن وظایف (tickets) برای تیمهای مهندسی کنند.
▫️دیدگاه انتقادی به تحقیقات کیفی کاربران
تحقیقات کیفی، مثل مکالمات غیررسمی یا پرسشهای کاربران در مورد نمونههای اولیه، معمولاً منجر به پاسخهای بیشازحد مطمئن اما نادرست میشود. کاربران نمیتوانند پیشبینی دقیقی از نیازهای آینده خود داشته باشند، زیرا تخصص فنی ندارند و معمولاً چیزی را که میخواهند، به اشتباه بیان میکنند. این مسئله به "اثر بیشاطمینانی" مرتبط است؛ جایی که افراد به قضاوتهای خود بیش از حد اعتماد دارند، حتی زمانی که نادرست باشد.
▫️وظایف اصلی مدیران محصول
وظیفه اصلی PMها این است که نیازهای محصول را مستند کنند و وظایف را برای تیمهای مهندسی آماده کنند. اما برخی از PMها به جای انجام این کار، زمان خود را صرف تحقیقات کاربر میکنند، در حالی که این نوع تحقیق نه تنها کمکی به برنامهریزی محصول نمیکند، بلکه باعث تأخیر در توسعه نیز میشود. نویسنده پیشنهاد میکند که تحقیقات کاربران به تیمهای حرفهای تحقیقات کاربر واگذار شود تا با استفاده از روشهای کمّی (مثل آزمونهای کاربردپذیری) دادههای مفیدتری جمعآوری شود.
▫️نتیجهگیری
نویسنده با اشاره به دیدگاه استیو جابز و هنری فورد تأکید میکند که کاربران نمیدانند چه میخواهند تا زمانی که محصولی با تجربه کاربری عالی به آنها نشان داده شود. او توصیه میکند که تمرکز اصلی تیمها باید بر ارائه محصولات بینقص، سریع، و بدون اشکال باشد و تحقیقات کاربر تنها در صورتی مفید است که بهصورت علمی و کمّی انجام شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به «لینک» مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#user_research
@Dexign فلسفه دیزاین
______
این مقاله به نقد تحقیقات کیفی کاربران توسط مدیران محصول (PMs) میپردازد و دلایلی ارائه میدهد که چرا این نوع تحقیقات بیاثر یا حتی گمراهکننده هستند. نویسنده باور دارد که تمرکز بیشازحد روی "صحبت با کاربران" وقت تیمهای فنی را تلف میکند و PMها باید زمان خود را صرف مستندسازی نیازها و نوشتن وظایف (tickets) برای تیمهای مهندسی کنند.
▫️دیدگاه انتقادی به تحقیقات کیفی کاربران
تحقیقات کیفی، مثل مکالمات غیررسمی یا پرسشهای کاربران در مورد نمونههای اولیه، معمولاً منجر به پاسخهای بیشازحد مطمئن اما نادرست میشود. کاربران نمیتوانند پیشبینی دقیقی از نیازهای آینده خود داشته باشند، زیرا تخصص فنی ندارند و معمولاً چیزی را که میخواهند، به اشتباه بیان میکنند. این مسئله به "اثر بیشاطمینانی" مرتبط است؛ جایی که افراد به قضاوتهای خود بیش از حد اعتماد دارند، حتی زمانی که نادرست باشد.
▫️وظایف اصلی مدیران محصول
وظیفه اصلی PMها این است که نیازهای محصول را مستند کنند و وظایف را برای تیمهای مهندسی آماده کنند. اما برخی از PMها به جای انجام این کار، زمان خود را صرف تحقیقات کاربر میکنند، در حالی که این نوع تحقیق نه تنها کمکی به برنامهریزی محصول نمیکند، بلکه باعث تأخیر در توسعه نیز میشود. نویسنده پیشنهاد میکند که تحقیقات کاربران به تیمهای حرفهای تحقیقات کاربر واگذار شود تا با استفاده از روشهای کمّی (مثل آزمونهای کاربردپذیری) دادههای مفیدتری جمعآوری شود.
▫️نتیجهگیری
نویسنده با اشاره به دیدگاه استیو جابز و هنری فورد تأکید میکند که کاربران نمیدانند چه میخواهند تا زمانی که محصولی با تجربه کاربری عالی به آنها نشان داده شود. او توصیه میکند که تمرکز اصلی تیمها باید بر ارائه محصولات بینقص، سریع، و بدون اشکال باشد و تحقیقات کاربر تنها در صورتی مفید است که بهصورت علمی و کمّی انجام شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به «لینک» مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#user_research
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Steve Jobs Hated User Research. Here’s Why I Agree With Him.
People have no idea what they want, and product managers would be better served by writing tickets for their engineers. Here’s why your…
۱۰ اصل اصلی در طراحی محصول
۱. سادگی
طراحی را ساده نگه دارید. پیچیدگی باید به حداقل برسد تا قابلیت استفاده و قابل درک بهتر شود.
در حالی که نوآوری بسیار مهم است، انحراف بیش از حد از الگوهای آشنا میتواند کاربران را گیج کند. تعادل مناسب را برای معرفی راه حلهای جدید بدون بیگانه کردن مخاطبان خود بیابید.
۲. سازگاری
از ثبات بصری و عملکردی در سراسر محصول اطمینان حاصل کنید. این به کاربران کمک می کند تا کارآمدتر محصول را یاد بگیرند و با آن تعامل داشته باشند.
درک کنید که محصول شما چگونه در اکوسیستم بزرگتر قرار میگیرد. تعامل با سایر محصولات، خدمات و محیط را در نظر بگیرید.
۳. کارایی استفاده
معماری اطلاعات موثر برای محصول خود طراحی کنید.
عناصر طراحی باید نشان دهند که چگونه میتوان از آنها استفاده کرد و تعاملات را بصری ساخت.
۴. قابلیت دسترسی
تنوع پایگاه کاربر خود را بشناسید و طراحی کنید. محصولاتی را طراحی کنید که برای افراد با انواع توانایی ها قابل دسترسی باشد.
۵. مقیاس پذیری
در حین طراحی، رشد و تغییرات آینده را در نظر بگیرید. مقیاس پذیر ساختن طرح شما میتواند در زمان، منابع صرفه جویی کند و از ثبات محصول شما اطمینان حاصل کند. سعی کنید روندها و فناوریهای آینده را پیش بینی کنید که میتواند بر محصول شما تأثیر بگذارد.
۶. طراحی به یاد ماندنی
محصول خود را مرتبطتر و به یاد ماندنیتر کنید. جریان کاربر را تجزیه و تحلیل کنید و از تکنیکهایی مانند داستانسرایی هنگام انتقال اطلاعات به کاربران خود استفاده کنید. روایتی قانع کننده میتواند به انتقال هدف و ارزش محصول شما کمک کند و کاربران را در سطح احساسی درگیر کند.
۷. طراحی زیباشناختی و مینیمالیستی
یک طراحی زیباشناختی، پاسخ مثبتی در مغز افراد ایجاد میکند و آنها را به این باور میرساند که طراحی واقعاً بهتر عمل میکند.
رابطها نباید حاوی اطلاعاتی نامربوط یا به ندرت مورد نیاز باشند.
۸. پایداری
اثرات زیست محیطی مواد و فرآیندهای مورد استفاده در طراحی محصول را در نظر بگیرید. پایداری در طول چرخه عمر محصول را هدف قرار دهید.
۹. طراحی احساسی
هدف خود را برانگیختن احساسات مثبت از طریق طراحی خود داشته باشید. محصولی که کاربران با آن ارتباط عاطفی برقرار میکنند، میتواند تعامل و وفاداری کاربر را افزایش دهد.
۱۰. طراحی اخلاقی
تأثیر گستردهتر طراحی خود را بر حفظ حریم خصوصی و رفاه فردی در نظر بگیرید. سعی کنید محصولاتی را طراحی کنید که نه تنها موثر بلکه مسئولیت پذیر و اخلاقی باشند. از الگوهای تاریک و تاکتیکهای دستکاری که میتواند به تجربه یا اعتماد کاربر آسیب برساند، خودداری کنید.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۳ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#طراحی_محصول
#product_design
@Dexign فلسفه دیزاین
______
۱. سادگی
طراحی را ساده نگه دارید. پیچیدگی باید به حداقل برسد تا قابلیت استفاده و قابل درک بهتر شود.
در حالی که نوآوری بسیار مهم است، انحراف بیش از حد از الگوهای آشنا میتواند کاربران را گیج کند. تعادل مناسب را برای معرفی راه حلهای جدید بدون بیگانه کردن مخاطبان خود بیابید.
۲. سازگاری
از ثبات بصری و عملکردی در سراسر محصول اطمینان حاصل کنید. این به کاربران کمک می کند تا کارآمدتر محصول را یاد بگیرند و با آن تعامل داشته باشند.
درک کنید که محصول شما چگونه در اکوسیستم بزرگتر قرار میگیرد. تعامل با سایر محصولات، خدمات و محیط را در نظر بگیرید.
۳. کارایی استفاده
معماری اطلاعات موثر برای محصول خود طراحی کنید.
عناصر طراحی باید نشان دهند که چگونه میتوان از آنها استفاده کرد و تعاملات را بصری ساخت.
۴. قابلیت دسترسی
تنوع پایگاه کاربر خود را بشناسید و طراحی کنید. محصولاتی را طراحی کنید که برای افراد با انواع توانایی ها قابل دسترسی باشد.
۵. مقیاس پذیری
در حین طراحی، رشد و تغییرات آینده را در نظر بگیرید. مقیاس پذیر ساختن طرح شما میتواند در زمان، منابع صرفه جویی کند و از ثبات محصول شما اطمینان حاصل کند. سعی کنید روندها و فناوریهای آینده را پیش بینی کنید که میتواند بر محصول شما تأثیر بگذارد.
۶. طراحی به یاد ماندنی
محصول خود را مرتبطتر و به یاد ماندنیتر کنید. جریان کاربر را تجزیه و تحلیل کنید و از تکنیکهایی مانند داستانسرایی هنگام انتقال اطلاعات به کاربران خود استفاده کنید. روایتی قانع کننده میتواند به انتقال هدف و ارزش محصول شما کمک کند و کاربران را در سطح احساسی درگیر کند.
۷. طراحی زیباشناختی و مینیمالیستی
یک طراحی زیباشناختی، پاسخ مثبتی در مغز افراد ایجاد میکند و آنها را به این باور میرساند که طراحی واقعاً بهتر عمل میکند.
رابطها نباید حاوی اطلاعاتی نامربوط یا به ندرت مورد نیاز باشند.
۸. پایداری
اثرات زیست محیطی مواد و فرآیندهای مورد استفاده در طراحی محصول را در نظر بگیرید. پایداری در طول چرخه عمر محصول را هدف قرار دهید.
۹. طراحی احساسی
هدف خود را برانگیختن احساسات مثبت از طریق طراحی خود داشته باشید. محصولی که کاربران با آن ارتباط عاطفی برقرار میکنند، میتواند تعامل و وفاداری کاربر را افزایش دهد.
۱۰. طراحی اخلاقی
تأثیر گستردهتر طراحی خود را بر حفظ حریم خصوصی و رفاه فردی در نظر بگیرید. سعی کنید محصولاتی را طراحی کنید که نه تنها موثر بلکه مسئولیت پذیر و اخلاقی باشند. از الگوهای تاریک و تاکتیکهای دستکاری که میتواند به تجربه یا اعتماد کاربر آسیب برساند، خودداری کنید.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۳ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#طراحی_محصول
#product_design
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
10 Core Product Design Principles
1. Simplicity
شش مهارت انسانی که آینده حرفهای شما در طراحی را تضمین میکند.
◽️با پیشرفت هوش مصنوعی و تحول فناوری در صنعت طراحی، مهارتهای انسانی همچنان حیاتی خواهند بود. طراحان باید بر خلاقیت، همدلی و انعطافپذیری تمرکز کنند—مهارتهایی که هوش مصنوعی قادر به تقلید آنها نیست. اگرچه هوش مصنوعی میتواند وظایف تکراری را انجام دهد، اما هرگز جایگزین درک عاطفی و بینش عمیق انسانی که طراحان به ارمغان میآورند، نخواهد شد.
◽️آینده طراحی نیازمند ذهنیتی منعطف است. طراحان باید فراتر از مهارتهای تخصصی حرکت کرده و انعطافپذیری را پذیرفته و حوزههای مرتبط را یاد بگیرند تا تاثیرگذار باقی بمانند. با ورود اتوماسیون برای انجام وظایف روزمره، مهارتهای متمرکز بر انسانها اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد.
◽️مهارتهای کلیدی مانند سلیقه، تفکر سیستمی و بینش قابل جایگزینی توسط هوش مصنوعی نیستند. این مهارتها شامل درک زمینه، شناسایی الگوها و ارائه راهحلهای نوآورانه میشوند. در حالی که هوش مصنوعی میتواند طراحیهایی خلق کند، اما قادر به رقابت با تفکر استراتژیک و بینش انسانی پشت طراحیهای برجسته نخواهد بود.
◽️برای تضمین آینده شغلی خود، طراحان باید بر مهارتهایی تمرکز کنند که هوش مصنوعی نمیتواند آنها را تکرار کند—مانند داستانگویی، ساخت روابط و همدلی. با تمرکز بر این ویژگیهای انسانی، طراحان میتوانند از اتوماسیون پیشی بگیرند و همچنان در شکلدهی آینده طراحی نقش داشته باشند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#مسیر_شغلی #پیشرفت_شغلی #هوش_مصنوعی
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
◽️با پیشرفت هوش مصنوعی و تحول فناوری در صنعت طراحی، مهارتهای انسانی همچنان حیاتی خواهند بود. طراحان باید بر خلاقیت، همدلی و انعطافپذیری تمرکز کنند—مهارتهایی که هوش مصنوعی قادر به تقلید آنها نیست. اگرچه هوش مصنوعی میتواند وظایف تکراری را انجام دهد، اما هرگز جایگزین درک عاطفی و بینش عمیق انسانی که طراحان به ارمغان میآورند، نخواهد شد.
◽️آینده طراحی نیازمند ذهنیتی منعطف است. طراحان باید فراتر از مهارتهای تخصصی حرکت کرده و انعطافپذیری را پذیرفته و حوزههای مرتبط را یاد بگیرند تا تاثیرگذار باقی بمانند. با ورود اتوماسیون برای انجام وظایف روزمره، مهارتهای متمرکز بر انسانها اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد.
◽️مهارتهای کلیدی مانند سلیقه، تفکر سیستمی و بینش قابل جایگزینی توسط هوش مصنوعی نیستند. این مهارتها شامل درک زمینه، شناسایی الگوها و ارائه راهحلهای نوآورانه میشوند. در حالی که هوش مصنوعی میتواند طراحیهایی خلق کند، اما قادر به رقابت با تفکر استراتژیک و بینش انسانی پشت طراحیهای برجسته نخواهد بود.
◽️برای تضمین آینده شغلی خود، طراحان باید بر مهارتهایی تمرکز کنند که هوش مصنوعی نمیتواند آنها را تکرار کند—مانند داستانگویی، ساخت روابط و همدلی. با تمرکز بر این ویژگیهای انسانی، طراحان میتوانند از اتوماسیون پیشی بگیرند و همچنان در شکلدهی آینده طراحی نقش داشته باشند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#مسیر_شغلی #پیشرفت_شغلی #هوش_مصنوعی
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Six human skills that will future-proof your design career
AI is coming for our pixels. How do we leverage our humanity to drive our destiny as designers?
چگونه تسکهای موثری برای تستهای کاربردپذیری بنویسیم: راهنمایی برای تستهای معنادار
تسکهای تست کاربردپذیری هسته اصلی تحقیقات کاربر هستند که راهی برای ارزیابی شهودی بودن دیزاین فراهم میکنند. نوشتن تسکهای مؤثر نیازمند اهداف شفاف، درک رفتار کاربران، و توانایی دریافت بازخوردهای عملی است. این فرایند شامل تعادلی بین جزئیات و انعطافپذیری است تا تعاملات واقعی کاربران ضبط شود و تسکها با اهداف مطالعه همسو باشند.
اولین گام در نوشتن تسکهای تست کاربردپذیری، تعریف اهداف واضح و قابل اقدام برای تست است. با شناسایی هدف تحقیق—مانند ارزیابی نویگیشن، تست ویژگیهای جدید یا درک نقاط درد کاربران—محققان میتوانند تسکهایی طراحی کنند که مستقیماً به این اهداف بپردازند. این تسکها باید کاربر محور باشند و سناریوهای واقعی را منعکس کنند تا فرآیند تست برای شرکتکنندگان طبیعی و مرتبط به نظر برسد.
هنگام تدوین تسکها، وضوح اهمیت زیادی دارد. دستورالعملها باید به راحتی قابل فهم باشند، بدون استفاده از اصطلاحات فنی و بدون سوگیری. هدایت شرکتکنندگان به سوی نتیجه خاصی میتواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین تسکها باید بیطرف باقی بمانند و رفتار ارگانیک را تشویق کنند. برای مثال، به جای گفتن "سرچ بار را پیدا کنید"، بهتر است تسکی مانند "اطلاعاتی درباره [موضوع] را سرچ کنید" تنظیم شود تا کاربران به طور طبیعی محیط را کشف کنند.
تسکهای باز اغلب بینشهای غنیتری فراهم میکنند. در حالی که برخی از تستهای کاربردپذیری از دستورالعملهای خاص بهره میبرند، تسکهای باز کمک میکنند محققان رفتار واقعی کاربران را مشاهده کنند. این تسکها الگوهای استفاده واقعی را تقلید میکنند و نشان میدهند که آیا کاربران میتوانند به طور مستقل با محصول کار کنند یا با موانعی روبرو میشوند.
طول و پیچیدگی تسکها نیز در تست کاربردپذیری نقش مهمی ایفا میکند. تسکهای کوتاه و متمرکز معمولاً مؤثرتر هستند، به ویژه هنگامی که با معیارهای موفقیت واضح همراه باشند. اگر تسکها خیلی طولانی یا مبهم باشند، کاربران ممکن است احساس سردرگمی یا بیعلاقگی کنند، که به دادههای ناقص یا غیرقابل اعتماد منجر میشود. حفظ تعادل در پیچیدگی تضمین میکند که تسکها هم جذاب و هم معنادار باقی بمانند.
تسکهای تست کاربردپذیری باید با محیط تست همسو باشند. چه به صورت حضوری انجام شوند و چه از راه دور، تسکها باید با ابزارها و فناوریهای موجود سازگار باشند. برای مثال، تست از راه دور نیازمند تسکهایی است که شرکتکنندگان بتوانند به طور مستقل و بدون تکیه بر تسهیلکنندگان انجام دهند. این امر سازگاری و قابلیت اعتماد در جلسات را تضمین میکند.
در نهایت، تسکهای تست کاربردپذیری باید با نگاهی به نتایج عملی تجزیه و تحلیل شوند. دادههای جمعآوری شده باید به سؤالات اصلی تحقیق پاسخ دهند و بینشهایی برای بهبود تجربه کاربری فراهم کنند. با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ تکمیل تسک، معیارهای زمانی و بازخورد کیفی، محققان میتوانند روندها را شناسایی و دیزاین ها را به طور مؤثر اصلاح کنند.
این رویکرد دقیق به نوشتن تسکها، اعتبار و تأثیر تست کاربردپذیری را افزایش میدهد و تضمین میکند که دیزاینها به گونهای تکامل مییابند که با کاربران واقعی همخوانی داشته باشند. برای راهنمایی بیشتر، میتوانید به منابعی از جمله dscout مراجعه کنید که نمونهها، قالبها و مطالعات موردی را برای بهبود فرآیند تست کاربردپذیری ارائه میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تست
@Dexign فلسفه دیزاین
______
تسکهای تست کاربردپذیری هسته اصلی تحقیقات کاربر هستند که راهی برای ارزیابی شهودی بودن دیزاین فراهم میکنند. نوشتن تسکهای مؤثر نیازمند اهداف شفاف، درک رفتار کاربران، و توانایی دریافت بازخوردهای عملی است. این فرایند شامل تعادلی بین جزئیات و انعطافپذیری است تا تعاملات واقعی کاربران ضبط شود و تسکها با اهداف مطالعه همسو باشند.
اولین گام در نوشتن تسکهای تست کاربردپذیری، تعریف اهداف واضح و قابل اقدام برای تست است. با شناسایی هدف تحقیق—مانند ارزیابی نویگیشن، تست ویژگیهای جدید یا درک نقاط درد کاربران—محققان میتوانند تسکهایی طراحی کنند که مستقیماً به این اهداف بپردازند. این تسکها باید کاربر محور باشند و سناریوهای واقعی را منعکس کنند تا فرآیند تست برای شرکتکنندگان طبیعی و مرتبط به نظر برسد.
هنگام تدوین تسکها، وضوح اهمیت زیادی دارد. دستورالعملها باید به راحتی قابل فهم باشند، بدون استفاده از اصطلاحات فنی و بدون سوگیری. هدایت شرکتکنندگان به سوی نتیجه خاصی میتواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین تسکها باید بیطرف باقی بمانند و رفتار ارگانیک را تشویق کنند. برای مثال، به جای گفتن "سرچ بار را پیدا کنید"، بهتر است تسکی مانند "اطلاعاتی درباره [موضوع] را سرچ کنید" تنظیم شود تا کاربران به طور طبیعی محیط را کشف کنند.
تسکهای باز اغلب بینشهای غنیتری فراهم میکنند. در حالی که برخی از تستهای کاربردپذیری از دستورالعملهای خاص بهره میبرند، تسکهای باز کمک میکنند محققان رفتار واقعی کاربران را مشاهده کنند. این تسکها الگوهای استفاده واقعی را تقلید میکنند و نشان میدهند که آیا کاربران میتوانند به طور مستقل با محصول کار کنند یا با موانعی روبرو میشوند.
طول و پیچیدگی تسکها نیز در تست کاربردپذیری نقش مهمی ایفا میکند. تسکهای کوتاه و متمرکز معمولاً مؤثرتر هستند، به ویژه هنگامی که با معیارهای موفقیت واضح همراه باشند. اگر تسکها خیلی طولانی یا مبهم باشند، کاربران ممکن است احساس سردرگمی یا بیعلاقگی کنند، که به دادههای ناقص یا غیرقابل اعتماد منجر میشود. حفظ تعادل در پیچیدگی تضمین میکند که تسکها هم جذاب و هم معنادار باقی بمانند.
تسکهای تست کاربردپذیری باید با محیط تست همسو باشند. چه به صورت حضوری انجام شوند و چه از راه دور، تسکها باید با ابزارها و فناوریهای موجود سازگار باشند. برای مثال، تست از راه دور نیازمند تسکهایی است که شرکتکنندگان بتوانند به طور مستقل و بدون تکیه بر تسهیلکنندگان انجام دهند. این امر سازگاری و قابلیت اعتماد در جلسات را تضمین میکند.
در نهایت، تسکهای تست کاربردپذیری باید با نگاهی به نتایج عملی تجزیه و تحلیل شوند. دادههای جمعآوری شده باید به سؤالات اصلی تحقیق پاسخ دهند و بینشهایی برای بهبود تجربه کاربری فراهم کنند. با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ تکمیل تسک، معیارهای زمانی و بازخورد کیفی، محققان میتوانند روندها را شناسایی و دیزاین ها را به طور مؤثر اصلاح کنند.
این رویکرد دقیق به نوشتن تسکها، اعتبار و تأثیر تست کاربردپذیری را افزایش میدهد و تضمین میکند که دیزاینها به گونهای تکامل مییابند که با کاربران واقعی همخوانی داشته باشند. برای راهنمایی بیشتر، میتوانید به منابعی از جمله dscout مراجعه کنید که نمونهها، قالبها و مطالعات موردی را برای بهبود فرآیند تست کاربردپذیری ارائه میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تست
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Dscout
How to Write More Effective Usability Testing Tasks - Dscout
Construct more realistic usability testing scenarios without sacrificing reliable data. See which mistakes to avoid and explore our example tasks.
طراحی تجربه کاربری | ترکیبی از علم، هنر و انسان
◽️طراحی تجربه کاربری فراتر از زیبا یا کاربردی کردن چیزهاست. اینکه چطور انسانها فکر میکنند و رفتار میکنند را بهطور عمیق درک کردن است که اهمیت دارد. کاربران تنها با رابطها تعامل نمیکنند؛آنها احساسات، عادات و تعصبات خود را در هر تعامل وارد میکنند. با استفاده از اصول علم رفتارشناسی، طراحان میتوانند تجربیاتی خلق کنند که ساده، شهودی و حتی جادویی احساس شوند.
◽️اصولی مانند اجتناب از زیان، اثبات اجتماعی و تأثیر چارچوببندی به درک روانشناسی انسان کمک میکنند و کاربران را بهسمت اقداماتی که میخواهید انجام دهند هدایت میکنند، بدون اینکه احساس کنند مجبور شدهاند.
مثلا استفاده از پیشفرضها یا برجستهسازی میتواند کاربران را به سمت انتخابهای مفید هدایت کند بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
طراحی بر اساس احساسات نیز به همان اندازه اهمیت دارد—خلق لحظاتی که احساسات مثبت را برانگیزد میتواند تفاوت بزرگی در شکل دادن به رفتار کاربران ایجاد کند.
◽️در نهایت، طراحی تجربه کاربری درباره ایجاد تفاوتی واقعی است. این تنها به عملکرد محدود نمیشود؛ بلکه به خلق تجربیاتی میپردازد که در سطحی عمیقتر با کاربران ارتباط برقرار میکند.
با استفاده از اصول علم رفتارشناسی،طراحان میتوانند محصولاتی طراحی کنند که فراتر از حل مشکلات رفته و ارتباطی واقعی با مردم برقرار کنند، به طوری که اعتماد، وفاداری و حتی علاقه ایجاد شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
◽️طراحی تجربه کاربری فراتر از زیبا یا کاربردی کردن چیزهاست. اینکه چطور انسانها فکر میکنند و رفتار میکنند را بهطور عمیق درک کردن است که اهمیت دارد. کاربران تنها با رابطها تعامل نمیکنند؛آنها احساسات، عادات و تعصبات خود را در هر تعامل وارد میکنند. با استفاده از اصول علم رفتارشناسی، طراحان میتوانند تجربیاتی خلق کنند که ساده، شهودی و حتی جادویی احساس شوند.
◽️اصولی مانند اجتناب از زیان، اثبات اجتماعی و تأثیر چارچوببندی به درک روانشناسی انسان کمک میکنند و کاربران را بهسمت اقداماتی که میخواهید انجام دهند هدایت میکنند، بدون اینکه احساس کنند مجبور شدهاند.
مثلا استفاده از پیشفرضها یا برجستهسازی میتواند کاربران را به سمت انتخابهای مفید هدایت کند بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
طراحی بر اساس احساسات نیز به همان اندازه اهمیت دارد—خلق لحظاتی که احساسات مثبت را برانگیزد میتواند تفاوت بزرگی در شکل دادن به رفتار کاربران ایجاد کند.
◽️در نهایت، طراحی تجربه کاربری درباره ایجاد تفاوتی واقعی است. این تنها به عملکرد محدود نمیشود؛ بلکه به خلق تجربیاتی میپردازد که در سطحی عمیقتر با کاربران ارتباط برقرار میکند.
با استفاده از اصول علم رفتارشناسی،طراحان میتوانند محصولاتی طراحی کنند که فراتر از حل مشکلات رفته و ارتباطی واقعی با مردم برقرار کنند، به طوری که اعتماد، وفاداری و حتی علاقه ایجاد شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Great UX is part Science, part Art, and all Human
How understanding human behavior can help us design experiences that truly connect, guide, and inspire.
شادی با طراحی
▫️تدتاک "Happiness by Design" از استفان سگمایستر به بررسی رابطه بین طراحی خوب و شادی در زندگی انسانها میپردازد. سگمایستر، که یک طراح گرافیک برجسته است، در این سخنرانی، تجربیات شخصی خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد و توضیح میدهد که چگونه طراحی میتواند به لحظات خوشایند و تأثیرگذار منجر شود.
▫️او سخنرانی را با تأکید بر نقش طراحی در زندگی روزمره آغاز میکند و نشان میدهد که طراحی خوب فقط برای زیبایی نیست، بلکه میتواند تجربههای عاطفی و معنوی ایجاد کند. سگمایستر مثالهایی از پروژههای شخصی خود میآورد که چگونه طراحیهای خلاقانه به او کمک کردهاند تا زندگیاش را بهتر کند. او به لحظاتی اشاره میکند که طراحی خوب باعث شادتر شدن او شده، مانند طراحیهایی که تعامل عمیقتری با انسانها ایجاد میکنند یا به زیبایی سادهای توجه دارند که مستقیماً حس شادی را القا میکند.
▫️یکی از بخشهای مهم سخنرانی او این است که شادی تنها نتیجه استفاده از طراحی نیست، بلکه طراحی میتواند الهامبخش خلاقیت و کشف معنا در زندگی باشد. او پروژههایی را معرفی میکند که در آنها شعارهای انگیزشی و الهامبخش به شکل طراحیهای هنری بازآفرینی شدهاند و توضیح میدهد که چگونه این پروژهها توانستهاند تأثیر عاطفی عمیقی بر مردم داشته باشند.
▫️سگمایستر همچنین به اهمیت زمان استراحت و "زمان برای خود" اشاره میکند. او توضیح میدهد که چگونه یک دوره استراحت خلاقانه به او این فرصت را داده تا پروژههایی با تمرکز بر طراحیهای شاد و الهامبخش بسازد. این مفهوم از "وقفههای زمانی" یکی از پیامهای کلیدی سخنرانی او است: طراحی و خلاقیت نیاز به فضای ذهنی آزاد دارند تا بتوانند شادیآفرین باشند.
▫️در نهایت، او از مخاطبان میخواهد به طراحیها و محیط اطراف خود نگاه دقیقتری بیندازند و به قدرت طراحی در ایجاد شادی و تغییر مثبت باور داشته باشند. این سخنرانی الهامبخش تأکید میکند که طراحی خوب چیزی بیش از یک ابزار تجملی است و میتواند بخشی از زندگی شادتر و رضایتمندانهتر باشد
🔗 برای دیدن این ویدیو به لینک مراجعه کنید.
گرد آورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️تدتاک "Happiness by Design" از استفان سگمایستر به بررسی رابطه بین طراحی خوب و شادی در زندگی انسانها میپردازد. سگمایستر، که یک طراح گرافیک برجسته است، در این سخنرانی، تجربیات شخصی خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد و توضیح میدهد که چگونه طراحی میتواند به لحظات خوشایند و تأثیرگذار منجر شود.
▫️او سخنرانی را با تأکید بر نقش طراحی در زندگی روزمره آغاز میکند و نشان میدهد که طراحی خوب فقط برای زیبایی نیست، بلکه میتواند تجربههای عاطفی و معنوی ایجاد کند. سگمایستر مثالهایی از پروژههای شخصی خود میآورد که چگونه طراحیهای خلاقانه به او کمک کردهاند تا زندگیاش را بهتر کند. او به لحظاتی اشاره میکند که طراحی خوب باعث شادتر شدن او شده، مانند طراحیهایی که تعامل عمیقتری با انسانها ایجاد میکنند یا به زیبایی سادهای توجه دارند که مستقیماً حس شادی را القا میکند.
▫️یکی از بخشهای مهم سخنرانی او این است که شادی تنها نتیجه استفاده از طراحی نیست، بلکه طراحی میتواند الهامبخش خلاقیت و کشف معنا در زندگی باشد. او پروژههایی را معرفی میکند که در آنها شعارهای انگیزشی و الهامبخش به شکل طراحیهای هنری بازآفرینی شدهاند و توضیح میدهد که چگونه این پروژهها توانستهاند تأثیر عاطفی عمیقی بر مردم داشته باشند.
▫️سگمایستر همچنین به اهمیت زمان استراحت و "زمان برای خود" اشاره میکند. او توضیح میدهد که چگونه یک دوره استراحت خلاقانه به او این فرصت را داده تا پروژههایی با تمرکز بر طراحیهای شاد و الهامبخش بسازد. این مفهوم از "وقفههای زمانی" یکی از پیامهای کلیدی سخنرانی او است: طراحی و خلاقیت نیاز به فضای ذهنی آزاد دارند تا بتوانند شادیآفرین باشند.
▫️در نهایت، او از مخاطبان میخواهد به طراحیها و محیط اطراف خود نگاه دقیقتری بیندازند و به قدرت طراحی در ایجاد شادی و تغییر مثبت باور داشته باشند. این سخنرانی الهامبخش تأکید میکند که طراحی خوب چیزی بیش از یک ابزار تجملی است و میتواند بخشی از زندگی شادتر و رضایتمندانهتر باشد
🔗 برای دیدن این ویدیو به لینک مراجعه کنید.
گرد آورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Ted
Happiness by design
Graphic designer Stefan Sagmeister takes the audience on a whimsical journey through moments of his life that made him happy -- and notes how many of these moments have to do with good design.
روند طراحی رابط کاربری در سال 2025
از آنجایی که دنیای دیجیتال سریعتر از همیشه در حال تغییر است، طراحی رابط کاربری در حال تغییر است تا با چالش ها و فرصت های جدید روبرو شود.
طراحی برای سال 2025 به دنبال ایجاد تجربیاتی است که واقعاً بیشترین اهمیت را دارد.
همگامی با روندها جالب است، اما جادوی واقعی زمانی اتفاق میافتد که چیزی کاملاً تازه ایجاد کنیم.
۱. تایپوگرافی بزرگ
تایپوگرافی بزرگ از متن بزرگ و پررنگ به عنوان عنصر اصلی بصری استفاده میکند.
فونتهای بزرگ و پررنگ بر ترکیب بندی غالب هستند و متن را به یک عنصر بصری کلیدی تبدیل میکنند. توجه را جلب میکند، خوانایی را افزایش میدهد و شخصیت را به طراحی میافزاید، که اغلب با چیدمانهای تمیز و حداقلی همراه است.
۲. بروتالیسم Brutalism
بروتالیسم دارای تایپوگرافی جسورانه، بزرگ و تک رنگ است که حس خامی را ایجاد می کند.
این طرح از هرگونه دکوراسیون غیرضروری جلوگیری میکند و از ساختار سفت و سخت و شبکه مانند برای وضوح استفاده میکند!
۳. مورفیسم
مورفیسم فوکوس واضح را با انتقالهای تاری ملایم و صاف ترکیب میکند و حسی مدرن و روان ایجاد میکند.
انتقال سیال بین وضوح و تاری عمق و تعامل رابط را افزایش میدهد و آن را بصری تر و از نظر بصری جذاب تر می کند.
۴. متحرک سازی متن
انتقال متن حرکت را به متن اضافه میکند و آن را پویاتر و جذابتر میکند. آنها چشم کاربر را هدایت میکنند، بر محتوای کلیدی تأکید میکنند و قابلیت استفاده را افزایش میدهند. از محو شدنهای ظریف تا جلوههای جسورانه، تایپوگرافی را زنده میکنند!
۵. شکلکها
سبک شکلک، متن را با ایموجیها ترکیب میکند و آنها را به بخش کلیدی ارتباط تبدیل میکند.
این شیوه راهی رسا و جذاب برای تعامل ایجاد میکند و در عین حال رابط کاربری کلی را بهبود میبخشد!
۶. تاریکی رعدآسا
نورپردازی در طراحی تاریک از جلوههای روشنایی، کنتراستها و سایهها برای ایجاد عمق و برجسته کردن عناصر مهم استفاده میکند. این باعث میشود رابطهای تاریک پویاتر و از نظر بصری دوام پیدا کنند!
۷. عناصر سه بعدی
عناصر سه بعدی فراتر از دکوراسیون رفتهاند تا نقشی فعال در طراحی داشته باشند. آنها عمق، تعامل و واقع گرایی را اضافه میکنند و تجربیات جذاب و غوطهورتری ایجاد میکنند.
۸. بنتو گرید Bento Grid
این چیدمان، شبکهای سازماندهی شده و تمیز را ایجاد میکند که پاسخگو و انعطافپذیر است، و تضمین میکند که طرحها در هر دستگاهی عالی به نظر میرسند. Bento Grid ساختار و زیبایی شناسی را متعادل میکند و رابطها را کاربردی و از نظر بصری جذاب میکند.
این چیدمان برای نمایش محتوای متنوع و در عین حال شفافیت و سلسله مراتب عالی است. این رویکرد باعث میشود طراحیها مدرن، جذاب و کاربرپسند باشند.
۹. المانهای تعاملی
امانهای تعاملی با پاسخ دادن به اقدامات کاربر مانند اسکرول کردن یا حرکت دادن موس، انیمیشن یا تغییرات ظاهری، به طراحی زندگی میبخشند.
آنها عناصر ایستا را به ویژگیهای پویا تبدیل میکنند و تجربه ای جذاب تر و همه جانبه ایجاد میکنند!
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#رابط_کاربری #ترندهای_طراحی
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
از آنجایی که دنیای دیجیتال سریعتر از همیشه در حال تغییر است، طراحی رابط کاربری در حال تغییر است تا با چالش ها و فرصت های جدید روبرو شود.
طراحی برای سال 2025 به دنبال ایجاد تجربیاتی است که واقعاً بیشترین اهمیت را دارد.
همگامی با روندها جالب است، اما جادوی واقعی زمانی اتفاق میافتد که چیزی کاملاً تازه ایجاد کنیم.
۱. تایپوگرافی بزرگ
تایپوگرافی بزرگ از متن بزرگ و پررنگ به عنوان عنصر اصلی بصری استفاده میکند.
فونتهای بزرگ و پررنگ بر ترکیب بندی غالب هستند و متن را به یک عنصر بصری کلیدی تبدیل میکنند. توجه را جلب میکند، خوانایی را افزایش میدهد و شخصیت را به طراحی میافزاید، که اغلب با چیدمانهای تمیز و حداقلی همراه است.
۲. بروتالیسم Brutalism
بروتالیسم دارای تایپوگرافی جسورانه، بزرگ و تک رنگ است که حس خامی را ایجاد می کند.
این طرح از هرگونه دکوراسیون غیرضروری جلوگیری میکند و از ساختار سفت و سخت و شبکه مانند برای وضوح استفاده میکند!
۳. مورفیسم
مورفیسم فوکوس واضح را با انتقالهای تاری ملایم و صاف ترکیب میکند و حسی مدرن و روان ایجاد میکند.
انتقال سیال بین وضوح و تاری عمق و تعامل رابط را افزایش میدهد و آن را بصری تر و از نظر بصری جذاب تر می کند.
۴. متحرک سازی متن
انتقال متن حرکت را به متن اضافه میکند و آن را پویاتر و جذابتر میکند. آنها چشم کاربر را هدایت میکنند، بر محتوای کلیدی تأکید میکنند و قابلیت استفاده را افزایش میدهند. از محو شدنهای ظریف تا جلوههای جسورانه، تایپوگرافی را زنده میکنند!
۵. شکلکها
سبک شکلک، متن را با ایموجیها ترکیب میکند و آنها را به بخش کلیدی ارتباط تبدیل میکند.
این شیوه راهی رسا و جذاب برای تعامل ایجاد میکند و در عین حال رابط کاربری کلی را بهبود میبخشد!
۶. تاریکی رعدآسا
نورپردازی در طراحی تاریک از جلوههای روشنایی، کنتراستها و سایهها برای ایجاد عمق و برجسته کردن عناصر مهم استفاده میکند. این باعث میشود رابطهای تاریک پویاتر و از نظر بصری دوام پیدا کنند!
۷. عناصر سه بعدی
عناصر سه بعدی فراتر از دکوراسیون رفتهاند تا نقشی فعال در طراحی داشته باشند. آنها عمق، تعامل و واقع گرایی را اضافه میکنند و تجربیات جذاب و غوطهورتری ایجاد میکنند.
۸. بنتو گرید Bento Grid
این چیدمان، شبکهای سازماندهی شده و تمیز را ایجاد میکند که پاسخگو و انعطافپذیر است، و تضمین میکند که طرحها در هر دستگاهی عالی به نظر میرسند. Bento Grid ساختار و زیبایی شناسی را متعادل میکند و رابطها را کاربردی و از نظر بصری جذاب میکند.
این چیدمان برای نمایش محتوای متنوع و در عین حال شفافیت و سلسله مراتب عالی است. این رویکرد باعث میشود طراحیها مدرن، جذاب و کاربرپسند باشند.
۹. المانهای تعاملی
امانهای تعاملی با پاسخ دادن به اقدامات کاربر مانند اسکرول کردن یا حرکت دادن موس، انیمیشن یا تغییرات ظاهری، به طراحی زندگی میبخشند.
آنها عناصر ایستا را به ویژگیهای پویا تبدیل میکنند و تجربه ای جذاب تر و همه جانبه ایجاد میکنند!
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#رابط_کاربری #ترندهای_طراحی
#UI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
UI Design Trends In 2025
Designing for 2025 isn’t just about hopping on the latest trends — it’s about creating experiences that truly matters the most. As the…
چه اتفاقی برای اسپاتیفای افتاده است؟
▫️"اسپاتیفای دیگر آنجایی نیست که موسیقیها زندگی میکنند" اسپاتیفای زمانی جایی بود که کاربران برای کشف موسیقیهای جدید به آن مراجعه میکردند. این پلتفرم به کاربران اجازه میداد به راحتی هنرمندان جدید پیدا کنند و با موسیقیهایی که دقیقاً مطابق سلیقهشان بود آشنا شوند. اما اکنون به نظر میرسد این تجربه در حال محو شدن است. نویسنده مقاله توضیح میدهد که اسپاتیفای دیگر بهجای موسیقیهای تازه، روی محتواهای دیگر مثل پادکستها و کتابهای صوتی تمرکز دارد.
▫️یکی از مشکلاتی که کاربران با آن مواجه هستند، "اتاق پژواک" است. این مفهوم به این معناست که اسپاتیفای بهجای پیشنهاد موسیقیهای جدید و متنوع، پلیلیستهای تکراری و موسیقیهایی را پیشنهاد میدهد که کاربر قبلاً شنیده است. این موضوع باعث میشود که کاربران احساس کنند تجربه شنیدن موسیقیشان محدود شده و فرصت کشف آثار جدید از بین رفته است.
▫️علاوه بر این، طراحی جدید رابط کاربری و الگوریتمهای اسپاتیفای به نحوی تغییر کردهاند که دسترسی به موسیقیهای دلخواه کاربران پیچیدهتر شده است. بهعنوان مثال، جستجوی یک هنرمند یا آلبوم ممکن است شما را به پلیلیستها یا پادکستها هدایت کند، نه به خود موسیقی موردنظر. این تغییرات اولویت اسپاتیفای را از کشف موسیقی به سمت افزایش درآمد از طریق محتواهای دیگر نشان میدهد.
▫️در نهایت، نویسنده معتقد است که اسپاتیفای باید به ریشههای خود برگردد و دوباره کشف موسیقیهای جدید را در اولویت قرار دهد. این مسئله نهتنها به نفع کاربران بلکه به نفع هنرمندانی خواهد بود که به دنبال دیده شدن و شنیده شدن آثارشان هستند. تغییراتی که اکنون شاهد آن هستیم، گرچه ممکن است برای اسپاتیفای سودآور باشد، اما در بلندمدت میتواند تجربه کاربران و جذابیت پلتفرم را به خطر بیندازد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوهزاده
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️"اسپاتیفای دیگر آنجایی نیست که موسیقیها زندگی میکنند" اسپاتیفای زمانی جایی بود که کاربران برای کشف موسیقیهای جدید به آن مراجعه میکردند. این پلتفرم به کاربران اجازه میداد به راحتی هنرمندان جدید پیدا کنند و با موسیقیهایی که دقیقاً مطابق سلیقهشان بود آشنا شوند. اما اکنون به نظر میرسد این تجربه در حال محو شدن است. نویسنده مقاله توضیح میدهد که اسپاتیفای دیگر بهجای موسیقیهای تازه، روی محتواهای دیگر مثل پادکستها و کتابهای صوتی تمرکز دارد.
▫️یکی از مشکلاتی که کاربران با آن مواجه هستند، "اتاق پژواک" است. این مفهوم به این معناست که اسپاتیفای بهجای پیشنهاد موسیقیهای جدید و متنوع، پلیلیستهای تکراری و موسیقیهایی را پیشنهاد میدهد که کاربر قبلاً شنیده است. این موضوع باعث میشود که کاربران احساس کنند تجربه شنیدن موسیقیشان محدود شده و فرصت کشف آثار جدید از بین رفته است.
▫️علاوه بر این، طراحی جدید رابط کاربری و الگوریتمهای اسپاتیفای به نحوی تغییر کردهاند که دسترسی به موسیقیهای دلخواه کاربران پیچیدهتر شده است. بهعنوان مثال، جستجوی یک هنرمند یا آلبوم ممکن است شما را به پلیلیستها یا پادکستها هدایت کند، نه به خود موسیقی موردنظر. این تغییرات اولویت اسپاتیفای را از کشف موسیقی به سمت افزایش درآمد از طریق محتواهای دیگر نشان میدهد.
▫️در نهایت، نویسنده معتقد است که اسپاتیفای باید به ریشههای خود برگردد و دوباره کشف موسیقیهای جدید را در اولویت قرار دهد. این مسئله نهتنها به نفع کاربران بلکه به نفع هنرمندانی خواهد بود که به دنبال دیده شدن و شنیده شدن آثارشان هستند. تغییراتی که اکنون شاهد آن هستیم، گرچه ممکن است برای اسپاتیفای سودآور باشد، اما در بلندمدت میتواند تجربه کاربران و جذابیت پلتفرم را به خطر بیندازد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوهزاده
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
What’s happened to Spotify?
Echo chambers, profit & the decline of artist discovery since 2017
واقعاً داشتن "تجربه" به چه معناست؟
چطور تعاریف مختلف از تجربه، دیدگاههای ما نسبت به محصولات را شکل میدهند.
◽️این مقاله مفهوم چندوجهی تجربه کاربری (UX) را از دیدگاههای فلسفی مختلف بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه تعاریف گوناگون تجربه میتوانند درک ما از طراحی تجربه کاربری را شکل دهند.
◽️ نویسنده به این نکته اشاره میکند که تجربه کاربری به طور سنتی به عنوان نقطهای از تماس و تعامل میان کاربران و محصولات تعریف شده است، همانطور که توسط افرادی مانند دون نورمن و یاکوب نیلسن مطرح شده است. با این حال، مقاله با معرفی دیدگاههای فلسفی عمیقتر این دیدگاه را به چالش میکشد.
◽️این مقاله همچنین دیدگاه پستمدرنی را معرفی میکند که بر ماهیت پراکنده تجربههای دیجیتال مدرن تأکید دارد و پیشنهاد میدهد که طراحی تجربه کاربری باید بر تعاملات کوتاه و قطعشده کاربران در پلتفرمهای مختلف تمرکز کند، به جای این که از آنها انتظار توجه طولانی و مداوم داشته باشد.
◽️در نهایت، مقاله بر اهمیت درک وسیعتر تجربه کاربری تأکید میکند، پیامدهای بلندمدت آن را مورد توجه قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه فلسفههای مختلف طراحی میتوانند بر تصمیمات استراتژیک تأثیر بگذارند. نویسنده با بررسی این رویکردهای فلسفی، از یک دیدگاه جامع و دقیق برای طراحی تجربه کاربری حمایت میکند؛ دیدگاهی که تأثیر بدن، زمینه و تجربه کلی کاربر را هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت در نظر میگیرد.
🔗 میتوانید برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
چطور تعاریف مختلف از تجربه، دیدگاههای ما نسبت به محصولات را شکل میدهند.
◽️این مقاله مفهوم چندوجهی تجربه کاربری (UX) را از دیدگاههای فلسفی مختلف بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه تعاریف گوناگون تجربه میتوانند درک ما از طراحی تجربه کاربری را شکل دهند.
◽️ نویسنده به این نکته اشاره میکند که تجربه کاربری به طور سنتی به عنوان نقطهای از تماس و تعامل میان کاربران و محصولات تعریف شده است، همانطور که توسط افرادی مانند دون نورمن و یاکوب نیلسن مطرح شده است. با این حال، مقاله با معرفی دیدگاههای فلسفی عمیقتر این دیدگاه را به چالش میکشد.
◽️این مقاله همچنین دیدگاه پستمدرنی را معرفی میکند که بر ماهیت پراکنده تجربههای دیجیتال مدرن تأکید دارد و پیشنهاد میدهد که طراحی تجربه کاربری باید بر تعاملات کوتاه و قطعشده کاربران در پلتفرمهای مختلف تمرکز کند، به جای این که از آنها انتظار توجه طولانی و مداوم داشته باشد.
◽️در نهایت، مقاله بر اهمیت درک وسیعتر تجربه کاربری تأکید میکند، پیامدهای بلندمدت آن را مورد توجه قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه فلسفههای مختلف طراحی میتوانند بر تصمیمات استراتژیک تأثیر بگذارند. نویسنده با بررسی این رویکردهای فلسفی، از یک دیدگاه جامع و دقیق برای طراحی تجربه کاربری حمایت میکند؛ دیدگاهی که تأثیر بدن، زمینه و تجربه کلی کاربر را هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت در نظر میگیرد.
🔗 میتوانید برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
What does it really mean to have an “experience”?
How different definitions of experience shape product perspectives.
HTML Embed Code: