TG Telegram Group & Channel
Computer Science | علم کامپیوتر | United States America (US)
Create: Update:

📖 داستان کوتاه: «پوشه‌ی قفل‌شده»

فایل خاصی نبود. یه پروژه قدیمی دانشگاه، فایل‌های ورد و PDF. ولی وقتی لپ‌تاپم رو به تعمیرگاه بردم، اتفاقی افتاد که هنوزم نمی‌فهمم چرا.

تعمیرکار گفت:
"یه پوشه تو دسکتاپت هست که پسورد داره. خودت قفلش کردی؟"

گفتم نه. حتی یادم نمی‌اومد چنین پوشه‌ای ساخته باشم. اسمش بود:
"DO_NOT_OPEN_4AM"

خندیدم. فکر کردم شوخی یه دوسته.

تعمیرکار تلاش کرد بازش کنه. گفت:
"عجیبه. این فایل با هیچ رمزگذاری معمولی ساخته نشده. اصلاً انگار متعلق به سیستمت نیست."

وقتی لپ‌تاپ رو پس گرفتم، کنجکاوی نذاشت نگاش نکنم.
ساعت ۳:۵۷ صبح بود. فکر کردم خب، بذار ساعت بشه ۴، بعد امتحانش می‌کنم.

دقیقه‌شماری کردم. ساعت که دقیقاً ۴ شد، روی پوشه کلیک کردم. باز شد — بدون رمز.

فقط یه فایل داخلش بود:
log.txt

بازش کردم. نوشته بود:


"وقتی اینو می‌خونی، یعنی من هنوز اونجام. نذار دوباره قفل بشه. ساعت ۴:۰۳ داره نزدیک می‌شه."


حس کردم یه نفر پشت سرمه. برگشتم... هیچ‌کس نبود.

رفتم برم فایل رو پاک کنم — ولی پوشه ناپدید شد.

فرداش، وقتی لپ‌تاپ رو روشن کردم، دسکتاپ یه فایل جدید داشت:

4:03_happened.txt

بازش کردم. فقط یه جمله نوشته بود:


"تو گفتی بازش نمی‌کنی."


از اون روز، هر شب ۴:۰۳ یه پنجرهٔ سیاه به‌مدت ۱ ثانیه رو صفحه‌م می‌پره و می‌ره. آنتی‌ویروس چیزی پیدا نمی‌کنه. ولی من دیگه پشت لپ‌تاپ نمی‌مونم اون موقع...

چون می‌ترسم یه شب، اون پنجره باز بمونه.


👀 خوشت اومد؟ پس لایک یادت نره👍

برسه به 50 لایک داستان بعدی رو میزارم....

🖥 @Computer_Science100

📖 داستان کوتاه: «پوشه‌ی قفل‌شده»

فایل خاصی نبود. یه پروژه قدیمی دانشگاه، فایل‌های ورد و PDF. ولی وقتی لپ‌تاپم رو به تعمیرگاه بردم، اتفاقی افتاد که هنوزم نمی‌فهمم چرا.

تعمیرکار گفت:
"یه پوشه تو دسکتاپت هست که پسورد داره. خودت قفلش کردی؟"

گفتم نه. حتی یادم نمی‌اومد چنین پوشه‌ای ساخته باشم. اسمش بود:
"DO_NOT_OPEN_4AM"

خندیدم. فکر کردم شوخی یه دوسته.

تعمیرکار تلاش کرد بازش کنه. گفت:
"عجیبه. این فایل با هیچ رمزگذاری معمولی ساخته نشده. اصلاً انگار متعلق به سیستمت نیست."

وقتی لپ‌تاپ رو پس گرفتم، کنجکاوی نذاشت نگاش نکنم.
ساعت ۳:۵۷ صبح بود. فکر کردم خب، بذار ساعت بشه ۴، بعد امتحانش می‌کنم.

دقیقه‌شماری کردم. ساعت که دقیقاً ۴ شد، روی پوشه کلیک کردم. باز شد — بدون رمز.

فقط یه فایل داخلش بود:
log.txt

بازش کردم. نوشته بود:


"وقتی اینو می‌خونی، یعنی من هنوز اونجام. نذار دوباره قفل بشه. ساعت ۴:۰۳ داره نزدیک می‌شه."


حس کردم یه نفر پشت سرمه. برگشتم... هیچ‌کس نبود.

رفتم برم فایل رو پاک کنم — ولی پوشه ناپدید شد.

فرداش، وقتی لپ‌تاپ رو روشن کردم، دسکتاپ یه فایل جدید داشت:

4:03_happened.txt

بازش کردم. فقط یه جمله نوشته بود:


"تو گفتی بازش نمی‌کنی."


از اون روز، هر شب ۴:۰۳ یه پنجرهٔ سیاه به‌مدت ۱ ثانیه رو صفحه‌م می‌پره و می‌ره. آنتی‌ویروس چیزی پیدا نمی‌کنه. ولی من دیگه پشت لپ‌تاپ نمی‌مونم اون موقع...

چون می‌ترسم یه شب، اون پنجره باز بمونه.


👀 خوشت اومد؟ پس لایک یادت نره👍

برسه به 50 لایک داستان بعدی رو میزارم....

🖥 @Computer_Science100
👍44


>>Click here to continue<<

Computer Science | علم کامپیوتر




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)