TG Telegram Group Link
Channel: چارانه 🔸گنجینه‌ٔ رباعی🔸
Back to Bottom
💠

کی پست شود آن‌که بلندش تو کنی؟
شادان بود آن دل که نژندش تو کنی
گردونِ سرافراشته صد بوسه دهد
هر روز بدان پای که بندش تو کنی

#حمید‌الدین_عمربن_محمود_بلخی

🔻عرفات‌العاشقین، تقی اوحدی بلیانی، جلد ۲، ص ۱۱۲۶

💠 @charaaneh
💠

عید آمده هرکس پیِ کارِ خویش ‌است
می‌نازد اگر غنی و گر درویش است
من بی‌تو به حالِ خود نظرها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است

#بیدل_دهلوی

🔻رباعیات بیدل، چاپ کابل

💠 @charaaneh
💠

تا باز تو را ندیده‌ام زارترم
دیدار تو را به جان خریدارترم
تو خفته چو ظالمان و من شب همه شب
از دیده‌ی مظلومان بیدارترم

#ابوالفرج_رونی

🔻ریاض‌الشعرا، واله داغستانی، تصحیح محسن ناجی، جلد۱ ص ۸۲

💠 @charaaneh
💠

ای پیر خردمند! بگه‌تر برخیز
وآن کودک خاک بیز را بنگر تیز
پندش ده و گو که نرم‌نرمک می‌بیز
مغز سر کیقباد و چشم پرویز

#خیام_نیشابوری
کتاب چهارخطی، کند و کاوی در تاریخ رباعی فارسی، سید علی میرافضلی، انتشارات سخن ص۲۳۷

پگه، مخفف پگاه است و پگاه (بگاه) در زبان اوستایی به معنی بهنگام است. در متون کهن، هم به معنی سحر و صبح زود آمده است و هم در وجه عام‌تر آن، به معنی زود در مقابل دیر...

💠 @charaaneh
💠

زین عشق چه حاصل است جز بدنامی
زان لب چه امید است به جز ناکامی
در هجر تو همچو زلفت ای جان جهان
ماییم و شب دراز و نا آرامی

#عماد‌الدین_اکرم_کرمانی
کتاب چهارخطی، کند و کاوی در تاریخ رباعی فارسی، سید‌ علی میرافضلی، انتشارات سخن ص۲۴۴

💠 @charaaneh
💠

ای در خم چوگان قضا همچون‌ گوی
چپ‌ می‌خور و راست می‌رو و هیچ‌ مگوی
کان کس که تو را فکند اندر تک و پوی
او داند و او داند و او داند و اوی

#سیدحسن_شهاب
عرفات‌العاشقین و عرصات‌العارفین، تقی اوحدی بلیانی، جلد۲ ص ۱۱۵۸

💠 @chamehh
💠

گر ابرم و در گریستن خواهم زیست
ور موجم و سوی نیستن خواهم زیست
اندیشه‌ی مرگ را رها خواهم کرد
همواره برای زیستن خواهم زیست

#اسماعیل_خویی

🔻 یک تکه‌ام آسمان آبی بفرست، گزینه اشعار، چاپ لندن

💠 @charaaneh
💠

آن‌ها که کهن بُوَند و آن‌ها که نُوَند
هریک به مراد خویش لَختی بدُوَند
این سفلهْ جهان، به کس نمانَد باقی
رفتند و رویم و دیگر آیند و روَند

#خیام_نیشابوری

🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن، ص۱۷۹

💠 @charaaneh
💠

تا دست به اتّفاق بر هم نزنیم
ما پایِ مراد، بر سر غم نزنیم
خیزیم دمی زنیم پیش از دمِ صبح
کین صبح بسی دَمَد که ما دم نزنیم

#فخر‌الدین_مبارک‌شاه

🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن، ص۴۳۵

💠 @charaaneh
چارانه 🔸گنجینه‌ٔ رباعی🔸
💠 تا دست به اتّفاق بر هم نزنیم ما پایِ مراد، بر سر غم نزنیم خیزیم دمی زنیم پیش از دمِ صبح کین صبح بسی دَمَد که ما دم نزنیم #فخر‌الدین_مبارک‌شاه 🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن، ص۴۳۵ 💠 @charaaneh
💠

فخرالدین مبارک‌شاه مرورودی (د. ۶۰۲ ق)، شاعری نغزگوی از سدهٔ ششم هجری است که محمد عوفی نام و شعرش را در شمار «وزرا و صدور» آورده است و گفته: «رباعیات او در اطراف جهان مشهور است و بر زبان فضلا مذکور». از وی، یک مثنوی عرفانی به نام رحیق التحقیق، سرودهٔ سال ۵۸۴ ق، در ۱۰۲۱ بیت به جای مانده است. مبارک‌شاه، در رباعی دستی قوی داشت و در منابع مختلف، حدود ۱۰۰ رباعی به نام او روایت شده است.
گردآورندهٔ ناشناس سفینهٔ کهن رباعیات (اواخر سده هفتم ق)، رباعی بالا را به همراه ۲۶ رباعی دیگر، به نام مبارک‌شاه آورده است. در همین موضع، دو رباعی خیامانه دیگر هم به اسم او هست که یکی از آن‌ها، در ردیف و قافیه و الفاظ چنان شباهتی به رباعی مد نظر ما دارد که گمان می‌رود سیاه‌مشقِ آن باشد:

در عمر چو ما یک دم بی‌غم نزنیم
آن بِه که در او دمی ز مَی کم نزنیم
چون صبح دمید، خیز دم دم مَی نوش
کین صبح بسی دَمَد که ما دم نزنیم


خیز ای بت قندهار و ای شمسهٔ چین
چون صبح دمید، رودْ بنوازْ حزین
تا تلخ خوریم کو چو جان شیرین است
زیرا که چو ما بسی فرو خورْدْ زمین

رباعیات خیامانه مبارک‌شاه منحصر به این موارد نیست و در منابع دیگر هم به نام او، از این دست رباعیات، در موضوع شادنوشی و اغتنام فرصت، یافت می‌شود:

از عمر خراب خود چو کردیم به‌یاد
گفتیم به باده بایدش کرد آباد
چون باد بهار گُل بر آوردْ از سنگ
بی سنگ شدیم و توبه دادیم به باد!

با دل گفتم: پیشه گنه نتوان کرد
وز خوردن مَی، نامه سیه نتوان کرد
دل گفت: ز مَی توبه توان کرد، ولیک
در موسم گل، توبه نگه نتوان کرد

#فخر‌الدین_مبارک‌شاه
🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن ص ۴۳۶

💠 @charaaneh
💠

آبی که ز دیده دم به دم می‌ریزم
خونی‌ست که از چشم الم می‌ریزم
می خوردن من نه از برای طرب است
آبی‌ست که بر آتش غم می‌ریزم

#محمدقلی_قطب‌شاه

🔻عرفات‌العاشقین و عرصات‌العارفین، تقی اوحدی بلیانی، جلد۶ ص۳۴۶۶

💠 @charaaneh
💠

نه روز وصال را ز تو خرّمیی
نه تیره شب هجر تو را بی غمیی
نه بر گره وعدهٔ تو محکمیی
کس چون تو ندیده بی‌وفا آدمیی

#حکیم_کوهیاری_طبری

🔻عرفات‌العاشقین و عرصات‌العارفین، تقی اوحدی بلیانی، جلد۶ ص۳۵۳۶

💠 @charaaneh
💠

هنگام سپیده‌دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه‌گری
یعنی که: نمودند از آیینهٔ صبح
کز عمر، شبی گذشت و تو بی‌خبری

#روزبهان_بقلی

🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن ص۴۵۱

💠 @charaaneh
💠

این عمر به باد نوبهاران مانَد
وین عیش به سیل کوهساران ماند
زنهار چنان بزی که بعد از مردن
انگشت گزیدنی به یاران ماند

#میرمحمد_مومن_ادایی

🔻ریاض‌الشعرا، واله داغستانی، جلد۱ ص۲۰۶

💠 @charaaneh
💠

چشمی دارم چو لعل شیرین همه آب
بختی دارم چو چشم خسرو در خواب
جسمی دارم چو جان مجنون همه درد
جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

#میرمحمدباقر_داماد_اشراق (میرداماد)

🔻ریاض‌الشعرا، واله داغستانی، جلد ۱ ص۲۱۳

💠 @charaaneh
💠

حالی دارم زمان زمان درهم‌تر
هر لحظه قدی ز بار عصیان خم‌تر
یارب به گناهم ار نسوزی چه شود؟
یک مشت ز خاکستر دوزخ کم‌تر

#قاسم‌بیگ_حالتی

🔻عرفات‌العاشقین، تقی اوحدی بلیانی، جلد۲ ص۱۱۹۳

💠 @charaaneh
💠

زان پیش که خاک ما فلک کوزه کند
بازیچهٔ دور چرخ فیروزه کند
بر مرقد ما خرام تا روح قدس
از تربت ما حیات دریوزه کند

#میرمحمدباقر_داماد_اشراق (میرداماد)

🔻ریاض‌الشعرا، واله داغستانی، جلد ۱ ۲۱۴

💠 @charaaneh
💠

چون نیست درین زمانه سودی ز خرد
جز بی‌خرد از زمانه بر می‌نخورَد
ای دوست! بیار آنچه خرد را ببَرد
باشد که زمانه سوی ما بِهْ نگرد!

#ادیب_صابر_ترمذی

🔻رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن، ص۳۹۵

💠 @charaaneh
💠

آن روز که روی دل به سویم کردی
دیدارْ حریص و وصل جویم کردی
اکنون ز دو چشم خویش می‌پالایم
خون‌ها که ز هجر در گلویم کردی

#مولانا_حمدالله_اردبیلی

🔻عرفات‌العاشقین، تقی اوحدی بلیانی، جلد۲ ص۱۲۵۱

💠 @charaaneh
💠

ماییم که نوحه مایهٔ شادی ماست
در عشق اسیر بودن آزادی ماست
هر غمزه که خون ما خورد، مرهم دل
هر عشوه که راهِ ما زند، هادی ماست

#خاطری_کاشانی

🔻عرفات‌العاشقین، تقی اوحدی بلیانی، جلد ۲ ص ۱۳۶۱

💠 @charaaneh
HTML Embed Code:
2024/06/01 14:20:26
Back to Top