TG Telegram Group Link
Channel: آماس
Back to Bottom
عشق نیازی به بهانه ندارد
اما ولنتاین یادآور لحظاتی‌ست که
دل‌ها عمیق‌تر می‌تپند و نگاه‌ها
ناگفته‌ترین حرف‌ها را می‌گویند.
عشق نه در هدیه‌ها بلکه در حضوری است
که آرامش می‌بخشد و ماندنی است.
ولنتاین مبارک تمام دل‌هایی
که عاشقانه می‌تپند

✍️#رامین_وهاب_راوی
با اینکه خیلی اعتقادی
به ولنتاین ندارم اما
اینجوری ولنتاین و بهش
تبریک بگو❤️☝️
طبيعت كتاب زندگيست و مهمترين
درس آن درس پرواز است
تا وقتی رها نشوی به پرواز
در نخواهي آمد اگر طالب كمالی
بايد دلبستگی‌هایت را رهاكنی.
كرم ابريشم تا از پيله دل نكند
پرواز را تجربه نخواهد كرد
و روح زماني به آرامش می رسد
كه جسم و دلبستگي هاي دنيويش
را رها می‌كند‌ پرواز بال نمي خواهد
پرواز شجاعت مي خواهد شجاعت
رها شدن از تكيه گاهت

✍️#رامین_وهاب_راوی
هرزگاهی هم باید
دورشوی از هیاهو دنیا
قید منطقت را بزنی
و تا سرحد مرگ دیوانگی کنی
گاهی تنها دیوانگی علاج کار است

#رامین_وهاب_راوی
من با تمام وجود
از آدمایی که دورن و نزدیک نمی‌شن
موسیقی که تو گوشمه ولی آرومم نمی‌کنه
فکرهای بی‌پایان این روزها
دویدنای بی‌نتیجه
شبایی که خواب نمیاد
اضطراب همیشگیم
سرزنشای توی سرم
و از این زندگی
متنفرم

#رامین_وهاب_راوی
عادی شدن من را می‌ترساند...
ذوقی که خاموش می‌شود
قشنگی‌ای که دیگر دیده نمی‌شود
حسی که بی‌صدا می‌میرد
رابطه‌ای که تنها تکرار است
و زندگی...
که فقط می‌گذرد
بی‌هیچ شور و شعری

#رامین_وهاب_راوی
به جایی رسیده‌ام که نه سکوت آرامم می‌کند
نه کلمات می‌توانند کمکی کنند
گیر کرده‌ام بین نگفتن و نتوانستن
مثل مرده‌ای که هنوز نفس می‌کشد

#رامین_وهاب_راوی
هرچه بیشتر دل‌خوششان کردیم، تنهاتر ماندیم
انگار خوشبختی دیگران، بهای تباهی ما بود.

#رامین_وهاب_راوی
برای زنی که بارها رفتن آدم‌ها را دیده
اما هر بار محکم‌تر تکه‌های خورده شده
وجودش را جمع کرده،
تنهایی نه یک تراژدی،
بلکه امری عادیست
چنین زنی به راحتی “نه “می‌گوید
و بی نیاز از هرکس از خود دفاع می‌کند.
نه سردی نگاهی قلبش را می‌لرزاند
نه رفتن کسی دلش را ….

#رامین_وهاب_راوی
آن‌جا که زنی با موهای آشفته و لبخندِ غمگین
بر سنگفرش‌های باران‌خورده‌ی شهر، راه می‌رود و در ذهنش شعری بی‌قافیه را زمزمه می‌کند.
و آنجا که مردی، پشت پنجره‌ی مه‌گرفته اتاقش، دستی لرزان بر چهره‌اش می‌کشد،
آرام در سکوت به سیگارش پک می‌زند و
دخان سیگارش را در آغوش نیستی رها می‌کند.
جایی‌ست که شاید هردو فکر می‌کنند
نجات‌شان در گریز است
اما این فکر تنها توهمی بیش نیست.
رفتن، تنها شکل دیگری از ماندن در تنهایی‌ست.
هیچ چیز و ‌هیچ‌کس نمی‌تواند
تنهایی بی‌انتهای‌شان را پر کند

#رامین_وهاب_راوی
تو را دوست خواهم داشت
نه برای گذری كوتاه
بلكه برای عمری دراز
با دستانی لرزان اما دلی قرص
نوازش خواهم كرد موهای جوگندمی‌ات را
با چَشمانی كم سو اما پر فروغ
تا اخرين لحظه تو را دوست خواهم داشت

#رامین_وهاب_راوی
من دلخوشی‌های ساده‌ای دارم که شاید دیگران هیچ وقت آن‌ها را نفهمند اما وجودشان برای ادامه دادن این زندگی سخت، از نان شب واجب‌تر است.
مثلاً این که در روزهای کرونایی رنگ ماسکم را با تیشرت‌هایم ست می‌کردم. شاید این کار به نظر بقیه بی‌اهمیت بیاید اما برای من، در آن روزهای سنگین، این جزئیات یواشکی آرامش به همراه می‌آورد. در دل غم‌های بزرگ، این لحظات و دلخوشی‌های کوچک‌اند که به من می‌گویند که هنوز چیزی هست که بتوانم خودم کنترلش کنم، چیزی که حتی در این دنیای پر از عدم قطعیت، مرا از غصه‌های روزگار محافظت می‌کند، شاید اصلا به همین‌ دلیل باشد که می‌نویسم...
شاید این نوشته‌ها همان دلخوشی‌های پنهانی باشند که باعث می‌شوند از پس تمام این روزهای سخت بر‌بیایم.

#رامین_وهاب_راوی
همه ما یک روز برای آخرين بار
كودكی كرديم یک روز كه خود
بی خبر از آن بوديم از آن روز دگر
به جای دويدن به دنبال توپ و لذت
از بازی مجبور شدیم به دنبال اهدافمان
بدوییم و رقابت را جایگزین رفاقت کنیم.
سختی های زندگی كودکی را در ما كشت و
ما حتی وقت براي خاک كردن
جنازه‌اش هم نداشتیم فقط جسد
بی‌جان و رمقش را در اعماق
خاطراتمان به دوش می‌کشیم.

#رامین_وهاب_راوی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ما نسل بُریده‌ها شدیم...
نه دل در گذشته داریم،
نه امید به آینده.
نه آن‌قدری ماندیم که سنت شویم،
نه آن‌قدری رفتیم که مدرن باشیم.

آموختیم سکوت کنیم نه از درک،
از خستگیِ توضیح دادن به گوش‌هایی
که فقط نوبت دهان‌شان را می‌دانند.

می‌خندیم، ولی هر لبخند ما،
خاکِ یک رؤیاست
که دفنش کردیم بی‌هیاهو

#رامین_وهاب_راوی
نه فقط من،
خیلی‌ها با نبودن‌هایی زندگی می‌کنند
که دیده نمی‌شود.
لبخند می‌زنند، کار می‌کنند،
معاشرت می‌کنند،
اما در سکوت درون‌شان،
جای کسی یا چیزی خالی‌ست؛
نه پر می‌شود، نه فراموش.
دردی بی‌صدا که فقط خودشان می‌فهمند.
دنیا پر از آدم‌هایی‌ست که
ادامه می‌دهند،
نه از سر رضایت، بلکه چون راهی جز ادامه دادن ندارند و این، خودش نوعی دلاوری‌ست که هیچ‌کس نمی‌بیند.

#رامین_وهاب_راوی

@cafe_amas
جوان ایرانی، شعله آتشی‌ست در قفسِ
روزمرگی‌ها می‌تپد برای بودن، برای
ساختن، برای نترسیدن از هیچ
اما گاهی در هیاهوی بی‌مهری‌ها،
بغضش را پشت لبخند پنهان می‌کند.
او نه افسرده است، نه خسته
فقط کمی دلگیر است
از دنیایی که حرف دلش را نشنید
اما هنوز امید را زندگی می‌کند.

#رامین_وهاب_راوی
بعضی وقتا آدم دلش یه آغوش
بی‌دلیل می‌خواد…
نه چون غمگینه یا اینکه خوشحاله…
فقط واسه اینکه حس کنه یه جایی
تو این دنیا هنوزم براش امنه…
یه لیوان چای، یه موزیک آروم،
یه چراغ کم‌نور‌ و یه دل که نخواد
هی قوی باشه، نخواد هی بخنده و
نخواد هی بگه من خوبم
گاهی وقتا هم خوبه بگی که من
خسته‌م یه کم بیشتر باش

گاهی بودن، قشنگ‌تر از هر کاریه،
از هر حرفی و یا از هر قول و قراری.

#رامین_وهاب_راوی
روز جهانی محیط زیست است
اما امروز زمین حرفی نمی‌زند،
فقط نگاه می‌کند؛
با چشم‌هایی که پر از خستگی‌ست...
درختی که افتاد، پرنده‌ای که کوچ نکرد،
رودی که مرد…
همه‌شان یادگاری‌اند از ما، نه برای ما
زمین، سهم ما نیست
امانتی‌ست برای آن‌هایی که هنوز نیامده‌اند.

#رامین_وهاب_راوی
کاش یک‌بار، بی‌هیچ دلیل، از مسیر
نبودنت بازمی‌گشتی تا دلخوش باشم
که رد گام‌هایت هنوز بر خاکی که
بر آن پا می‌گذارم مانده است...
شاید همین یادآوری خاموش،
زخمی کهنه را مرهم باشد و شب‌های
طولانی‌ام را به فروغی کم‌نور مزین کند،
بی‌آنکه طلب حضورت را داشته باشم،
فقط به سایه‌ای از بودنت رضایت دهم

#رامین_وهاب_راوی
HTML Embed Code:
2025/06/30 00:29:36
Back to Top