Channel: • بَهار نارِنج🍃🍊
امروز يه جا خوندم:
“یه روز انقد منطقی میشيم که قبول میکنيم
بعضیا مال ما نیستن و نخواهند بود
و بقیه عمرمونو خوشبخت زندگی می کنيم..."
تلخهها، سخت بود پذيرفتنش
اما خب حس ميكنم از اون اوايلم خيلي منطقیترم
و دارم تنهايی خوشبخت زندگی كردن رو
ياد ميگيرم :))))
🌸|| @BahareNarenjia
“یه روز انقد منطقی میشيم که قبول میکنيم
بعضیا مال ما نیستن و نخواهند بود
و بقیه عمرمونو خوشبخت زندگی می کنيم..."
تلخهها، سخت بود پذيرفتنش
اما خب حس ميكنم از اون اوايلم خيلي منطقیترم
و دارم تنهايی خوشبخت زندگی كردن رو
ياد ميگيرم :))))
🌸|| @BahareNarenjia
از اینا که شب دلش نمیخواد بری بخابی
چون میخاد بیشتر باهات حرف بزنه،
براتون آرزو میکنم…
🌸|| @BahareNarenjia
چون میخاد بیشتر باهات حرف بزنه،
براتون آرزو میکنم…
🌸|| @BahareNarenjia
همه چی ازونجا شروع شد که به آدمها فکر کردیم. نه که فکر کردن به آدمها به خودی خود بد باشه، توی این زمونه ای که خدا فقط یک گوشه نشسته و نظاره گره و حیوونا هم سرشون به کار خودشون، ما آدمها هم اگه به هم فکر نکنیم، پس دیگه کی میتونه نجاتمون بده! فکر کردن به آدمها اونجایی بد میشه که مونده ها رو فایل میکنیم و میذاریم توی غیرقابل دسترس ترین کشوی مغزمون، بعد به رفته ها فکر میکنیم. حالا یا ازین دنیا، یا از دست! به کسایی که کنارمون نموندن، یا به جبر و یا به اختیار. به کسایی که لهمون کردن، ناخواسته یا خواسته. به کسایی که نادیدمون گرفتن، عصبانیمون کردن، حرصمون دادن، آزارمون دادن و یه وقتی حتی هُلمون دادن توی دره!
ما؟ ما شکنجه گرای خوبی هستیم، بی شلاق! بی طناب! بی وسیله! روحمونو نشوندیم روی صندلی و جای همه ی رفتنای آدما اونو زدیم. جای همه اشتباهای آدما اونو زدیم. جای همه ی آزار دادنِ آدما اونو زدیم و بعد بالاسرش ایستادیم تا بی حال شه.. خسته شه.. لِه شه.. بعد؟ بعد پیروزمندانه دستامونو زدیم به کمر و این لِه شدنو هم انداختیم گردن همون آدما! بیاید باهم صادق باشیم. توی دنیا جنگ هست. ظلم هست. نفرت هست. دروغ هست. بدبختی هست. اما ما با خودمون؟ خیلی بی رحمیم! ما باخودمون خیلی خیلی بی رحمیم!
#نازنین_هاتفی
🌸|| @BahareNarenjia
ما؟ ما شکنجه گرای خوبی هستیم، بی شلاق! بی طناب! بی وسیله! روحمونو نشوندیم روی صندلی و جای همه ی رفتنای آدما اونو زدیم. جای همه اشتباهای آدما اونو زدیم. جای همه ی آزار دادنِ آدما اونو زدیم و بعد بالاسرش ایستادیم تا بی حال شه.. خسته شه.. لِه شه.. بعد؟ بعد پیروزمندانه دستامونو زدیم به کمر و این لِه شدنو هم انداختیم گردن همون آدما! بیاید باهم صادق باشیم. توی دنیا جنگ هست. ظلم هست. نفرت هست. دروغ هست. بدبختی هست. اما ما با خودمون؟ خیلی بی رحمیم! ما باخودمون خیلی خیلی بی رحمیم!
#نازنین_هاتفی
🌸|| @BahareNarenjia
دنبال کیف های روباندوزی مجلسی لاکچری با کیفیت عالی و قیمت مناسب میگردی؟؟؟🤔🤔
یه سری به کانالمون بزن و از دنیای کیف های هنری زیبامون لذت ببر😍😍
اینم لینک کانالمونه 👇
@rose_gallery02
یه سری به کانالمون بزن و از دنیای کیف های هنری زیبامون لذت ببر😍😍
اینم لینک کانالمونه 👇
@rose_gallery02
همه چی ازونجا شروع شد که به آدمها فکر کردیم. نه که فکر کردن به آدمها به خودی خود بد باشه، توی این زمونه ای که خدا فقط یک گوشه نشسته و نظاره گره و حیوونا هم سرشون به کار خودشون، ما آدمها هم اگه به هم فکر نکنیم، پس دیگه کی میتونه نجاتمون بده! فکر کردن به آدمها اونجایی بد میشه که مونده ها رو فایل میکنیم و میذاریم توی غیرقابل دسترس ترین کشوی مغزمون، بعد به رفته ها فکر میکنیم. حالا یا ازین دنیا، یا از دست! به کسایی که کنارمون نموندن، یا به جبر و یا به اختیار. به کسایی که لهمون کردن، ناخواسته یا خواسته. به کسایی که نادیدمون گرفتن، عصبانیمون کردن، حرصمون دادن، آزارمون دادن و یه وقتی حتی هُلمون دادن توی دره!
ما؟ ما شکنجه گرای خوبی هستیم، بی شلاق! بی طناب! بی وسیله! روحمونو نشوندیم روی صندلی و جای همه ی رفتنای آدما اونو زدیم. جای همه اشتباهای آدما اونو زدیم. جای همه ی آزار دادنِ آدما اونو زدیم و بعد بالاسرش ایستادیم تا بی حال شه.. خسته شه.. لِه شه.. بعد؟ بعد پیروزمندانه دستامونو زدیم به کمر و این لِه شدنو هم انداختیم گردن همون آدما! بیاید باهم صادق باشیم. توی دنیا جنگ هست. ظلم هست. نفرت هست. دروغ هست. بدبختی هست. اما ما با خودمون؟ خیلی بی رحمیم! ما باخودمون خیلی خیلی بی رحمیم!
#نازنین_هاتفی
🌸|| @BahareNarenjia
ما؟ ما شکنجه گرای خوبی هستیم، بی شلاق! بی طناب! بی وسیله! روحمونو نشوندیم روی صندلی و جای همه ی رفتنای آدما اونو زدیم. جای همه اشتباهای آدما اونو زدیم. جای همه ی آزار دادنِ آدما اونو زدیم و بعد بالاسرش ایستادیم تا بی حال شه.. خسته شه.. لِه شه.. بعد؟ بعد پیروزمندانه دستامونو زدیم به کمر و این لِه شدنو هم انداختیم گردن همون آدما! بیاید باهم صادق باشیم. توی دنیا جنگ هست. ظلم هست. نفرت هست. دروغ هست. بدبختی هست. اما ما با خودمون؟ خیلی بی رحمیم! ما باخودمون خیلی خیلی بی رحمیم!
#نازنین_هاتفی
🌸|| @BahareNarenjia
۲۱ آوریل ۱۹۰۳:
«دیشب خواب تو را دیدم عزیزترین!
میدانی کجا؟
در کوپهی قطاری، ما در سفر بودیم
و تو مرا بوسیدی و من از خواب بیدار شدم.
یعنی به زودی میآیی، مگر نه؟»
- نامهی آنتوان چخوف به اولگا کنیپر
🌸|| @BahareNarenjia
«دیشب خواب تو را دیدم عزیزترین!
میدانی کجا؟
در کوپهی قطاری، ما در سفر بودیم
و تو مرا بوسیدی و من از خواب بیدار شدم.
یعنی به زودی میآیی، مگر نه؟»
- نامهی آنتوان چخوف به اولگا کنیپر
🌸|| @BahareNarenjia
وقتی تمنای دیدنشو داری بهش بگو:
دلم برای تو تنگ شده است،
اما نمیدانم چه کار کنم!.
مثل پرندهای لالم؛
که میخواهد آواز بخواند
و نمیتواند...
🌸|| @BahareNarenjia
دلم برای تو تنگ شده است،
اما نمیدانم چه کار کنم!.
مثل پرندهای لالم؛
که میخواهد آواز بخواند
و نمیتواند...
🌸|| @BahareNarenjia
بیا دوتایی همو تکمیل کنیم،
مث چاییوقند، چیپسوماست،
بالشتوپتو، ماه وخورشید ،
ماهی و دریا ، شبنم و گل :)
مث چاییوقند، چیپسوماست،
بالشتوپتو، ماه وخورشید ،
ماهی و دریا ، شبنم و گل :)
بزرگترین اندوه در چشمان کسی ست
که با صدای بلند می خندد ،
همانی که بالشتش نیمه شب ،
پنهانی خیس دلتنگی ست
بی آنکه خودش هم بشنود
طنین آرام آن همه ناآرامی را !
سخت ترین شنیده ها بر لبان اویی بسته میماند
که سکوت را به اختیار و باعزت برمی گزیند...
اشک های بی صدا خنده های بلند،
حرف های درشت و سکوت های طولانی!
هرکجا که صدای قهقهه ای گوش آسمان را کر کرد
و یا زبانی بسته ماند ، لحظه ای مکث باید کرد
قبل از آنکه لباس قضاوت را پوشید
قاضی شد و درجایی نشست که ازآنِ ما نیست !
به دیده ها نباید اعتمادی کرد،
بنگر که دل چه میگوید وقتی کسی
غرق در آشوب بلند بلند می خندد
و دهان به احترامِ بغضی طولانی بسته می ماند
#حاتمه_ابراهیم_زاده
🌸|| @BahareNarenjia
که با صدای بلند می خندد ،
همانی که بالشتش نیمه شب ،
پنهانی خیس دلتنگی ست
بی آنکه خودش هم بشنود
طنین آرام آن همه ناآرامی را !
سخت ترین شنیده ها بر لبان اویی بسته میماند
که سکوت را به اختیار و باعزت برمی گزیند...
اشک های بی صدا خنده های بلند،
حرف های درشت و سکوت های طولانی!
هرکجا که صدای قهقهه ای گوش آسمان را کر کرد
و یا زبانی بسته ماند ، لحظه ای مکث باید کرد
قبل از آنکه لباس قضاوت را پوشید
قاضی شد و درجایی نشست که ازآنِ ما نیست !
به دیده ها نباید اعتمادی کرد،
بنگر که دل چه میگوید وقتی کسی
غرق در آشوب بلند بلند می خندد
و دهان به احترامِ بغضی طولانی بسته می ماند
#حاتمه_ابراهیم_زاده
🌸|| @BahareNarenjia
HTML Embed Code: