TG Telegram Group Link
Channel: محبین آیت الله العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی
Back to Bottom
حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) می فرمایند:
خداوند جلیلی در قرآن فرمودند:
{سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}
البته ذات ربوبی نشان دهنده است که خودش فعّال است غایه الامر در صورت حضرت ولیّ عصر(عَجَلَ اللَّهِ تَعَالَى فَرَجه الشَرِیف).
یعنی؛
🔹بقيّة الله العظمی نشان دهنده این نعمت عظمی میباشند چون، ایشان سرّ‌‌ قطعی خداوند میباشند پس سرّ خدا به غیر خداوند دلالتی ندارد و قدرت کامله در ایشان مضبوط است و حجب هزارگانه اشخاص را به لحظه و طرفة العين زائل مینماید مانند ربّ الارباب.🔸

یعنی؛

💢حضرت بقیة الله زحمات سلوک و سیر را از مسلمین مؤمنین سلب و زائل میفرماید، مشقّت جَهل و بُعد را از نفوس و قلوب و ارواح زائل میفرماید.

چون مالک این علم و اهل قطعی این علم خداوند است و خداوند منّت بر بشر گذاشته، سرِّ خودش را که فعّال مطلق و علام مطلق است در لباس بشریت پیاده فرمود.

♦️اگر ثقلین یعنی؛
جنّ و انس به وی بچسبند همه آنها در طرفة العين بصير و سميع و اهل و تسلیم خداوندِ حبیب میشوند لهذا حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) از زبان شریفشان چنین کلمه ای صادر شد که؛
💠اگر جنّ و انس به من بچسبند من مستقیم آنها را به منزل میرسانم...

📚شَهِدَالله📄صفحه: ۱۹
@Ayatollahnejabat
ایشان(آیت الله نجابت) بارها می فرمودند:
باید در این راه این چنین بود که خواجه حافظ می گوید:

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید.

می فرمودند:
♦️یک وقت نزد آیت الله العظمی آقای سید جمال گلپایگانی که از علمای نمره يك نجف بود و از اهل معرفتِ نمره یک بعد از آیت الله قاضی.
سخن از این مطالب می رفت و نام آقای قاضی مطرح شد، ایشان خودش فرمود:

💠اسم آقای قاضی را نیاور او جانش را گذشت روی خداپرستی، اصلاً جانش را داد برای خدا پرستی او داخل حساب نیست، او فوق حساب است.(شرح کلمات باباطاهر)

💢حضرت آیت الله نجابت واقعاً چنین بود و چنین زیست.

می فرمودند:
برای دوست حقیقی آدم جان بدهد والله قسم چه ارزشی دارد جان؟ و ثانیاً جان را که می ستاند میدانی چه نصیب میشود؟ این مورد اتفاقِ قطعی روایات است:

«قَدْ وَرَدَ فِى الصَّحِيح عَن النَّبى أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ اَعْدَدْتُ لِعِبَادِى الصَّالِحِينَ مَا لَا عَينٌ رَاَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرِ»
"خداوند فرموده من برای بندگان صالحم چیزهایی را مهیا کرده ام که؛
نه چشمها آنها را دیده اند و
نه گوشها آنها را شنیده اند و
نه به قلب کسی کیفیت آنها خطور میکند"

هر چه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جوی زیان بینی
(شرح كلمات باباطاهر).

می فرمودند:
جان دادن معنایش این نیست که از کالبد شخص جدا بشود جان دادن یعنی؛
اراده دادنِ آدم... خودمان را تسلیم خدا بکنیم»؛ (شرح کلمات باباطاهر).

باز در همین مورد می فرمودند:
🔹حتماً شخص از دانش و فهم خودش باید صرف نظر بکند در مقابل ارادۀ خدا....
خط بکشد دیگر،
عقلِ خودش را مقابل خدا،
فهمِ خودش را مقابل خدا،
هرچه دارد خط بکشد دور دارایی خودش؛🔸

(شرح کلمات باباطاهر).

📚ذکر الصالحین📄صفحه: ۲۴۷
@Ayatollahnejabat
یکی از افراد که می توان گفت طلب و اراده را در خود ظاهر کرد و تقویت نمود،

🔹مرحوم مومنِ متقی، عابدِ زاهد، عاشقِ واصل، سریع الانتقال، سراپا گوش و هوش و فکر، جناب آقای محمد جواد زارعی که الحق هر کس نام او را می شنود غبطه حال او می خورد یعنی؛
با تمام وجود او را تحسین می کند.🔸

📚تسلیم حق📄صفحه: ۵۶
@Ayatollahnejabat
مرحوم جواد آقا زارعی که فقط برای خدا و در نهایت خلوص و صداقت خود را وقف خدا کرد چون از خدا طلب خیر و سلامتی و عافیت داشت لذا؛
خداوندِ قادرِ حيّ مقلب القلوب، وکیل این بزرگوار شد.

♦️او را رساند خدمت مردی فقیه، مجاهدِ خود ساخته و سوخته خدا و پیغمبر و ائمه (علیهم السلام) یعنی؛
حضرت آیت الله نجابت(قدسَ سرُّه).

💠مرحوم جواد آقا رسید به مقصد، رسید به مطلوب اما این بزرگوار از این نعمت عظما فقط جهت گذراندن عمر استفاده نکرد خود را مقلّد و مطیع و شاگرد این مرد بزرگوار قرار داد که بر هیچ کس تبعیت ایشان قابل انکار نیست.

این بزرگوار همراه استادش سیر می کرد،
چون؛
خود را تسلیم صد درصد مرحوم آیت الله نجابت کرده بود یعنی؛

▪️همان طور که خداوند این فقیهِ مجاهدِ سوخته و فانی را سیر می داد، این مرد عزیز یعنی؛ جواد آقا را هم سیر می داد، این لازمه تبعیت است.
یعنی؛

🔹بعضی مواقع آثار اوصاف خدا در این بزرگوار ظاهر می شد که بعضی از دوستان این مطلب را ملاحظه و به خود مرحوم آیت الله نجابت می فرمودند و آن بزرگوار تأیید می کردند، چون در او اوصاف حضرت حق عجین شده بود.🔸

در بعضی موارد نمی توانست این ظهورات را ستر کند یعنی؛

💢به حدّی می رسید که آنچه مرحوم آقا می فهمیدند و می دیدند این بزرگوار هم حسب توانش استفاده می کرد اما مرحوم آقا این اوصاف مقام شده بود برایشان، ولی این بزرگوار از ناحیه تبعیّت لذّت می برد.

قرار داشت اتصال داشت می کوشید که لحظه ای غفلت حاصل نشود.

چنانچه حافظ( قدسَ سرُّه) می فرماید:

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

📚تسلیم حق📄صفحه: ۵۶
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) درباره این آیات
{كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ☆
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ☆
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}
از سوره مبارک الذّاریات می فرمایند:
ترجمه:

💠مؤمنین خوابشان در شب کم است و بیداریشان زیاد و سحرها ایشان آمرزش می جویند و در داراییشان مبلغ معینی برای دریوزه کنندگان و درماندگان است.

حاکم حسکانی گوید:
ابوبکر پسر مؤمن گفت: نقل حدیث کرد ما را ابو عمر عبدالملک پسر علی... از عبدالله پسر عبّاس در فرموده خداوند تعالی (كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ) گفت:

💢درباره علی بن ابیطالب و حسن و حسین و فاطمه(علیهم السلام) نازل شده است.

🔹و علی(علیه السلام) دو ثلثِ آخر شب را نماز می خواند و ثلث اول شب را می خوابید و هنگامی که سحر می شد به استغفار و دعا می نشست و هر شب قرآن را در هفتاد رکعت ختم می کرد.🔸

📚بصائر یا قرآن و اهلبیت(علیهم السلام)📄صفحه: ۶۵۰
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) در تفسیر این آیه شریفه {وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا}
از سوره نساء می فرمایند:
💢خدای جلیل می فرماید این بندگان خدا چه بر سرشان آمده که تعقُّل نمی کنند ایمان الذّ لذائذ را نصیب آدم میکند.
💠والله قسم جلّت عظمته، پشتیبانِ آدم خدا باشد و آدم پشتیبانِ خودش را خدا قرار بدهد.
{فَرَوْحُ وَرَيْحَانُ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ}
خواجه می فرماید:

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند.

یعنی؛
♦️فهمیدم دستگاه، دستگاه خداست با تمام خصوصیاتش،
فهمیدم مردم {كسَراب بقيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْانُ مَاءً}
دیدم در نهایت عزَّت اند مؤمنین و در نهایت سراب اند غير مؤمنين.

لهذا قرآن میفرماید {وَمَاذَا عَلَيْهِمْ} چه بر سر اینها آمده،
اگر ایمان بیاورند به خدا از نعم خدا محظوظ نمیشوند؟
اگر ایمان بیاورند به خدا که؛
🔹بابا آنکه تو را پرورش میدهد هزار میلیارد مثل تو دارد هزار میلیارد اقسامِ علم و قدرت و کرم و بخشش و جود و رحم و محبت دارد، تو هیچ اندر هیچ هستی.🔸

📚بَصائر-تفسیر آل عمران و نساء📄صفحه: ۱۹۴
@Ayatollahnejabat
در قرآن آیات متعددی هست که؛
شفاعت را منحصر میکند در خدا،
{مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}
غیر از خداشفیعی نيست،
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا}
همۀ شفاعت از آن خداست.

رضوان خدا بر حضرت آیت الله نجابت، در این مورد میفرمایند:
💢خدای متعال اگر گناه آدمیزاد بیش از ستاره های آسمان هم باشد، شفاعت میکند یعنی؛ وصل میکند انسان را، میکشاند انسان را.

🔸هیچ وقت نمیگوید که تو یک چیزی بیاور تا من شفاعت کنم نه، هیچ هم لازم نیست که ببرد شخص، همین قدر که امید داشته باشد که خدای من اجلِ از این است که من برایش چیزی ببرم، کافی است.🔹

و بعد اینجا آن بیتی را که امیرالمؤمنین گفتند که روی قبر سلمان فارسی بنویسند، میخواندند.

"وفدت على الكريم بغير زاد
من الحسنات و القلب السليم"

💠نه حسنه دارم نه قلب سلیم ولی میدانم منعمم غنى بالذات و اشفع الشافعين است. این فرمودۀ حضرت آیت الله نجابت است.

📚شفاعت و تجلی آن در عاشورا📄صفحه: ۲۰۷
@Ayatollahnejabat
مرحوم آیت الله نجابت درباره اولین لحظه ملاقات خود با آقای قاضی میفرمایند:
از من سؤال کردند که فرزند چه کسی هستی؟ عرض کردم فرزند شما.
💠در همان ملاقات اوّل هوش و فراست آیت الله نجابت، مورد توجه و علاقه آقای قاضی قرار میگیرد و از ایشان میخواهند که به طور مرتب به منزل بیایند؛

💢استعداد فوق العاده مرحوم آیت الله نجابت در مدت کوتاه باعث میشود که؛
گوی سبقت از تمامی شاگردان بربایند.

▪️درباره بهره مندی مرحوم آیت الله نجابت از مرحوم قاضی، آیت الله سید علی محمّد دستغیب میفرمایند:

🔸آقای نجابت بهره فراوانی از محضر آقا سید علی قاضی برده اند تا حدی که ایشان فرمودند:
{حسنعلی اهل حرم است}
و این همه بخاطر خضوع و تسلیم بودن ایشان بوده است.🔹

♦️خود مرحوم آیت الله نجابت میفرمودند هفته آخر، آیت الله قاضی فرمودند هر روز بیا اینجا و من هر روز می رفتم، تا روز آخر که در بلندگوی صحن آقا امیرالمؤمنین(علیه السلام) اعلام کردند که آقای قاضی فوت کرده است.

▪️لازم به ذکر است که وصیت نامه مرحوم قاضی که در آن به وصایت شیخ عبّاس قوچانی اشاره دارند نیز توسط آیت الله نجابت نوشته شده است.

📚بیان حق📄صفحه: ۲۵
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) درباره آیه شریفه

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}
می فرمایند:
ترجمه:

💠[ای کسانی که ایمان آوردید؛ بترسید از "نافرمانی" خداوند و ایمان بیاورید به رسولش "در پذیرفتن ولایت علی( علیه السلام) از رسول الله"،
به شما می دهد دو بال از رحمت خودش را و برایتان نوری قرار می دهد که به وسیله آن راه می روید در دو سرا و شما را می بخشد و خداوند بسیار آمرزنده مهربان است.]

حاکم حسکانی گوید: فرات پسر ابرهیم کوفی گفت: نقل حدیث کرد مرا جعفر پسر محمّد فزرای... از ابن عبّاس در فرموده خداوند تعالی:

▪️میدهد به شما دو جناح از رحمتش،
گفت:

💢حسن و حسین(علیهم السلام) آن دو جناح رحمتند.

و قرار میدهد برایتان نوری که به آن راه بپیمایید،
گفت:

🔸آن نور، علی بن ابیطالب(علیه السلام) است.🔹

📚بصائر یا قرآن و اهل بیت( علیهم السلام)📄صفحه: ۶۷۴
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت (اعلی الله مقامه) می فرمایند:
علاوه از اینکه حضرت احدیّت جلّت عظمتهُ مشتاق به توبه تائبین است بلکه حدیث قدسی داریم که:
{لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتُوا شَوقاً}

♦️اگر شخص فاسق، اگر شخص جاهل، اگر کسی که رو به خدا ندارد بفهمد که من دوستش دارم، من به او مشتاقم، تصوّر نکند من موجب خُسران و زیان او می شوم من او را شائقم، دوستش می دارم.

💠اگر بفهمد شخص فاسق که خداوند علی اعلی، چقدر شخص طائب را دوست می دارد چقدر شخص مُدبِر را دوست می دارد خوب می فهمد که؛

بر تقدیر اینکه توبه نکند خدا دوستش می دارد اگر توبه کرد چقدر خداوند علی اعلی دوستش می دارد!
یعنی:
نصّ قرآن شریف کاملاً برایش واضح می شود.

🔸خداوند علی اعلی جلّ جلاله در عینِ عزّت و در عینِ غنایش دوست می‌دارد شخص توبه کار را.🔹

روایات زیادی داریم در این باب، که می فرماید:
💢کسی که راستی راستی عازم بشود بر ترک معاصیِ که از او صادر شده،
مثل کسی است که الان وارد این نشئه شده، از شکم مادر در این نشئه وارد شده، اصلاً گناهی بر او ثابت نیست، شخص تائب چنین است.

📚مطالب حق📄صفحه: ۱۳۸
@Ayatollahnejabat
راجع به مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی،

💢این بزرگوار در اثر مجاهدتها و تبعیتها و مخالفت با نفسها و گذشت از مراتب معمول و مرسوم، وقتی به زندگی این بزرگ مرد نظر می شود به خوبی شخص متوجه می شود که مسئله طلب و جدیت در آن یعنی؛

♦️از خدا خواستن و رضایت او را جلب کردن و صبر در برابر مصائب نتیجه دارد.
چنانچه اکثر بزرگان از این راه به مقصد رسیده اند. سعی و کوشش شخص از طریق شرعی و مجاهدت در این راه حتما حتما چون وعده خداست به مطلوب خواهد رسید.

💠بعد از اینکه خداوند ایشان را به محضر آیت الله حاج سيد على قاضی می رساند و ایشان متوجه میشود که؛
تمام این مراتب تحصیل فقه و اصول و منطق و حکمت و تفسیر و... تماماً مقدمه است برای شناخت خداوند.

🔸مرحوم حضرت آیت الله نجابت این معنا را گرفتند و مسیر را فقط در عنایت رب الارباب دانستند و خداوند هم ایشان را موفق داشت تا تمام مراتب سیر و سلوک را داشته باشند.
همان جذبه الهی مسیر را تغییر داد، علاقه را بیشتر و سعی را مضاعف کرد.🔹

📚طلب📄صفحه: ۱۰۹
@Ayatollahnejabat
این بزرگوار(حضرت آیت الله نجابت) در مکتوبی که از نجف اشرف در یکی از سفرهایشان برای حقیر ارسال فرمودند و دلیل آن موضوعی بود که ذهن بنده را به  خود مشغول داشته بود، می فرمایند:

🔸آنچه برای سلوک و طلب معنای "لا اله الا الله" لازم و واجب است،
ثبات در راه،
و طلب محبّت حضرت آفریدگار عالم،
و از راه شرع و اهل بیت( علیهم السلام) بیرون نبودن است.🔹

💢و به حضرات طلاب محترم هم توصیه های فراوانی دارند از جمله می فرمایند:

▪️حضرات، شما به بركات قرآن درس می خوانید که خدا را بشناسید و عبادتش کنید،

▪️پیغمبرﷺ را اگر بشناسید و او را دوست بدارید پراهمیت است نزد حضرت احدیت.

♦️آقا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:
شخصی که خدا را میشناسد و عبادت می کند «على محجةً بيضاء» یعنی؛
در راه روشن است.

📚رجاء📄صفحه: ۳۸
@Ayatollahnejabat
مرحوم آیت الله نجابت در تمام امورشان در اوج تواضع و بزرگواری بودند؛

حتی گاهی می شد که بعضی از بزرگان طعن میزدند که؛
آن مرتبه علمی که ما از شما در نجف سراغ داشتیم که دروس سطح بالا را تدریس می فرمودید و افراد ملایی می آمدند پای صحبت و درس شما می نشستند. ولی الان شما از این درسهای مقدماتی با این بچه ها شروع کردید و این یک مقدار با شأن شما سازگاری ندارد.

فرمودند:

🔸من برای خدا، از خدا خواستم که بتوانم یک مطلب صحیحی را عرض بکنم؛ حالا کاری ندارم سطحش بالا باشد یا سطحش پایین باشد.🔹

💠ایشان در کمال تواضع در تدریس از پایین ترین مقاطع و مراتب درس حوزه شروع فرمودند و تا مراحل عالی خود ایشان در تمام امورات حوزه دخالت می کردند؛
از پختن غذا، از همکاری، از ساختن حسینیه؛

💢یک وقت یک کسی آمده بود اینجا سراغ ایشان را می گرفت که آقای نجابت کجاست؟
از قضا از خود آقا، سراغ آقای نجابت را گرفته بود؛

مرحوم آیت الله نجابت( رحمه الله علیه) در حالی که داشتند بیل می زدند و کار می کردند، فرمودند:

شما بروید الان می آیند؛
ایشان وضو گرفتند، آمدند؛
آن فرد تعریف می کرد که؛

♦️وقتی نشستم دیدم ایشان آقای نجابت هستند؛ آن هم در کمال تواضع که من اصلاً فکر نمی کردم؛ حتی فکر می کردم یک کارگری بودند.می گفت من خیلی خجالت کشیدم که ایشان را نشناخته بودم.

📚بیان حق📄صفحه: ۲۹
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت(رضوان الله تعالی علیه) ذیل این بیت حافظ که می فرماید:

ألا يا أيها السّاقى أدر كاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها

می فرمایند:
"سقایت" یعنی آب دادن، ساقی یعنی؛
آن کسی که آب می دهد، سقّا از همین ماده هست.
ساقی آن کسی که سر جای آقا امیرالمؤمنین( علیه السلام) هست.
می فرماید:

💢ای آقا امیرالمؤمنین( علیه السلام) تو که زمین و آسمان تحت قدرت تو هست و همه را علم تو یاد میدهی و دوستی همه به واسطه دوستی حضرتعالی است،

💠ای آقای آب دهنده در عالم معنا که علم حقیقی را تو میدهی،
ای آب دهنده،
ای علم دهنده،
به ما دور بده آن جامی که در آن آب میریزی که بدهی بخورند،
نگذار ما به نادانی بمانیم
به ما هم بچشان،
به ما هم بده،
شامل بكن فیض خودت را به ما،
ما را جزء افرادی قرار بده که نظر خاص به آنها داری،
برای خاطر اینکه؛

🔸"ما فهمیدیم دوستی با خدا بهترین نعمتهای خداست ولی الآن در آن گیر کرده ایم"🔹

♦️نافهمی ما مشکل شده برای ما، مشکله ایجاد کرده، مسئله ایجاد کرده،
نمیتوانیم در اثر نادانی حرکت بكنيم، مثل شیر آمدیم نزدیک ولی خوردیم زمین،
حالا حال و حسّی برای ما نمانده، عقل و شعوری برای ما نمانده،
به خیالمان به امور جزئی عشق به پایان میرسد و به منزل می رسد،
حالا می بینیم نه؛
▪️عشق حقیقی است ما خیال می کردیم مجازی است بعد دیدیم نخیر حقیقی است.

عشق حقیقی است مجازی مگیر
این دم شیر است به بازی مگیر

▪️بعضی جاها در توحید به مشکلاتی شخص بر می خورد که دماغ آدم از شنیدنش تیر میکشد،
در عین تیر کشیدن یک مقداری توکل بر خدا کند، خداوند حل میکند در اثر توکل.

راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش...

📚مقام و منزلت استاد الهی📄صفحه: ۴۲
@Ayatollahnejabat
مرحوم آیت الله نجابت(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب بصائر، جلد سوم، تفسیر سوره نساء ذيل آيه ۱۰۳ {فَإذا قَضَيْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْكُرُوا الله قياماً وقعوداً وعَلى جُنُوبِكُمْ}
می فرمایند:

💠یاد خدا باش ولو در حال دراز کشیدن، که اصلاً کاری به جوارح ندارد یاد است.

▪️موقعی که می نشینی فراموش نکن،
▪️موقعی که می ایستی فراموش نکن خدا را،
▪️موقعی که روی دنده افتادی فراموش نکن خدا را،
این جور «اذْكُرُوا الله».

💢«ذُکر» در مقابل نسیان است از نسیان برگردید.
ذُکر ضدّش چیست؟ نسیان.

نسیان نکنید خدا را یعنی؛
یاد باشید خدا را،
خدا را فراموش نکنید،
نه اینکه كلمه طيبه الله را بر زبان جاری بکنید، بکنید خوب است نه اینکه بد است لكن؛
آیه اختصاص به کلمۀ مبارکه الله ندارد، ذکر در مقابل نسیان است.

▪️یادش باش خدا را فراموش نکن،
▪️در موقعی که چای می خوری خدا را فراموش نکن،
▪️موقع حرف زدن خدا را فراموش نکن،
▪️موقع نشستن خدا را فراموش نکن،
▪️موقع خوابیدن خدا را فراموش نکن.

یاد خدا از واجبات قطعی است وجوبش هم وجوب عقلی است این آیه هم که امر دارد و امرش هم واجب است همان امر ارشادی است نه امر مولوی است یک چیزی که موجب رفعت آدم است.

عقل آدم می گوید این را ول نکن.
یاد خدا والله قسم که موجب رفعت آدم است، عقل آدم می گوید این را ولش نکن.

♦️آقا حضرت صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«إِعْرَابُ الْقُلُوبِ عَلَى أَرْبَعَةِ أَنْوَاعِ»
رفع القلب بذكر الله "جلّ جلاله"
این روایت در سفینه است در همه جا هست.

🔸رفعُ القلب بذكر الله "جلّ جلاله"
ذكر الله نه معنایش این است که فقط کلمۀ طیّبه الله بر زبان جاری شود، بشود چه بهتر، ولی؛
یاد آدم نرود، فراموش نکند آدم خدا را.
رفع قلب به یاد خداست، رفعت قلب به یاد
خداست.🔹

📚ذکر الحق📄صفحه: ۲۹
@Ayatollahnejabat
یکی از دوستان نقل می کند:

💢زمانی که حوزه در منزل حضرت آیت الله العظمی نجابت (قدس سره) بود و ما چند سال شبانه روز در آنجا بودیم و کلاً یادمان رفته بود که خودمان هم خانه داریم، پدر و مادر داریم، همه چیزمان مرحوم آقا شده بود.

چون ایشان از پدر، مادر، برادر و همه کس برای ما بهتر بودند.

💠روزی حدود ساعت ده یازده بود بعد از درس، آقای گل سنبل با حبیب روز یطلب آمدند در کوچه ایستاده بودند و ما نزد حضرت آقا بودیم. صحبت از ایشان شد.

آقا فرمودند:
🔸حبیب از این جهت به مقام آقای قاضی رسیده است اما خودش نمی فهمد، فقط فرقی که او با آقای قاضی دارد این است که حبیب صد در صد از خودش بدش می آید و این اشتباه است.
باید حدود ده درصد انسان از خودش بدش نیاید تا بتواند در این نشئه زندگی کند، آقای قاضی چند درصدی برای خودشان گذاشته بودند که میتوانستند زنده بمانند.
اگر کسی صد درصد از خودش بدش بیاید دیگر نمیتواند در این عالم بماند.🔹

📚صاحبدلان-جلد اول📄صفحه: ۴۶
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) می فرمایند:

«التَّوْحِيدُ إِثْبَاتُ الإِسْمِ وَ الْمَعْرِفَةُ نِسْيانُ الحَقِّ».
💢معرفت خدا وقتى نصیب شخص می شود که؛

از معلومات خودش به تمام معنا صرف نظر کرده باشد و معلومات خودش برایش واضح شود که موهوم است، بفهمد که عقل ضعیف و معلوماتش هم موهومات است.

▫️چون نور خدای تعالی بسیار قوی است یعنی؛
تعارف سرش نمیشود؛
غیر تسلیم و رضا کو چاره ای
در بر شیر 'هزار میلیارد فوق شیر' خونخوار نری
یعنی؛

♦️به تمام معنا معلومات شخص طلبکار در مقابل معرفت پروردگار هیچ‌ِ هیچِ هیچ است و عقلش به همین نسبت.
وقتی معرفت نصیبش شد دیگر تکلّف هم ندارد، اصلاً معلومات خودش منسى واقع می شود.
یعنی؛

▫️ظهور نور حضرت ربّ الارباب جلّت عظمته که می شود، نه از باب أنّه موقعی که خورشید آمد ستاره ها پنهان می شوند نه، پنهانی در کار نیست، همه از بین می روند، نه از بین میروند یعنی؛
همه بطلانشان واضح می شود.
چراغ حقیقت
یعنی؛
💠نور حضرت احدیت که تجلّی می کند بالكلية نفس طلبكار فراموش می کند معلومات خودش را و معقولات خودش را که اگر منسی واقع نشود هرگز چیزی نصیبش نمی شود.
یعنی؛
اگر خودسری بکند و بگوید نه، اینجور هست نه آنجور نیست.

🔹اگر نور پروردگار عالم تجلی فرمود قهراً مدرکاتِ جزئی شخص از بین می رود، مدرکات کلّی اش هم از بین میروند  " لیس فی الدّار غَيرُه ديار"
این سخن می شنیدم از اعضا
همه حتّى الوريد والشريان

که یکی هست هیچ نیست جز او
وحده لا اله الاهو🔸

📚کلمات قصار باباطاهر📄صفحه: ۷۹
@Ayatollahnejabat
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبري است کزان شاخه نباتم دادند

(آیت الله نجابت) به روشنی و وضوح و بدون اغراق به حسب ظرفیتِ مخاطب، معارف را القاء میکردند.
در مورد نکته اخیر یعنی؛ ظرفیتِ مخاطب آورده اند که قومی نزد بایزید نشسته بودند؛ بایزید لحظه ای سر در پیش افکند؛
بعد سر بر آورد و گفت:

💢از آن دم که شما با من اینجا نشسته اید اندیشه خود را به جولان در آورده ام به جستجوی دانه ای پوسیده تا نزد شما آورم که تاب [شنیدن] آن را داشته باشید [و نیافته ام].

🔸اما عنایت و احاطه و قدرت بیان مرحوم آیت الله نجابت(رحمه الله) چنان بود که کمتر کسی را بی بهره میگذاشتند؛ فیض عامی که ایشان داشتند به اقتضای "المعاشرة مؤثرة" تأثیر خود را در اطرافیان میگذاشت؛ و اگر مختصر طلب و توجهی در آنها بود این تاثیر را احساس میکردند.🔹

یکی از رفقای ایشان نقل نمود خدمت ایشان عرض کردم:
💠سالیانی است خدمتتان رسیده ایم و به جایی نرسیدیم، مرحوم آقا فرموده بودند:
این حرف را نزنید اگر الان میلیونها پول به شما بدهند تا گناهی کنید، تهمتی بزنید، غیبتی کنید و... آیا انجام میدهی؟» عرض کرده بود خیر.
فرموده بودند:
"همین دارایی شماست"

📚میزان حق📄صفحه: ۲۴
@Ayatollahnejabat
آیت الله نجابت وقتی خدمت آیت الله انصاری رسیدند تسلیم بودند واقعاً تسلیم بودند.

💢اصلاً وقتی به همدان می رفتند همه چیز یادشان می رفت که در شیراز شاگرد داشتند چه شاگردهای خوبی، و وقتی در خدمت آیت الله انصاری بودند در فکر هیچ نبودند نه دوست، نه زن و بچه، نه خویشان، نه تدریس و یا شاگردان، در فکر هیچ نبودند و خسته هم نمی شدند تا وقتی که آیت الله انصاری بگویند بفرمایید بروید به شیراز آن وقت بر می گشتند.

💠لذا ایشان صلاحیت داشتند در مرتبه ای که حرکت می کنند متوجه باشند در کجا هستند،
فهمیدند که نیست هستند این فهم را رها نکردند لذا؛

♦️صلاحیت که طالبین را به مقصد برساند داشتند، آماده بودند امتحانات مختلفی پیش آمد ناراحتی های روحی پیش می آمد ایشان چنان نفس خود را مهار کرده بودند.
خیلی کم افرادی هستند که بتوانند این چنین نفس مهار کنند در حالی که پاک بودند و صفات بد زایل شده بود نفس تا آخر عمر هست.

🔹ایشان چنان نفس را مهار کرده بودند که؛
در بیست و چهار ساعت ظهور خود نداشته باشند، همچنین انسانی صلاحیت دارد تمام پرده ها را بردارد، صلاحیت دارد استاد باشد و افرادی که در نزدشان باشند، دستگیری کند و خدا هم چنین چیزی نصیبش کرد.🔸

📚نظر لطف📄صفحه: ۱۱
@Ayatollahnejabat
حضرت آیت الله نجابت ( رحمه الله علیه) در شرح این بیت:

چون نمیدانی که تیرانداز کیست
لاجرم از تیر می نالی مُدام

می فرمایند:
💠آن بزرگوار می گوید برای من دیگر فرق ندارد چوب بخورد در سرم یا گُل بیاید در سرم، میدانم از طرف خداست دیگر اوقاتم تلخ نمی شود.

پس از آنکه فهمید، یافت که ربّ الاجل ربّ العزيز حاضر است، رأی فضولی دیگر هرگز نمی دهد، قهراً تمام نکات دانشِ خودش را فضولی می داند.

♦️یک وقت هست واجب می شود حرف زدن، آن حرفی است علی حده و الّا بالطبع، شخصی که خدای اجل عالی را حاضر می داند قهراً خِنج و پِنج روی افرادی که با وضعش مناسب نیستند نمی کشد.
چون می یابد که خدا حاضر است، حالا که او خِنج میزند پِنج میزند می فهمد که این هر چه خِنج بزند تحریکش از جای دیگر است:

چون نمی دانی که تیرانداز کیست
لاجرم از تیر می نالی مُدام

💢ولی بعد از آنکه یافت تیرانداز کیست، فهمید لاحول ولا قوه الا بالله و این را یافت، نه این که گفت نَه تقلید بود نَه علم بود، بیش از علم بود،
یافت که مُنعم حضور دارد، هر چه بخواهد او ایجاد می کند.

🔹خداوند اجلّ عالی با همه افراد حاضر است غایت الامر التفات نیست.
توحید افعال یعنی؛
اگر سنگی رسید به سر آدم همه فحشها را متوجه نکند به آن سنگ زن،
چون نمی دانی که تیرانداز کیست لاجرم از تیر می نالیم، یک سرش را هم بند به خدا بکن بگو الحمد لله ربّ العالمین، تمام سنگها را روی سر او نگذارد یک سنگ هم بزن روی سر نافهمی خودت، یک سرش را هم بند به خدا بكن.🔸

حالا بگو همه اش خدا بالاخره در تمام افعال اتفاق غلط است، فعل مؤمن و عاصی به خدا متصل نباشند غلط است، شاید تا اندازه ای شرک باشد، بلکه راستی راستی شرک است.

📚مقام و منزلت استاد الهی📄صفحه: ۵۳
@Ayatollahnejabat
HTML Embed Code:
2024/05/12 00:58:20
Back to Top