TG Telegram Group Link
Channel: آب و آتش
Back to Bottom
✳️ همه‌جا با خدا

و گفت: «مؤمن را همهٔ جایگاه‌ها مسجد بُوَد و روز، همه آدینه بود و ماه، همه رمضان بود».
یعنی هر کجا که بود با خدای بود.

#محمد_عطارنیشابوری
#تذکرة_الأولیاء
ذکر شیخ #ابوالحسن_خرقانی
مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
جلد اول، صفحه ۷۷۱.

@Ab_o_Atash
✳️ خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری بهش می‌رساند. ولی يك هفته نشده، خبر سحری دادن‌ها به گوش سرلشكر ناجی رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه سربازها به خط شوند و بعد، يكی يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «...سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا می‌كردند سرلشكر ناجی سر برسد.
ناجی در درگاه آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پای سرلشكر شكسته بود و می‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه‌ها با خيال راحت روزه گرفتند.

#يادگاران
(شهيد محمدابراهيم همت)
#مریم_برادران
انتشارات روایت فتح
صفحه ۱۱.

@Ab_o_Atash
✳️ تحمل پذیرش حق بده!

اللّٰهُمَّ مَا عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ، وَمَا قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ.

خدایا! آنچه از حق به ما شناساندی، تاب تحملش را نیز عنایت کن.
و آنچه در رسیدن به حق کوتاهی کردیم، ما را به آن برسان.

#دعای_افتتاح
#مفاتیح_الجنان
#حسین_انصاریان

@Ab_o_Atash
deklmae
✳️ یا ربیع الانام و نضرة الایام...

بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما

بفرمایید هرچیزی همان باشد که می‌خواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما

بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم؛ عشق
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما

سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقه‌ پیوندهای ما

به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما

شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن
که «می‌بینم» بگیرد جای «می‌گویند»های ما

نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آنقدر می‌دانم
که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما

بفرمایید فردا زودتر فردا شود امروز
همین حالا بیاید وعده‌ آینده‌های ما

#قیصر_امين‌پور

@Ab_o_Atash
Forwarded from محمد رضائی پورعلمدار
سلام. خداقوت. کانالتون مطالب خوبی دارد و واقعا استفاده می کردم.
مطلبی درباره شهید همت زدید از کتاب یادگاران.
نوشته خانم برادران .
دسترسی به ایشان ندارم و البته دنبال شماره تماس از ایشان هستم.
درباره شهید همت و مرحوم ناجی ، هر دو دروغ گفته شده است.
شهید همت نه سرباز گارد بوده و نه سرباز مرکز آموزش توپخانه اصفهان
یعنی دو محلی که مرحوم سرلشکر ناجی فرماندهی داشتند‌ .
نیروهای تحت امر مرحوم ناجی . ایشان را به شدت متدین می دانند. حتی وقتی بعد از انقلاب خانه اش بازرسی شد‌. نهج البلاغه و قرآن و یک عبای آویزان و سجاده پهن در گوشه ای از یک اتاق همه را متحیر کرده بود.
ایشان بنایش به نریختن خون از دماغ یک اصفهانی بود. و به نیروهایش مدام تذکر می داد، مواظبت کنید ، مردم اصفهان مردمان مومن و خوبی هستند.
در جلساتی که مسکرات سرو می شد مطلقا شرکت نمی کرد. و بهانه ای درست می کرد تا در جلسات استانداری اصفهان که مسکرات سرو می شد. شرکت نکند.
غذای سربازی پادگان را استفاده می کرد. و به امور سربازان به شدت اهمیت می داد.
لطفا مواردی که عرض کردم را در صورت امکان در کانال قرار بدهید.
شماره من ۰۹۱۳۸۳۷۵۸۶۹ است.
و سرهنگ بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران. با دسترسی به مطالبی که عرض شد.
✳️ نامه عاشقانهٔ امام خمینی به همسرش در فروردین ۱۳۱۲ در بیروت، میانه راه سفر حج:

⬅️ تصدقت شوم؛ الهى قربانت بروم، در این مدت که مبتلاى به جدایى از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است.

عزیزم! امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِِ‏] من با هر شدتى باشد می‌‏گذرد ولى بحمدالله تاکنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیباى بیروت هستم. حقیقتاً جاى شما خالى است فقط براى تماشاى شهر و دریا خیلى منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالى به دل بچسبد.

در هر حال امشب شب دوم است که منتظر کشتى هستیم، از قرار معلوم و معروف یک کشتى فردا حرکت می‌‏کند ولى ماها که قدرى دیر رسیدیم، باید منتظر کشتى دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست. امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل، از این حیث قدرى نگران هستیم ولى از حیث مزاج بحمدالله به سلامت، بلکه مزاجم بحمدالله مستقیم‌تر و بهتر است.

خیلى سفر خوبى است جاى شما خیلى خیلى خالی است. دلم براى پسرت [سید مصطفی خمینی که در آن‌زمان سه ساله بوده] قدرى تنگ شده است. امید است هر دو [تو راهی «علی» که مدتی پس از تولد بر اثر بیماری درگذشت] به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خداى متعال باشند اگر به آقا [پدر خانم] و خانم‏‌ها‌ [مادر و مادربزرگِ خانم‌] کاغذى نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قِبَل همه نایب‌الزیاره هستم.

به خانم شمس‌آفاق [خواهرخانم] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقاى دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاورسلطان و ربابه‌سلطان سلام برسانید.
صفحه مقابل را به آقاى شیخ عبد‌الحسین بگویید برسانند.

ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت.
قربانت: روح الله.

عکس جوف در حال دلتنگى از حرکت‌نکردن. [به دلیل نبود کشتی برای حرکت به سمت جده].

#سیدروح‌الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
جلد ۱، صفحهٔ ۲.

@Ab_o_Atash
شعر عاشقانه حضرت #خدیجه برای پیامبر

این غزل دلنشین و فاخر را حضرت خدیجه«س» پس از نخستین دیدار با پیامبر اسلام و هنگامی که آن حضرت با خدیجه وداع کرده و بر مرکب نشسته و دور می‌شوند، سروده است:

قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب

و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب

افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب

ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب

کانمّا یوسف فی کلّ ناحیةٌ
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب

***

دلِ عاشق به دوستان بسته ا‌ست
گرچه از درد، جسم او خسته ا‌ست

گر بپرسند چیست مزۀ عشق
به هم این نیش و نوش پیوسته ا‌ست

جان به قربانِ آن که در دوریش
چشم من اشک‎بار و خون‎بار است

دل هر خیمه شد تهی ز سوار
بجز آن‌دل، که خیمه‎ یار است

تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیت‌الاحزان است

#روزنامه_کیهان
دوشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۳۹۹
صفحه ۲.
به نقل از مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب

@Ab_o_Atash

دنیا بد نیست؛ کم است...

می‌گویند دنیا بد است، آن را رها کن؛ دنیا رنج است، از آن بگذر؛ دنیا مردار است، از آن فرار کن. در حالی که دنیا [نه تنها] بد نیست؛ که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد. گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاری‌اش کرد و خرمنش را برداشت.

بعضی، گندم را نگه می‌دارند و فقط به آن عشق می‌ورزند و به آن افتخار می‌کنند؛ بعضی گندم را رها می‌کنند و از آن می‌گذرند؛ اما آنها که وسعتِ خسیس زمستان را دیده‌اند، یک گندم را بارور می‌کنند، آن را به خاک می‌دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند. اینها در واقع از گندم‌ها و از دنیا نگذشته‌اند که آن را برداشته‌اند؛ آن را بد نمی‌دانند که کم می‌شمارند و به زیاد کردنش مشغول می‌شوند. دنیا می‌شود کشتزارشان، می‌شود بازارشان...

دنیا بد نیست؛ کم است. دنیا «رنج» است، اگر اسیرش باشی و «سود» است، اگر امیرش بشوی.

#علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
#روش_نقد
جلد ۳، ص ۷۰.

@Ab_o_Atash
✳️ مُردگان!

گفتند: ای شيخ! دل‌های ما خفته است كه سخن تو در وی اثر نمی‌كند.
گفت: كاش خفته بودی كه خفته را بجنبانی بيدار شود. دل‌های شما مُرده است که هرچه بجنبانیش بیدار نمی‌شود.

#فریدالدین_عطارنیشابوری
#تذکرة_الاولیاء
باب شیخ حسن بصری
انتشارات زوّار
صفحهٔ ۳۳.

@Ab_o_Atash
✳️ مرا می‌خوانی، روی برمی‌گردانم!

يَا رَبِّ! إِنَّكَ تَدْعُونِى فَأُوَلِّى عَنْكَ
وَتَتَحَبَّبُ إِلَىَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ
وَتَتَوَدَّدُ إِلَىَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ
كَأَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ
فَلَمْ يَمْنَعْكَ ذٰلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِى وَالْإِحْسانِ إِلَىَّ، وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ
فَارْحَمْ عَبْدَكَ الْجاهِلَ
وَ جُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ إِحْسانِكَ إِنَّكَ جَوادٌ كَرِيمٌ.


پروردگارا! تو مرا می‌خوانی، اما من از تو روی می‌گردانم،
با من دوستی می‌ورزی و من با تو دشمنی می‌کنم،
به من محبّت می‌کنی و من از تو نمی‌پذیرم، گویی این منم که بر تو حق مهر و محبت دارم!
با همه این‌ها چیزی تو را از رحمت و احسان بر من و مهر و محبت همراه جود و بزرگواری‌ات بر من بازنمی‌دارد.
بر بنده نادانت رحم کن
و با فزونی احسانت بر او سخاوت و گشاده‌دستی داشته باش، که تو بخشنده کریمی...

#دعای_افتتاح
#مفاتیح_الجنان

@Ab_o_Atash
✳️ خصم تو نامرد برای ابد

ای ازلی مرد برای ابد
بی تو زمین سرد، برای ابد

نام قدیمت ز لب حادثه
نعره برآورد برای ابد

پلک تو شد باز به روی دلم
پنجره گسترد برای ابد

هر گل سرخی که جدا از تو رُست
زرد شود زرد، برای ابد

غیر دلت لشکر اندوه را
کیست هماورد برای ابد؟

نام تو عیّار ز روز ازل
خصم تو نامرد برای ابد

چشم تو در عین تحیّر شکفت
آینه پرورد برای ابد

دست تو از روز ازل زد رقم
بهر دلم درد، برای ابد

مست شد از بادهٔ روشنگرت
این دل شبگرد برای ابد

صبح ازل مهر تو در من گرفت
شعله‌ورم کرد برای ابد

#سیدحسن_حسینی

@Ab_o_Atash
چرا مطهری را پیاده کردند؟

شایعات علیه مسئولان نظام بشدت رواج داشت، بخصوص مخالفت با مرحوم بهشتی تقریباً همه جا شنیده می‌شد. یکی از روحانیون معروف را که در سال‌های اول انقلاب در دستگاه قضایی بود و بشدت از بنی‌صدر طرفداری و با مرحوم شهید بهشتی مخالفت می‌کرد، روزی هنگامی که وارد دفتر حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» می‌شدم دیدم. به او گفتم: «بنی‌صدر چه امتیازی دارد که تو از او حمایت می‌کنی؟» پاسخ داد: «بنی‌صدر امتیازی ندارد؛ حمایت من از او برای مخالفت کردن با بهشتی است.»

این داستان مرا به یاد خاطره‌ای دیگر می‌اندازد. یکی از اعاظم نقل کرد: «قبل از پیروزی انقلاب، روزی در قم با مرحوم شهید مطهری سوار ماشین بودم و من رانندگی می‌کردم. سخن من از همین روحانی مورد اشاره پیش آمد. آقای مطهری انتقاداتی به او داشت. من ناراحت شدم که چرا ایشان از یک روحانی مبارزی مثل او این‌گونه بدگویی می‌کند، لذا اعتراض کردم که شما چرا...؟ مرحوم مطهری فرمود: او دین ندارد! من از فرط عصبانیت، آقای مطهری را از ماشین پیاده کردم.»!

#محمد_محمدی_ری‌شهری
#خاطره‌ها
(چاپ سوم،‌ تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۶)
جلد اول، صفحه ۱۷۹.

@Ab_o_Atash
شانس اسرائیل!

یک مأمور امنيتی آمریکایی به یک رابط موساد گفت که اسرائیل شانس آورده است که پنجاه و یکمین ایالت آمریکا نشده است. مأمور اسرائیلی پرسید: «چرا شانس؟» مأمور سیا پاسخ داد: «زیرا در آن‌صورت می‌توانستید فقط دو سناتور داشته‌باشید حال آنکه به ترتیب فعلی ۶۰ سناتور در سنای آمریکا دارید!»

#یوسی_ملمان
#دان_راویو
#جاسوسان_علیه_آخرالزمان
#مرتضی_میرمطهری
انتشارات اطلاعات
صفحه ۴۳۹.

@Ab_o_Atash
گردنه

توی آلمان روی یک تابلو نوشته بود «ان‌ ربک لبالمرصاد» و زده بود به دیوار اتاقش.
می‌خواست حواسش به گردنه های پرخطر آنجا باشد.

بازنویسی بر اساس کتاب
#حمید_باکری
مجموعه خاطرات جلد ۴۱
(چاپ پنجم، تهران: انتشارات یا زهرا، مهر ۱۳۸۹)
صفحه ۱۰.

@Ab_o_Atash
✳️ غربت و مظلومیت حزب‌الله

حزب‌الله، حتی در میان دوستان خویش غریبند، چه برسد به دشمنان؛ اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است.
قسمت حزب‌الله از تمدنِ شهرنشینان، غربت و مظلومیت است و راستش از دنیا توقعی جز این نیز نمی‌رود. اینجا مهبط عقل است و حزب‌الله عاشق است و در میان دنیاداران با همان مشکلی روبه‌روست که هزاروچهارصد سال است اولیای خدا با آن روبه‌رو هستند.

#سیدمرتضی_آوینی
#ماهنامه_سوره
دوره دوم، شماره ۴، تیرماه ۱۳۶۹.

@Ab_o_Atash
Forwarded from آب و آتش
✳️ عید است و دلم خانه ویرانه، بیا!
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا!

یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا!

#قیصر_امین_پور
#عید_فطر_مبارک

@Ab_o_Atash
✳️ در معرکهٔ بلا

عاقلان چون گرفتار بلا شوند، گویند شکیبایی ورزیم که این نیز بگذرد،
اما عاشقان چون در معرکهٔ بلا در آیند، گویند:

اگر با دیگرانش بود میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟

#سیدمرتضی_آوینی
#فردایی_دیگر
صفحهٔ ۱۳۴.

@Ab_o_Atash
Forwarded from آب و آتش
شهری مُتحدّثان حُسنت...

رفتی و نمی‌شوی فراموش
می‌آیی و می‌روم من از هوش

سِحرست کمان ابروانت
پیوسته کشیده تا بناگوش

پایت بگذار تا ببوسم
چون دست نمی‌رسد به آغوش

جور از قِبلت مقام عدل است
نیش سخنت مقابل نوش

بی‌کار بود که در بهاران
گویند به عندلیب مخروش

دوش آن غم دل که می‌نهفتم
باد سحرش ببرد سرپوش

آن سیل که دوش تا کمر بود
امشب بگذشت خواهد از دوش

شهری متحدثانِ حُسنت
الا متحیّرانِ خاموش

بنشین که هزار فتنه برخاست
از حلقهٔ عارفان مدهوش

آتش که تو می‌کنی محال است
کاین دیگ فرونشیند از جوش

بلبل که به دست شاهد افتاد
یاران چمن کند فراموش

ای خواجه! برو به هر چه داری
یاری بخر و به هیچ مفروش!

گر توبه دهد کسی ز عشقت
از من بنیوش و پند منیوش

سعدی همه‌ساله پندِ مردم
می‌گوید و خود نمی‌کند گوش

#سعدی_شیرازی

@Ab_o_Atash
✳️ عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز

دلا! ز معرکهٔ محنت و بلا مگریز!
چو گردباد، به هم پیچ و چون صبا مگریز!

تو را ست معجزه در کف، ز ساحران مَهَراس!
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز!

تو موج غیرت و عزمی؛ ز بحر، بیم مدار!
حذر ز غرّش طوفان مکن؛ ز جا مگریز!

ز سست‌عهدی ایام، دل‌شکسته مشو!
نشانه باش چو پرچم؛ ز بادها مگریز!

چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه!
به حق سپار دلِ خویش و از دعا مگریز!

تو از تبار دلیران خیبر و بدری
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا؛ مگریز!

به نوشخند منافق، ز ره کناره مگیر!
به زهرخندِ معاند، به انزوا مگریز!

چو ره به قبلهٔ امن است، پایمردی کن!
خطا مکن! ز توهم به ناکجا مگریز!

چو تیر، راه هدف گیر و بر هدف بنشین!
ز کج‌روی به‌حذر باش و از خدا مگریز!

«امین» ِ خلق و امانت‌گزار یزدان باش!
به صدق کوش و خطر کن! ز مدعا مگریز!

#سیدعلی_حسینی_خامنه‌ای

@Ab_o_Atash
✳️ عاقل کیست؟

نقل است که [امام جعفر] صادق از ابوحنیفه پرسید که: «عاقل کی است؟» گفت: «آنکه تمییز کند میان خیر و شر‌» صادق گفت: «بهایم نیز تمییز توانند کرد میان آنکه او را بزنند یا او را علف دهند.» ابوحنیفه گفت: «به نزدیک تو عاقل کی است؟»
گفت: «آن که تمییز کند میان دو خیر و دو شر. تا از دو خیر، خیرالخیرین اختیار کند و از دو شر، خیرالشّرین برگزیند.»

#فریدالدین_عطارنیشابوری
#تذکرة_الاولیاء
به تصحیح دکتر محمد استعلامی
ذکر ابن محمد جعفر الصادق «علیه‌السلام»
(چاپ سیزدهم، تهران: انتشارات زوّار، ۱۳۸۲)
صفحه ۱۵.

@Ab_o_Atash
HTML Embed Code:
2024/05/03 21:49:56
Back to Top