قوت غالب‌مون داره تبدیل به جوجو میشه.

ما راستش در قانع کردن پدر برای رفتن داشتیم شکست می‌خوردیم. تا جایی که رفت عرق بیاره دید آخرشه. پشت‌بندش گفت چاره‌ای نیست بریم شمال.

ما که مهاجرت نکردیم ولی جنگ، خارج رو به خونه‌مون اورد. از صبح بطری رو گرفتیم دستمون کون‌مونو می‌سابیم.

اگه می‌دونستم جنگ میشه پیگیری می‌کردم زودتر سیگار عنبرنسارا رو امتحان کنم. حیفه نکشیده از دنیا بریم.

ریییییییییییدممممم

"فضای غبارآلود استودیو....💥💥💥💥"

⭕️گروه‌های خروج دانشجویان از تهران

🔻تاکسی اشتراکی دانشگاه بهشتی
(یافتن هم مسیر از خوابگاه‌های بهشتی به ترمینال و فرودگاه/شهر خودتون)
https://hottg.com/SBU_Shared_Taxi

🔻تاکسی اشتراکی دانشگاه تهران
(یافتن هم مسیر از خوابگاه‌های تهران به ترمینال و فرودگاه/شهر خودتون)
https://hottg.com/+35_ywtIMNgc5NjVk

🔻خروج دانشجویان از تهران:
(هم‌مسیر تا شهر شما در کل تهران)
https://hottg.com/+2J1ClMYzvUI3ZmM0

👨🏻‍🏫 @SBUProf

"عنتر کینه سرخ"
آنچه ۷ ساعت توو راه بودم که وقتی رسیدم در رابطه با سیبیلم بشنوم.

مرجان آزاد.

اینکه سی‌ان‌ان الان داره مستند از دشت‌های انگور ایتالیا نشون میده و ۵ دقیقه دیگه می‌خواد ترامپو نشون بده که میگه زن ایرانو میگام یکمی غیرواقعیه.

پیام نوشته شده‌ی ۲ و نیم صبح. مامانم بیدار شد. هات‌اسپاتش رو خاموش کرد. ارتباط با دنیای بیرون قطع شد. اشکالی نئره. یه روز انقدر بزرگ می‌شیم که خودمون تنهایی به دنیای بیرون وصل شیم.

اولویت‌بندی ارتباطات. این بخش کوچکی از بزرگسالی‌ایست که در پی یاد گرفتنش هستم. با خودت و دایره‌ی ارزشمندت شفاف باش. چرا که در آخر با احتساب هشت ساعت خواب، ۱۶ ساعت حتی زمان کافی برای اختصاص دادن به خودت هم نیست. پس یاد بگیر کجاش، مال کی‌شه؟

تو خفهشو سس خرسی

این حضور مجازی‌ای که اکانت‌های سپاه در توییتر دارن رو اگه یکم توو آسمون تهرون داشتن وضعمون این نبود.

۱۱ و نیم شب.
اینترنت ملی.
جاده رشت-لنگرود
عبارت‌های محرمانه.

نه آقا. زشت نیست خدایی.

جنگ.
۴ صبح
اینترنت ملی.
رساندن پیغامی از دانشجویی در اتاوا به مادری در گیلان.

توو جنگ دیگه "ذره‌ذره" بی‌معنیه. ما یه راست رفتیم‌ تو بی‌آبرویی. از خوندن اخبار توو سی‌ان‌ان به گروه اخبار روز ایران در پیام‌رسان بله.